در این رابطه رئیسجمهور ایالات متحده به هنگام توشیح این سند تاکید کرد: «که اقدام مزبور «بر این واقعیت گواهی میدهد» که رژیم ایران یک حامی دولتی تروریسم است و اینکه سپاه پاسداران یک عامل فعال در این زمینه میباشد».
به یقین این لیست گذاری بزرگترین ضربه سیاسی به ماشین ترور و سرکوب یک دیکتاتوری خونریز میباشد که با ارگانی بنام «سپاه پاسداران» نه تنها مردم میهن امان، بلکه فراتر از آن میلیونها شهروند دیگر کشورها را در سراسر منطقه و جهان تحت ظلم، ستم و سرکوب و ترور قرار می دهد.
همچنین این لیست گذاری در وحله نخست مدیون تلاشهای بیوقفه و شبانهروزی مجاهدین خلق، اشرفیان قهرمان و اشرف نشانان در سراسر جهان بوده است. سخن از واقعیتی بنام «عنصر سرکوب عریان» در ایران است که اکنون مردم میهن امان ابعاد تنفر و انزجار خود از آن را در شهرهای مختلف کشور بهکرات به نمایش گذاشتهاند.
لشکرکشیهای سپاه، شلیک به معترضین و قیام آفرینان، قتل و سر به نیست کردن مخالفان، مبارزین، مجاهدین و دگر اندیشان و یا اعمال سرکوب و شکنجه در دوایر مختلف اطلاعاتی به موازات زندانها و مراکز امن سپاه همواره در حافظه تاریخی مردم ایران باقی خواهد ماند.
علاوه بر این واقعیات باید اذعان نمود که لیست گذاری سپاه پاسداران در حالی تحقق یافته که مقاومت ایران و بهویژه شخص خانم رجوی بهکرات ارگانها و مجامع بینالمللی را نسبت به هرگونه مماشات با پدر خوانده و بانکدار ترور و ابزار تحت قیومت آن مانند سپاه، نیروی تروریستی قدس و یا زیر شبکههای ترور در کشورهای منطقه و اسلامی بر حذر داشته است.
بر این منطق طی دو دهه اخیر و در نبود یک شفافیت و سیاست قاطع، شاهد رشد و نمو بی دنده و ترمز اختاپوس ولایت از طریق سپاه پاسداران بودهایم.
ایجاد جنگهای نیابتی در کشورهایی مانند سوریه، افغانستان، عراق و یمن و یا برنامههای مخرب موشکی که اکنون به موازات پروژههای اتمی رژیم مخفیانه دنبال میشوند، خود بهترین ادله بر این واقعیت است که سپاه پاسداران به کمتر چیزی بنام «ایجاد اتحاد جماهیر» ولایی راضی نبوده و نیست.
بر این منطق است که میدان عمل این ارگان تروریستی روز بروز افزایش یافته و منابع مالی آن با کمک دلارهای نفتی و زیر ساختارهای عظیم اقتصادی و تجاری در سراسر منطقه سایهافکن گردیده است.
به موازات این وضعیت نیز باید به وجود شبکه گستردهای از تیمهای تروریستی که اکنون نه تنها در داخل کشور و یا منطقه خاورمیانه، بلکه فراتر از آن در خاک اروپا رشد و نمو یافتهاند، اشاره نمود تا پازل دخالتهای مخرب این ارگان تروریستی تکمیلتر گردد.
در این رابطه خانم رجوی ضمن استقبال اصولی ازلیست گذاری سپاه تاکید میکند: «این اقدام که باید مدتها پیش صورت میگرفت اکنون بایستی با لیست گذاری وزارت اطلاعات فاشیسم دینی حاکم بر ایران تکمیل شود.
سپاه پاسداران که حتی اسم ایران در نام رسمی آن وجود ندارد، نیروی اصلی حفظ نظام ولایتفقیه، ارگان محوری قهر و سرکوب، عامل اصلی جنگافروزی و صدور تروریسم و متصدی پروژه دستیابی به سلاح اتمی و پروژههای موشکی رژیم است».
به موازات این واقعیات نیز باید به هراس و دلشوره دیکتاتور خامنهای از این نامگذاری اشاره نمود. جواد ظریف، وزیر خارجه این رژیم تروریستی که سفرا و کارکنان سفارتخانههای تحت مسئولیت وی در صدور تروریسم، بمبگذاری و بلوا نقش مستقیمی ایفا میکنند، در یک واکنش ابلهانه میگوید: ««چنین اقدامی خطرات زیادی ایجاد میکند اگر چه جمهوری اسلامی ایران به دنبال تنش نبوده و نیست ولی چنانچه آمریکا چنین تصمیمی بگیرد ایران نیز عمل متقابل خواهد کرد».
این سوت زدنها در تاریکی و هارت و پورتهای ماله کش سیاستهای تروریستی رژیم در سطح دیپلماتیک در حالی است که بنا بردادهای مقاومت ایران، سپاه پاسداران در زمینه تولید موشکهای بالستیک و به تبع آن به خطر انداختن امنیت کل منطقه و جهان دارای بیش از «۴۲ مرکز موشکی» است که تماما در «تولید، آزمایش، نگهداری، پرتاب و فرماندهی موشک» فعالیت دارند و همچنین عملیاتهای برونمرزی این نیروی تروریستی اکنون از جنوب شرقی آسیا تا هند، کشورهای حاشیه خلیجفارس، جمهوری آذربایجان، بلغارستان، آلبانی، اروپای مرکزی و شمالی و همچنین آمریکا و آمریکای جنوبی» را در نوردیده، امری که در منطق خود به واقعیتی بنام «در تله افتادن سپاه» از سوی جامعه بینالملل راه برده است.