حسین پهلوان: لابیگری و الترناتیوسازی


با باز شدن مشت ولی‌فقیه در بازی یک بام و دو هوای دیکتاتوری مطلق فاشیسم "حکومت خواص" که ایران آزادترین حکومت جهان است که در آن "کسی به خاطر عقایدش در زندان نیست... هرکس چنین ادعایی دارد دروغ می‌گوید" (نقل به مضمون از خامنه‌ای) و برملا شدن رسوایی‌های دو سال اخیر از قبیل فساد و دزدی‌های نجومی و غارت بیت‌المال توسط نزدیکان شخص خامنه‌ای و کاربرد تروریسم دولتی در اروپا و سایر نقاط جهان همچنین کشتارهای بی‌رحمانه در زندان‌ها و سرکوب آزادی‌ها در موازات انتخابات فرمایشی دهن پرکن "اصلاح طلب و میانه رو" با اهداف استمرار حکومت از طریق اتلاف وقت با مذاکرات دهن پرکن "برجام" با صرف پرداخت های سنگین به طرف حسابهای فرنگی، قیام های ۵ و ۶ دیماه همه رشته های نظام را با آن شعار معروف "اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمام ماجرا" پنبه کرد.

پس از این واقعه بود که بقول روحانی "سیاست آمریکا علیرغم ارسال ویدئوهای جدید به به کاخ سفید تغییر کرد". بنا براین رژیم به حیله جدیدی متوسل شد که نطفه آنرا سپاه و "سربازان گمنام امام زمان" فرزندان خلف ساواک با شعار "رضا شاه روحت شاد" بمنظور مایوس کردن مردم نسبت به روند آینده انقلاب یعنی بازگشت به همان نظام فاسد سلطنت منحوس پهلوی است؛ و پیام دیگراین حقه بازی آلترناتیو سازان هم به شرکای غربی این بود که "جانشین این رژیم" شازده" است؛ که رضا پهلوی بارها در همان تلویزیونهای سفارشی سپاه با افتخار مذاکره با سپاه را که عامل خرابی اقتصاد و زیست محیطی و کشتار جوانان این کشور است را تایید کرد و پیام دیگر آلترناتیو سازان این بود که پس دنبال سازمان مجاهدین نروید بیائید از همین کسی حمایت کنید که در خیابان از آن اسم برده میشود. شازده چند تا فایده هم دارد اهل برانداری سخت نیست قردادهای فی مابین شما هم سر جاش هست درضمن اهل معامله و رشه هم هست همه جنایتکاران هم عفو میشوند و خشونتی در کار نخواهد بود. کاری نداریم که خامنه‌ای آب پاکی را روی دست همه ریخت هم خودش و رئیس جمهورش آب پاکی را روی دست همین الترناتیو سازان ریخت.
ناگفته نماند زمینه این کار از مدتها پیش برای روز مبادا در نظر گرفته شده بود.
رفسنجانی، عمر عاص حکومت انموقعها که کبکش خروس میخواند و گذرش تا "استخر فرح" فرسنگها فاصله داشت متوجه شده بود که صرفا با بگیر ببند و گروگانگیری و دخالت منطقه ای و کشتار مجاهدین و مخالفین، بدون پرداخت حق و حساب به طرف حسابها ی خارجی نمیتوانند حکومت را حفظ کند و از فعالیت های بین المللی مجاهدین سخت در فشار بود اعلام کرده بود که باید "دست تو جیبمان بکنیم".
منظور از دست توی جیب کردن کاملا روشن است. او شاگرد همان مدرسه استکه انواع خمینی و کاشانی در انجا درس خوانده اند و درس های خوانده را به نسل بعد انتقال داده اند. اگر این مسیر را رد یابی کنیم به سر منشاء و بزرگ عمامه داران خط خدعه و فریب میرسیم که همان معاویه و عمرو عاص بودند که اعتقاد داشتند که همه آدمها خریدنی هستند فقط قیمت آن ها فرق میکند. این خط را رفسنجانی در داخل کشور از طرف امام دجال خود پیش برده بود و خوب هم پیشرفت کرده بود. از مشروعه خواهان گرفته تا مشاطه گران از نماینگان بزرگ سرمایه داران تا بزرگ عمامه داران و از احزاب راست گرفته تا چپ اکثریت و توده ای همه را دیده بود.
