بالاخره وقتی آدم حتی از یه دوست قدیمی- که البته دوست مستقیم خودش هم نبوده و مثلا دوست باباش بوده- شکایت و گله میکنه همین ها را میگه دیگه: حاج آقا! عموجان! به ما کم لطف شدی- بعد از مرگ مرحوم ابوی ما – که با او پیمان برادری داشتی و یار غار جون جونی بودید- حالا دیگه حتی از دور هم که تو کوچه ما رو می بینی روتو برمیگردونی و جواب سلام ما را- برو بالا!- نمیدی، جواب سلام که هیچی تازه اخم هم میکنی. مگر ما چی کردیم عموجان سابق؟.......
القصه از این جاش را دیگر میروم به متن توضیحاتی که در دادخواست مربوطه خامنه ای شاکی پرونده دادگاه لاهه- توسط مم جواد ظریف و وکیل چند میلیونی اش در پرونده داده - شاید داده و یا باید میدادند!!. بالاخره در توجیه اینکه آمریکا با ما کم لطفی و ناسازگاری کرده و پیمان مودت و دوستی اش را با ما قطع کرده باید وکیل جیب کلفت بین المللی خامنه ای از زبان او درمتن شکایت اینطور مینوشت:
ریاست دادگاه لاهه. محترما، به چه قانون قیصر بگ با ما .... میکند؟ اینرا از متن شکایت یک لر به پدرم- که رئیس ژاندارمری یک ولایتی در طرهان لرستان بود- عاریه گرفتم که نوشته بود:
«ریاست ژاندارمری، محترما به چه قانون قیصر بگ به زن شوهر دار بنده بدرفتاری میکند !!!! اگر قانون است من خود قانون.»
تمام! همین بود متن شکایت این بیچاره که دیگر نتوانسته بود چیز بیشتری به نامه نویس بگوید که مرقوم کند!. بعد هم برای تکمیل این شکایت- که با محاسبه تیتر به زحمت سه جمله ای شده بود- این شعربی وزن و قافیه و محتوا را برای تحت تاثیر قراردادن ژاندارمری آورده بود:
«روزگار ای روزگار ای روزگار»
برگشتی از دست مردم کج رفتار!!!!
امضا چاکر گلمیرزا ( اثر انگشت با جوهر آبی)
این نامه را- که خودم در سن هفت سالگی دیدم- هرگز فراموش نکرده ام و نخواهم کرد!
با این مقدمه متن شکایت خامنه ای را ادامه میدهیم:
ریاست دیوان لاهه
محترما به چه قانون ترامپ بگ به نظام ولایت بنده بی احترامی کرده و پیمان مودت چندین ساله با ما را بهم زده و نه تنها جواب سلام ما را نمیده بلکه اخم کرده فحش و بد و بیراه هم میگه و تحریم مان هم کرده است و پولهای بیت المال- که همه اش مال بیت خود ما است- را نیز بلوکه نموده است. مگر ما چه کرده ایم جز این چند خطای کوچک که به خدا از دست مان در رفت و از روی حواس پرتی انجام شد:
• از همان ابتدای انقلاب- که آنرا مثل چلوکباب با گوشت ذبح اسلامی- مخصوص خودمان کردیم- همواره شعارمان مرگ بر آمریکا بوده و حالا حالاها هم هست و خواهد بود
• پرچم آن کشور- یعنی سمبل ملی دولت و مردم امریکا- را آنقدر لگد مال کردیم که نعلین هایمان سابیده شد
• با تشکیل جنبش (حزب الله)- در لبنان- اندکی بعد- یک قلم بیش از دویست و اندی سرباز امریکایی را کشتیم- که ایضا با کشتن چند ده سرباز فرانسوی- سرجمع سیصد و چندی شد! همانموقع هم گفتیم که هم ایدئولوژی و هم باروت آنرا از بیت امام با پست سفارشی ارسال کردیم!
• سفارت امریکا در تهران و تمامی کارمندان آنرا بمدت ۴۴۴ روز اشغال و اسناد را دزدیده و کارمندان را در همانجا زندان و شکنجه کردیم
• در عراق صدها نفر از سربازان امریکا را با ترور و موشک و خمپاره و بمب مثل آدامس به بدنه تانک چسبان- کشته و زخمی کردیم
• در رستورانی در واشنگتن برنامه بمب گذاری محتشم و آبرومندی را تنظیم کردیم که متاسفانه به اشکال برخورد
• در افغانستان- به کمک برادران مان بن لادن و الظواهری و ملاعمر- چندین ده افسر و سرباز امریکایی را کشتیم. پیشترها هم به حمله کنندگان به برج های دوقلو هم ویزای ترانزیت داده بودیم
• اخیرا نیز دو جاسوس مان در امریکا برایمان خدمات نفوذ و عکس برداری و تهیه اطلاعات برای حمله تروریستی انجام دادند که مع الاسف دولت امریکا پیمان مودت مرضی الطرفین چندین ساله را زیر پا گذاشت و آنها را دور از کشور و خانواده هایشان محبوس کرده است.
پس محترما چرا آمریکا پیمان مودت دو جانیه ما را اجرا نمیکند.
اگر قانون است من خود قانون
روزگار ای روزگار ای روزگار
برگشتی از دست مردم بد رفتار!
و ابولفه (بزرگترین و جدی ترین قسم لرها)- گلمیرزای بیان قاصر و زبان بسته ما شکایتش به ژاندارمری- در مقایسه با شکایت خامنه ای به دیوان بین المللی لاهه- بسیار جامع تر- مستند تر- رساتر و حق به جانب تر است.