گفت عاقا با رئیسی کای فتا!
آورین بر تو که هستی یار ما
از همان اول که تو قاضی شدی
با خود ابلیس همبازی شدی
چونکه بوده چون من و آن گرگ پیر
اشتیاقت بهر کشتن بی نظیر
کُشتی و اعدام کردی بی هراس
این همان آئین ما و دین ماس!
بار دیگر بنده خواهان تو ام
گرگی و محتاج دندان تو ام
لاجوردی هم اگر که زنده بود
بی شک از بنده حمایت می نمود
هار بود آن قاتل والا مقام!
از جهنم بهر من داده پیام
عکس سلفی هم گرفته با یزید
این چنین عکسی خمینی هم ندید
دشمن از هرسو به بنده تاخته
شیخ لاریجان خودش را باخته
مردک بی چشم و رو ترسیده است
مثل روباهی که شیری دیده است
می کنم بنده به تو شغلی عطا
چون ندیدم بنده در کارت خطا
گرچه دارم هم بسیج و هم سپاه
لیک مخصوص تو است این جایگاه
گرگ دستاموز هاری، حمله کن
ریشه دشمن بر آر از بیخ و بن
هرکه با من دشمنه او را بخور
نان افراد مخالف را ببُر
تیغ خود را تیز برکش از نیام
امنیت را حفظ فرما، والسلام!