ولی این حاتم بخشی ها دلیلی باید داشته باشد که حاکمیت خود را برای کسی تجهیز میکند که میداند روزی با آنها یک نبرد بود و نبود دارد. وگرنه حکومتهای توتالیتر جان به عزرائیل نمیدن چه رسد باج و خراج. آنها میخواهند دور و بر دشمن اصلی خود را از نیروهای بالقوه خالی کنند که حد اقل در یک درگیری فرضی بی طرف و یا بلند گوی نظام باشند. واقعه باج دادن باطرافیان در خاندان اموی که حکومتش از نظر فساد و اشرافیگری بخوان زندگی لاکچری آقا زاده ها و ظلم و ستم به مخالفان و انحصار قدرت مشابهت تاریخی با خلف خود خمینی دارد ترس از خاندان علی ابن ابیطالب بود که در شیوه و ساختارحکومتی درست نقطه مقابل خاندان اموی بود و بهمین دلیل معاویه در زمان حیات خود از برخورد با این خانواده اکیدا پرهیز داشت چون خریدنی نبودند.
در زمان خمینی هم چنین خاندانی بنام مجاهدین خلق وجود داشت که یک جوان دلیر و نجیب و چشم دل سیر از مال و منال دنیوی که در زمان حکومت شاه همه آزمایشهایش را در سازش ناپذیری با شاه و استعمار پس داده بود تا چند قدمی مرگ هم پیش رفت در کمین نابودی ارتجاع با همه دودمانش برای پس گرفتن حق حاکمیت از دیکتاتورو سپردن آن بمردم چون سایه ولایت فقیه را دنبال میکرد. نمونه تاریخی بسیار حجم کلام ما محدود ما با ذکر همین دو نمونه در میگذریم.
... بعد ها مشخص شد ابعاد این رشوه دادنها از بره و شتر و چند هزار درهم زمان معاویه به رشوه های چند صد میلیون دلاری شرکتهای نفتی تا کار خانه های ماشین سازی و اتمی ومافیای مواد مخدر و چاه و دکل نفت تا خبرنگار و احزاب و نماینگان رسمی دولتها و لابیها تا هزینه های انتخاباتی این و آن رئیس جمهوردر کشورها و رشوه به کسانی که بعد ها اگر رئیس جمهور شدند فلان شرکت را تحریم نکنند همچنان ادامه دارد. خلاصه این رژیم برای حفظ خود از ترس نیروی ساختار شکن مجاهدین همه دارائی های کشور را بحراج گذاشت تا تضمین امنیتی دریافت کند.
گرچه این رژیم در طول سالیان باج دهی و باج گیری افتان خیزان زیادی داشت از جنگ با عراق و و عراق با امریکا و افغانستان و کویت شانسهای مفتی گیرش آمد؛ اما از سال قبل تاکنون با تغییر دوران و کنار رفتن ابر یاور ملاها برک اوباما و قیام دی و اغاز تحریمها بدشانسی ها یکی پس از دیگری از آسمان و زمین بر او میبارد که آخرین آن ها ورشکستگی اقتصادی واستمرا ر و تداوم قیامها است. هردم از راه رسد بری تازه تر از تازه تری. پیامد جاری شدن سیلاب های کنونی که دست پخت چهل سال ویرانی سپاه است میرود که دمار از رژیم و سپاه در آورد..
چه باید کرد؟
در حالیکه شرایط عینی و ذهنی یعنی جامعه ایران انفجاری و اماده قیام است رهبری در دست نیروی مقاومت سازمانده وجود دارد و پیوسته در حال کسترش است، شرایط خارجی بین المللی در بر داشتن آخرین قدمها متوهم است چرا؟.
علت را در واقع نباید در ضعف اپوزسیون رهبری کننده بلکه قوت لابیهای رژیم دانست که با پولهای "طیب و طاهر ۱۳۸ میلیار دلاری آقازاده ها از رژیم فعلی و ۳۰ میلیارد دلاری از رژیم سابق" باد آورده دانست که از طریق دزدی اموال ملت و پولشویی بدست آمده که علیه جنبش رهبری کننده مجاهدین برای شیطان سازی و رقیب سازی یا آلتر ناتیو سازی در میادین دیپلماسی و مطبوعاتی خرج میشود.
