قیامها، اعتصابات و تظاهرات و جنبشهای دادخواهی در این دوران اوج میگیرند، میزان نارضایتیهای عمومی همزمان با جرئت و جسارت مردم بهجانآمده، افزایش مییابند و ترس و لرزه سرنگونی سرتاپای حکومت را فرامیگیرد.
در نقطه مقابل، آلترناتیو چنین حکومتی، درصورتیکه دارای اصالت بوده و از حمایت و پشتیبانی مردمی برخوردار باشد، باید از توانایی تشکیلاتی عظیمی برخوردار بوده و نه در حرف، که در عمل نیز بتواند توانائیهای خود را در پاسخ به ضرورتهای این دوران به اثبات برساند.
مقاومت ایران، امروز دقیقاً در چنین نقطهای قرار دارد. یک تشکیلات منسجم و منضبط که با درک صحیح و بهموقع از تمامی واقعیات روزمره سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران، اساس عملکرد خود را بر پایه اهداف اولیه، یعنی نیل به آزادی و حاکمیت ملی مردم تحت ستم، تنظیم کرده و بهپیش میرود.
در این خصوص کنفرانس ویدئویی که در سه قاره و با شرکت جوامع ایرانی در چهلودو شهر برگزار شد، حائز اهمیت فراوانی بوده و پیامهای صریح و قاطعی نهتنها به داخل سرزمین اشغالشده ما، بلکه بهتمامی طرف حسابهای غربی و اروپایی رژیم ارسال نموده است.
دو خبرگزاری حکومتی دانشجو و خبرگزاری سپاه پاسداران در این زمینه تعارفات معمول را کنار گذاشته و علناً بر اساس بیانیه صادرشده از سوی مقاومت ایران، ضمن اعلام تاریخ و تعداد شهرهایی که در این کنفرانس حاضر خواهند بود، بر این نکته که این گردهمایی در راستای مخالفت با تروریسم حکومتی و اتخاذ سیاستی قاطع در مقابل آن، شامل گنجاندن وزارت اطلاعات در فهرست تروریسم اتحادیه اروپا، آمریکا و استرالیا، برگزار خواهد شد، تأکید نمودند.
پیام این گردهمایی برای ملت به پا خاسته ایران هم بسیار روشن و واضح بود: وجود یک آلترناتیو قدرتمند و منسجم که پشتیبان و حامی تمامی اعتراضات و اعتصابات سراسری در ایران و متضمن به ثمر رسیدن همه تلاشها و کوششهای طاقتفرسا درراه رسیدن به آزادی و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت و سرزمین خویش میباشد.
آلترناتیوی که بارها توانایی خود را در گرد هم آوردن هزاران ایرانی شیفته رهایی در خارج از میهن زیر یک سقف و در جهت ایجاد اتحاد و همبستگی در مقابل رژیم آخوندی به نحو احسن به اثبات رسانده و همزمان در داخل مرزهای میهن نیز با یاریرساندن به اعتراضات برحق ملت ایران و با ایجاد یکانهای شورشی نبرد، میرود تا پس از نزدیک به چهار دهه، بساط اشغالگران را از سرزمین کهن و باستانی ما جمع نموده و با کمک مردم خویش، ایرانی آباد، آزاد و مستقل را بسازد و از نو بنا نماید.
بنابراین، از هوچی بازیهای خامنهای جنایتکار که این روزها همگان را از بروز «جنگ داخلی» بیم میدهد، نباید بیمی به دل راه داد. چراکه باعثوبانی تمامی جنگهای داخلی خصوصاً در سوریه، یمن، عراق و افغانستان، همین حکومتی است که صدور تروریسم را از نان شب ملت ایران واجبتر میداند.
پیام خانم رجوی در این کنفرانس به کشورهای اروپایی که هنوز از سیاست مماشات دست نکشیده و به دنبال راهی برای بیرون کشیدن رژیم از منجلابی که در آن گرفتارشده، میباشند هم بسیار گویا و روشن است:
«راستی! آیا اسباب تأسف نیست که باوجود رسوایی تروریسم آخوندها در خاک اروپا، سیاستهای مماشاتگر همچنان درصدد یافتن راهی برای معامله با این رژیماند و به دنبال مدد رساندن به قاتلان مردم ایران هستند؟!............ حرف ما این است که به خواست مردم ایران برای سرنگونی رژیم و برقراری آزادی و دموکراسی، احترام بگذارید».
فرسایش رژیم ولایتفقیه و در مقابل، شکوفایی و اعتلای بزرگترین آلترناتیو حکومت روبهزوال در این دوران سرنوشتساز که با قیامهای مردمی و اعتراضات روزمره کارگران، کشاورزان، معلمان، بازنشستگان، غارتشدگان و دانشجویان قهرمان همزمان شده است، بیانگر به آخر خط رسیدن حکومت اعدام و ترور، سنگسار و شکنجه و سرکوب میباشد.
این پیام را، هم خامنهای و شرکایش در حکومت گرفتهاند و هم ملتی که دیگر تن به شلاق و شکنجه و اعدام و خفقان نخواهد داد. اتحادیه اروپا، البته میتواند این پیام را نشنیده و نادیده بگیرد اما باید بداند که از شرطبندی بر روی اسبی که از دیماه سال گذشته، به کما رفته است، جز ضرر و خسران نصیبی نخواهد برد.
اینک در امتداد تاریکترین نقطه شب
ستاره ای نه، خورشیدی
از مشرقی ترین نقطه این زمین،
تولد طلوعی خجسته را
به راهپویان خسته، اما مصمم
بشارت می دهد
نگاه کن! ببین!
سایه های خوف انگیز گسترده بر شهر
چگونه در تشعشع اولین پرتو
محو و نابود می شوند