در نگاهی به این عبارات خمینی و با توجه به عملکرد ۴۰ ساله حاکمیت ولایتفقیه با یقین میتوان گفت که فهم خمینی فراتر از آن عبارات نمیشد.او نه انقلابی بود و نه فهم انقلابی گری داشت. برای انقلابی بودن چه بهایی پرداخت کرده بود؟. خمینی سابقه ۱۵ خرداد ۴۲ را با خود یدک میکشید .ماجرا این بود که بهموجب مصوبه قانونهای ایالتی و ولایتی در اولین دوره مجلس شورای ملی ازجمله به زنان حق رأی داده میشد. در اعتراض به این مصوبه خمینی در عاشورای سال ۱۳۴۲ سخنرانی کرد و ازجمله گفت: «... من به شما ( اعلیحضرت) نصیحت میکنم... مگر با رفتن چند زن به مجلس مملکت مترقی میشود و... . »
منظور از ذکر بخش بسیار کوچکی از ماهیت خمینی اینکه با اشغال سفارت امریکا، خمینی اصل ماهیتش را به نمایش گذاشت. اصلی که بر اساس آن تروریسم حکومتی ولایتفقیه بنیانگذاری شد. از همین تروریسم حکومتی بود که تروریسم نیابتی متولد شد که در مراحل بعدی به تروریسم مذهبی داغش و امثالهم بالغ شد.
تروریسم نیابتی خمینیساخته البته مطلوب استعمار و مماشات هم شد؛ بطوریکه از تمامی عملکردهای تروریستی نیابتی دستگاه ولایتفقیه چشمپوشی میشد. به همین جهت ماشین تروریسم مذهبی خمینی با بنزین استعمار و مماشات، درواقع سوختگیری میشد. بهموازات همین پشتیبانیهای آشکار و پنهان سیاست غالب جهانی، تمامی افشاگریهای مقاومت با اسناد و اخبار موثق نادیده گرفته میشد.
به نظر نگارنده رژیم وقتی احساس اطمینان بالایی به مماشات داشت جنایات تروریستی خود را نیابتی انجام میداد ولو اینکه مهرههای رژیم نوعی اعتراف هم میداشتند. بهطور مثال انفجار تروریستی بزرگ لبنان (در روز اول آبان ۱۳۶۲برابر با ۲۳اکتبر سال ۱۹۸۳) که خیلی هم تلفات داشت، رسانههای رژیم از قول رفیقدوست نوشتند: «... هم تی.ان.تی و هم ایدئولوژی انفجاری که ۴۰۰افسر و سرباز آمریکایی را در مقر فرماندهی تفنگداران آمریکا در بیروت به جهنّم فرستاد، از ایران رفته بود». (روزنامه حکومتی رسالت- ۳۰تیر ۱۳۶۶ -۲۰ژوئیه ۱۹۸۷ )
بدین ترتیب انفجار تروریستی نیابتی ۳۵ سال پیش را رفیقدوست ۴ سال بعد، از طرف حکومت ولایتفقیه و با اطمینان به سازشکاری مماشات گران خائن، آشکارا به نمایش گذاشت. با این اعتراف تروریسم حکومتی ولایتفقیه از زبان این مهره ولایتفقیه در تاریخ ایران و جهان ثبت گردید.
اما همین حکومت اگر کمی احساس مثبت نسبت به مماشات گران نداشت، مستقیم وارد میشد. علتش هم اطمینان به باجگیری از طرف حسابهای مماشاتگر بود.
با این روشها، ارتجاع ازآنجاکه هرگز تحلیل اصولی و دقیق از شرایط مشخص نداشته است، همان ماشین خمینی را اخیراً و بهطور آزمایشی در آلبانی، امریکا ، اروپا و اسکاندیناوی، با مقداری از بنزین خودش راه انداخت. همین ماشین در مرحله ورود به اتریش که مرکز امن تروریسم دولتی ایران بهحساب میآمد، توسط نیروهای امنیتی چند کشور از حرکت بازماند. سرنشینان ماشین به دام افتادند که نقطه عطف مهمی در تاریخ تروریسم دولتی ولایتفقیه به شمار میآید. چون ورق لاپوشانی این جنایت سوخت و ورق جدیدی در تاریخ اعمال تروریستی حکومت ایران باز شد. بعد از اشغال سفارت امریکا در تهران این اولین بار است که تروریسم حکومتی ایران،رسانهای شد و حقوقدانها آن را بسیار مهم دانستند:
"... قبل از هر چیز آنچه جالب است این است که برای اولین بار است که تروریسم دولتی در سطح حقوقی بررسی میشود که این بسیار مهم است و عواقب حقوقی فوقالعادهای به دنبال خواهد داشت... « ( پرفسور اریک داوید، استاد حقوق جنایی بینالمللی از بلژیک در جلسه مقاومت ایران در بروکسل به تاریخ ۴ اکتبر ۲۰۱۸ -۱۲مهر ۹۷)».