 این در حالی استکه نه مردم ایران رژیم را میخواهند و نه رژیم قدرت ادامه رهبری ایران راکه در منطقه سوق الجیشی حساس جهان قرارگرفته را دارد. منطقه خاور میانه با ثروت و انرژی لایزال و نیروی انسانی فراوان و فرهنگی غنی در واقع بدلیل اشتباهات رهبران سابق آمریکا و طمعکاری اروپای امروز با سیاست مماشات خود، در حال فرورفتن در یک افسردگی سیاسی و اقتصادی دراز مدت است که میتواند نظم ثبات اقتصادی جهان را در فقدان یک راه حل سیاسی مناسب و قابل تطبیق با فرهنگ حاکم منطقه دچار لطمه جبران ناپذیر کند. متاسفانه بدلیل نفوذ ایدالژی های بنیاد گرایی اسلامی، تروریسم توان بالقوه رشد و گسترش بیشتر از قبل درمنطقه خاورمیانه تا شرق آسیا را دارد، حتی اگر ضرباتی هم خورده باشد. رهبری جنبش مقاومت برای تغییر رژیم فعلی لزوما شبیه انقلاب ۵۷ که یک فرد آنرا رهبری میکرد نیست بلکه تشکیلات رهبری کننده است که البته رهبری نقش خود را هم دارد که از شعارها ساختار شکنی تظاهر کنندگان مشخص بود که چه سازمانی رهبری را بطورگسترده بعهده دارد روشن استکه شهر هائی که سایر ملیت ها از اکثریت بر خوردارند را میشود مستثنی کرد.
بنا بر این برای مبارزه با تروریسم و بنیاد گرائی در ایران و منطقه که بنا به تایید آقای مایک پمپیئو وزی خارجه امریکا که رژیم ایران علمدار آنست وبرای تاسیس یک حکومت دموکراتیک و سکولار و پایدار درمنطقه باید از انتی تزی استفاده کرد که پوسته شکنی کرده و از اجبارات خارج شده وبه مدارج عالی تکاملی تحملگرایی ارتقا یافته است کمک گرفت. از متن طرح ده ماده ای خانم مریم رجوی سنبل این جنبش که از حمایت بینالمللی هم بر خوردار است واز الودگی های فساد جاری دو نظام سلطتنت پهلوی و ولایت فقیه مبراست، در پروسه کنونی شفاف ترین الترناتیو سازگار برای دوران گذار است.
یکی از عوامل شکست آمریکا در ادوار کذشته در منطقه علیرغم پرداخت هزینه های سرسام آور جانی و مالی فریب خوردن از لابیهایی است که در اطراف کاخ سفید پرسه میزنند که معمولا هزینه آنها را کسانی میپردازند که پولش را هم از خود آمریکا با هواپیما نقد پرداخت کرده است.
کابینه آقای پریزیدنت ترامپ علیرغم تبلیغات مسموم کننده رادیکالترین اقدامات را علیه پدر خوانده تروریسم در منطقه برداشته است بعمل آورده است. خطری ادامه راه را تا پیروزی تهدید میکند همان لابیهای مزدور "مجاهدین هراسی و یا ستیزی است". بدون برداشتن آخرین قدم ضروری دربرسمیت شناختن جنبش رهبری کننده (البته که سایر گروههای دموکراتیک میتوانند نقش خود را ایفا کنند) را بردارد. دودلی و یک بام و دو هوا و کج دار و میز در؛ رب رژیم را در سرکوب تشویق و مردم را از آمدن به خیا بان مایوس میکند مردم از التر ناتیو های مشابه "احمد چلبی ها" یا مذاکره کنندگان باسپاه پاسداران بیم دارند.
نمونه‌ای از "آلترناتیو" های دست ساز با سرمایه گذاری مشترک سپاه پاسداران و دودمان پهلوی و لابیهای مبلغ در غرب. مشت نمونه خروار.