اوضاع و احوال فلاکتبار حکومت در سوریه، نمونه یکی از این سیاه بختی هاست.
آخوندها از جیب ملت ایران هر چه توانستند خرج حفظ بشار اسد جنایتکار کردند. زینبیون و فاطمیون عَلم کردند و به نام دفاع از حرم، حریم مردم نگونبخت سوریه را مورد تاختوتاز قرار داده و به آتش کشیدند. پای روسها را هم به میدان معرکه سوریه (حتماً برای دفاع بیشتر از حرم) باز کردند تا زیر چتر حمایت آنها، راحتتر بتوانند به جنایات فرقهگرایانه خود ادامه دهند.
ظاهراً اوضاع خصوصاً در این روزهایی که خطر داعش در سوریه از بین رفته و آرامشی نسبی در آن دیار برقرارشده، زیاد به نفع سینهچاکان حرم نیست. باوجودی که روسها سامانههای مدرن و پیشرفته پدافند هوایی اس ۳۰۰ را برای دفاع از حریم هوایی، در سوریه مستقر کردهاند، اما چپ و راست جنگندههای اسرائیلی هرگاه که اراده کنند، بر سر نیروی قدس سپاه و متحد آخوندها، حزب الشّیطان، فرود میآیند و ضمن از بین بردن انبار تسلیحات، خسارتهای سنگین انسانی نیز به آنها وارد میکنند. در آخرین مورد از این حملات بنا بر گزارشها دوازده پاسدار سپاه قدس به همراه مهمات و تجهیزات فراوان، دود شده و به هوا رفتند.
آش آنقدر شور شده است که فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در این خصوص میگوید: “در زمان حملههای اسرائیل به سوریه، روسیه «سامانه پدافند هوایی اس ۳۰۰ خود را غیرفعال» میکند».
مجله آلمانی اشپیگل هم جمعه گذشته خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه میان لشکر چهارم سوریه که تحت فرمان نظامیان ایرانی است و لشکر پنجم که از طرف روسها پشتیبانی میشود، در روستای الغاب در استان حمای درگیری مسلحانه رویداده و طرفین با تانک و خمپارهانداز به جان هم افتادهاند. در ادامه این خبر آمده است که: “لشکر سوری-روسی بهسرعت برتری خود بر لشکر سوری-ایرانی را به نمایش گذاشت و تا شامگاه همان روز روستاهای منطقه را یکی پس از دیگری فتح کرد».
در این اثنا سرگئی ریابکوف معاون وزارت خارجه روسیه، تیر خلاص را بر شقیقه دیپلماسی آخوندها در سوریه شلیک کرد. او در مصاحبه با سی ان ان تأکید کرد: «حکومت ایران و روسیه متحد یکدیگر نیستند، بلکه در سوریه فقط با یکدیگر همکاری دارند».
با توجه به رویدادهای فوق میتوان به این نتیجه رسید که روسها در حال جدا کردن خرج خود در سوریه از رژیم میباشند. تاریخ مصرف حکومت وحشت و ترور در سوریه برای همپیمان سابق آنها به پایان رسیده و ازاینرو نهتنها حملات مرگبار به نیروها و تجهیزات آخوندها را نادیده میگیرند، که خود نیز با توسل به نیروهای نظامی اجازه نمیدهند آنها پا را بیشتر از گلیمشان دراز کنند.
از همان ابتدای کار نیز واضح و روشن بود که اهداف روسها در سوریه با اهداف رژیم بهشدت در تضاد و ناهمگون است. درحالیکه روسها در سوریه به دنبال منافع ملی خویش، گرفتن سهم از پروژههای بازسازی ویرانههای آن کشور ستمدیده و به دست آوردن امتیازهای بینالمللی هستند، حکومت ورشکسته به تقصیر آخوندها، با نابود کردن منافع ملت ایران، هدفی جز دامن زدن به تنشها و جنگهای فرقهای ندارد. اینجا همان نقطه ایست که پوتین، سید علی و سپاه قدسش را مزاحم منافع و اهداف از پیش تعیینشده خویش میبیند و ازاینرو در آینده نهچندان دور، علاوه بر تنگناهای موجود مالی و اقتصادی، شاهد فشارهای سیاسی-نظامی بیشتری بر رژیم، جهت اخراج از سوریه خواهیم بود.