بنابراین و با توجه به شرایط جدید بینالمللی و لو رفتن طرحهای مختلف تروریسم حکومتی اخیر رژیم جمهوری اسلامی ایران، مخصوصاً بعد از دستگیری اسدالله اسدی دیپلمات تروریست آن رژیم در اروپا، مهرههای نظامی و روحانی ولایتفقیه تقریب ۴ ماه بعدش، پریشانحالی خودشان را اینچنین به نمایش میگذارند. ازجمله: " ... کشورهای منطقه با موشکهای ایرانی ویران خواهند شد... تنها در فاصله سی دقیقه تماممسیرهای هوایی و دریایی کشورهای خلیجفارس در شلیک موشک ما منهدم خواهد شد و همه راهها قطع میشه... اگر بنا شد ایران تصمیم بگیرد یک قطره نفت منطقه خارج نشود به فاصله یک ساعت و نیم همه کشورهای حاشیه خلیجفارس نابود خواهند شد. به فاصله یک ساعت هم دو کشور بزرگ امارات و عربستان نابود خواهند شد و ... ."( علم الهدی نماز جمعه۱۱ آبان ۹۷) و یا "... پایگاههای العدید و ظفره کمتر از ۳۰۰ کیلومتر و پایگاه قندهار ۴۰۰ کیلومتر با ما فاصلهدارند. این پایگاهها گوشت زیر دندان ما هستند و تکان بخورند آنها را میزنیم... . "(امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه روز چهارشنبه ۲۱ نوامبر ۲۰۱۸)
با بیانات خلاف عرف دیپلماتیک جهانی فوق، جواب تروریسم نیابتی حکومت ایران از قول رفیقدوست به حرفهای تروریسم حکومتی ایران از قول علم الهدی ها این چنین وصل میشود.
اگر واقعبینانه هم نگاه کنیم اشغال سفارت امریکا بهمثابه نمود عینی تروریسم حکومتی نهایتاً با تروریسم حکومتی ولایتفقیه در گردهمایی امسال مقاومت ایران در پاریس، و دیگر طرحهای تروریسم حکومت ایران در آلبانی، امریکا و اخیراً هم در دانمارک پیوند میخورد. معنی این تداوم تروریسم رژیم ایران، اینکه از زمان حاکمیت ولایتفقیهی خمینی، تروریسم کماکان ادامه یافته است . حالا بعد از 40 سال به این واقعیت شوم اعتراف میشود:
"... ترور مخالفان سیاسی ایرانی بهاندازه عمر رژیم ایران سابقه داشته است. از آن زمان عوامل و دستنشاندگان رژیم ایران کارزاری از قتلهای سیاسی در اروپا و آفریقای شمالی و سراسر خاورمیانه را آغاز کردند.
رفتار بدخواهانه رژیم ایران تنها یک کشور را هدف قرار نداده بلکه همه ما را هدف قرار میدهند... . ( نیکی هیلی نماینده آمریکا در شورای امنیت دوشنبه ۲۸آبان ۹۷)
با این پیوند البته ماشین تروریسم رژیم ایران وقتی باسرنشینی دیپلمات رسمی دولت ایران پنچر میشود دیگر امکان تعمیر نیست بلکه با گسترش اعتصابات سازمانیافته در داخل نوید سرنگونی و از هم گسستگی ماشین تروریسم کلیت حکومت ولایتفقیه را در کوتاهترین زمان ممکن شاهد خواهیم بود. با این تأکید که:
"اتخاذ یک سیاست قاطع در مقابل فاشیسم دینی حاکم بر ایران الزام اجتنابناپذیر مقابله با تروریسم دولتی است. ازاینرو مقاومت ایران خواهان نامگذاری وزارت اطلاعات آخوندها بهعنوان یک موجودیت تروریستی و محاکمه عوامل و دیپلماتهای رژیم است که مسئولیت مستقیم توطئههای تروریستی در آلبانی، فرانسه، آمریکا و دانمارک ( به ترتیب در مارس، ژوئن، اوت و سپتامبر ۲۰۱۸) را به عهده دارد. دیپلومات-تروریستها و مأموران و مزدوران رژیم آخوندی باید محاکمه و مجازات شوند"( دبیرخانه شورای ملی مقاومت۲۹ آبان۱۳۹۷).