آقای پمپئو اعلام کرده بود که یکی از اهداف مهم برگزاری نشست ورشو، بررسی راههای مقابله با اقدامات بیثبات کننده رژیم ایران و برنامه موشکی آن، دخالتهای تهران در کشورهای منطقه و تأمین مالی تروریسم در جهان است. در همین راستا باید گفت اگر جامعه بینالمللی خواهان یافتن یکراه حل واقعی برای برقراری صلح و امنیت در خاورمیانه است بیشک اهداف کنفرانس ورشو یک ضرورت مهم تاریخی است. زیرا برای برقراری صلح و امنیت در خاورمیانه و به طبع بالا بردن سطح امنیت و آرامش جهانی و برای ناکارآمد ساختن همه گروههای بنیادگرا و تروریستی که اغلب با الگوبرداری از حکومت مذهبی آخوندی در ایران به وجود آمدهاند و از آن تغذیه میشوند؛ باید جمهوری اسلامی را بهعنوان ریشه همه این گروهها مدنظر قرارداد. در همینجا یادآوری این نکته ضروری است که اگرچه کنفرانس ورشو بر سر یک بزنگاه سیاسی و بینالمللی بر اساس مجموعهای از تضادها، نیازها و ضرورتها با ابتکار ایالاتمتحده آمریکا برگزار شد، اگرچه که مجاهدین هیچ نقشی درروی کار آمدن دولت جدید آمریکا نداشته و نمیتوانستهاند که داشته باشند، ولی هرگز نمیتوان نقش افشاگرانه مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق را که البته با پرداخت بهای بسیار سنگین بهویژه در اشرف و لیبرتی بوده است، را در به وجود آوردن شرایط و بستر لازم برای چنین جبههای نادیده گرفت. زیرا از هر زاویه به اهداف کنفرانس ورشو نگاه کنید، حرفهایی را که سالها قبل، سازمان مجاهدین خلق ایران در مورد ماهیت این رژیم قرونوسطایی گفته است را بهخوبی میتوان مشاهده کرد. درواقع در پی سالها تلاش و مقاومت و پایداری چنین سازمانی است که چنین موقعیت و فرصتی به لحاظ سیاسی و بینالمللی ایجادشده است. به یاد داشته باشیم که نخستین بار مجاهدین بودند که پرده از ۱۸ سال مخفیکاری رژیم را در پروژه اتمی افشا کرده و آن را در مقابل جامعه جهانی قراردادند، همچنین در سیاست صدور تروریسم رژیم آخوندی که مجاهدین خود از نخستین قربانیان تروریستی رژیم هستند، اهداف توسعهطلبانه و تجاوزکارانه رژیم در عراق و سوریه و یمن و ... را افشا کردند. نمونههایی چون قتلعام دهه شصت که جنایت علیه بشریت است و تابستان خونین ۶۷ تا حملات مکرر به پایگاههای مجاهدین در اشرف و لیبرتی و ترورهای خارج کشوری علیه مجاهدین و مقاومت بیانگر این واقعیت است که مجاهدین چه بهای سنگین و خونینی تا به امروز بابت افشای ماهیت سرکوبگر و جانی و تروریستی حاکمان جنایتکار آخوندی پرداخت کردهاند. ازاینروست که حضور قدرتمند، پررنگ و تعیینکننده مجاهدین در کنفرانس ورشو موجب هراس باندهای مختلف حکومتی شده و واکنشهای هیستریک از حضور مجاهدین در ورشو تا تشبثات باندهای سوخته برونمرزی، خود را به شکل پسلرزههای کنفرانس ورشو نشان میدهد. در همین حال باید اشاره کرد که دیگر ادامه استمالت و دلجویی از جنایتکاران حکومت آخوندی توسط طرفهای اروپایی و بهویژه خانم فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا نهتنها چارهساز نیست بلکه تأسفبار است. مردم و مقاومت ایران هرگز قرار گرفتن آنها در کنار رژیم جنایتکار آخوندی را فراموش نخواهند کرد. رژیمی که حداقل در طی یک سال گذشته در قلمرو همین اتحادیه از اتریش تا بلژیک و از آلمان تا فرانسه، هلند و دانمارک و کشورهای اسکاندیناوی گرفته تا آلبانی همه را صحنه تاختوتازهای تروریستی خود قرار داده است و این در حالی است که خانم فدریکا موگرینی مسئول امنیت آن است. تأسف بارتراز آن این است که مسئول سیاستگذاری خارجی اتحادیه اروپا برای تحلیف ریاست جمهوری آخوند روحانی روسری به سرکرده و به تهران رفته بود و صدالبته که خانم موگرینی محض رضای خدا با نمایندگان آدمکش جمهوری اسلامی سلفی نگرفته بود بلکه هدف به دست آوردن دل آخوندهای جنایتکار و به تاراج بردن سرمایههای ملی مردم ستمدیده ایران بوده است که حاضر شد با منفورترین و جنایتکارترین آدمها همسفره و همپیاله شود و در راستای حفظ همان منافع از شرکت در کنفرانس ورشو خودداری کند. شکی نیست که در آینده ای نه چندان دور به دلیل تلاشهای مستمر مجاهدین و مقاومت ایران در افشای هرچه بیشتر ماهیت تروریستی و جنگ افروزانه رژیم به عنوان تهدید جدی علیه امنیت جهانی، اروپا نیز چاره ای جز همگام شدن با جبهه مخالف رژیم نخواهد داشت. همچنانکه فرانسه، بریتانیا و کشورهای اروپایی دیگر در حال بررسی تحریم های جدیدی علیه رژیم آخوندی هستند و این از نشانه های صبح ظفر است. اما مقاومت و مردم ایران و کانون های شورشی تا روزیکه اروپا به این نتیجه قاطع برسد که رژیم آخوندی تهدیدی برای صلح و امنیت برای همه کشورهاست به اعتراض ها، اعتصاب ها و قیام های خود در سراسر شهرهای میهن به هر شکل و ترتیب ادامه می دهند تا هر چه زودتر رهایی و آزادی را برای ایران و ایرانی و صلح و امنیت را برای جهان به ارمغان بیاورند.