قسمتی از نامه "غلط کردم گویی" ظریف خطاب به سران رژیم
"..اظهارات بزرگوارانه برادر عزیزم سردار سرافراز قاسم سلیمانی، نامه سخاوتمندانه و پرصلابت ریاست محترم جمهوری و کرامت و لطف پدرانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، عزم من و همکارانم در وزارت امور خارجه برای پاسداری از منافع ملی و حقوق این مردم بزرگ (بخوانید کل نظام ضد ایران وایرانی ولایت فقیه خامنه ای) را دو چندان نمود."... "ما ایرانیان (بخوانید باندهای درون نظام) بدون توجه به گرایش سیاسی و یا مذهب و قومیت "در یک کشتی نشستهایم" !؟؟
استعفایش غلیان وسرریز شدن بحران وجنگ گرگها در رأس نظام را بر ملا نمود، .با این نامه علط کردم گویی خود در بیان علت بازگشتش، بن بست نا علاج وغیر قابل بازگشت کل نظام را به منصه ظهور رساند! یعنی یک بازی باخت - باخت که البته بازنده اصلی آن شخص ولی فقیه وخط وسیاست داخلی وخارجی اوست.
اما داستان کشتی معروف نظام آخوندی!
خمینی در اصل سازنده این کشتی سرگردان است که در مقطع جام زهر آتش بس، ساخت آنرا شروع کرد وبعد از مرگش، رفسنجانی آنرا افتتاح وسکانش را به خامنه ای سپرد و به آب انداخت. لذا
سالهای سال است که در هنگام اوج گیری شقه و دعواهای باندهای درونی نظام این جمله که همه "در یک کشتی نشستهایم" برای هشدار به یکدیگر که مبادا از خظ قرمزها عبور کنند و آنرا سوراخ نمایند تا کل کشتی با سرنشینانش غرق شوند و... شنیده وگفته شده است. این کشتی با قیامهای متعدد مردمی وپایداری مقاومت سازمانیافته آنها، ودر نتیجه تشدید وتعمیق شقه دررأس وبدنه نظام ، موتور خانه اش از کار افتاد ولی هنوز سوراخ نشده بود اما، سرگردان بر آبهای بظاهر " آرام " اقیانوس تحولات دور خود می چرخید و هرازگاهی خامنه ای چه با سرکوب وتروریسم و چه با دجالیت و عوام فریبی وشعبده "مدره نمائی"، مثل فرمانده دزدان دریائی تحت تعقیب، گرای رسیدن به ساحل نجات میداد! که البته چون قیامها، طلسمش راشکسته بودند کسی در کشتی حرفش را به هیج هم نمی گرفت وحتی حاضر نمی شد که پارویی بسمت آن گرا بدست بگیرد!.
در ادامه، کم کم اوضاع وتحولاتی که بر بستر اوج گیری شرایط عینی داخلی وبین المللی در حال بارز شدن بود کشتی را به ورطه تعیین تکلیف سوق میداد که باعث نگرانی ودرهم ریختگی بیش از پیش اهالی آن میگردید ودر این بین، تعدادی از سرنشینان را متوجه تغییرات جوی و بلندتر شدن امواج متلاطم، و احتمال سوراخ شدن ودرهم شکستن کشتی سرگردان کرد. لاکن تا آنزمان هنوز معادله " خودکشی از ترس مرگ " موضوعیت نداشت ! لذا بعضی ها با "اهل وعیال" از پولهای دزدیده شده از مردم، سهم خود را در کیسه کرده وبا تخته پاره ای از کشتی بیرون پریدند ودست پا زنان خود را به "مجمع الجزایر مماشات وحفظ نظام" در آن ادوار رساندند ! آنها مصداق موشهایی بودند که سوراخ شدن کشتی را حس کرده بودند... کمی نگذشت که
خامنه ای لاجرم (مثل جام زهر آتس بس که بدست ارتش آزادیبخش ملی به خورد خمینی داده شد و او را سازنده اصلی این کشتی سرگردان کرد) با سر کشیدن جام زهر اتمی وتن دادن به برجام (پروژه ساخته وپرداخته سالیان تلاش مقاومت سازمان یافته ملت ایران- مجاهدین)، کشتی سرگردان را نه تنها سوراخی قطور کرد، بلکه با یک اشتباه محاسبه هلاک کننده در"توهم نجات و خروج از بحران سقوط" ونابودی مجاهدین، با تشدید سرکوب داخلی و سیاست صدور تروریسم وجنگ افروزی در کل منطقه از سوریه تا عراق و یمن و.. موشک سازی و... ، بسمت ناکجا آبادی هدایت نمود که در دور دوم آخوند روحانی در کانون سونامی خشم ملت و زیر آب رفتن اصلی ترین مجمع الجزایر وسواحل مماشات ونجات رژیم قرار داده است. حالا بنگرید وضعیت کشتی وسرنشینان بهم ریخته آنرا ! که نه تنها مونور خانه از کار افتاده، کسی حاضر نیست پارویی بزند، سوراخ هم شده، که هیچ! در کانون طوفانها و سونامی های خانمان براانداز داخلی وبین المللی (تغییر دوران) نیز گرفتار شده است ! حالا شاید کمی بهتر بتوان دید که چرا ظریف با آن "آب وتاب" رفت و اینگونه برروی "زانوان خونین" برگشت!؟ مگر خدای نکرده خواسته از "ترس مرگ، خودکشی" کند ؟! آنهم ظریف!
و مهمتر اینکه آن "برادر بزگوار تروریست-قاچاقچی و رئیس جمهورمحترم شیاد یا رهبر فرزانه سرکوب وفساد" اگر فرضا وعده مادی نداده باشند؟! به او چه چیزی را یادآوری کرده اند که این چنین آشفته حال شده وبرگشته است؟ آنچه بنظر می اید که ظریف در لحظه اعلام استعفایش بالکل فراموش کرده بود، همین شرایط طوفانی بیرون از کشتی است که مرگ وخودکشی را "هر جورش یک جوراست" در هم ادعام کرده! اینها همین را برایش یادآوری نموده واو را حسابی از بیرون پریدن از کشتی ترساتده اند.!؟ واقعا وقتی این نامه را نگاه کنید فقط آدم را یاد اعترافات تلویزیونی دستگاه اطلاعات رژیم می اندازد. حالا چرا علیرغم برگشت ظریف به دامان ولی فقیه به این شکل، نه تنها دردی از ولی فقیه حل نمی کند بلکه آبرویی که از خامنه ای در این داستان رفت را دو چندان می نماید، باز هم ولی فقیه به آن تن میدهد؟ اول اینکه اگر ظریف بر گردانده نمی شد، ریزش در بالاترین سطوح وتمامی بدنه سرکوب وسپاه رژیم نهادینه می شد و هیچکس دیگر جلودار آن نبود. دوم اینکه نفر بعدی هم لزوما زیر بار حرف خامنه ای نمی رفت. سوم اینکه دولت روحانی از هم فرو میپاشید چون به گفته خود روحای ظریف درصف مقدم بود ووقتی خط مقدم شکسته شود تا بخشدار و دهدار تحت امر دولت ”فرار بر قرار“ رسم می گردید و... البته تأثیرات و پیامدهای این شک کماکان ادامه خواهد داشت و وزارت خارجه در دستگاه نظام ولایت فقیه همچون ”استخوان سر دیزی“ شده است ... اما در پایان باید به همه کشتی نشینان هشدار داد که بقای شما در خروج هر چه سریعتر شما از این ”کشتی مرگ“ است واگر تعلل کنید هیچ شانسی نخواهید داشت.