در یکی از برنامه های هفتگی «شطرنج» در صدای آمریکا که مجری برنامه مهدی آقا زمانی نام دارد میزگردی برگزار شد که صادق زیبا کلام از باند اصلاح طلب رژیم از طریق اسکایپ در آن شرکت داشت.
زیبا کلام و سایر شرکت کنندگان بجز یک نفر، علیه آقای ترامپ موضع می گیرند و خواهان مذاکره آمریکا با رژیم ایران می شوند. مثل اینکه کوربازار است و یا ما در شهر کورها گیر افتاده ایم. آمریکا مدت هاست که خواهان مذاکره با رژیم است و آن را به کرات اعلام داشته است. باید از این جریانات که نمایندگان شان در میزگرد مورد بحث حضور پیدا کرده اند پرسید که دیگر حمله به ترامپ آنهم از جانب شما چه معنی دارد؟ مگر رژیم تقاضای مذاکره دارد و ترامپ نمی پذیرد؟. خدمت مستقیم یا غیرمستقیم به رژیم راه های موذیانه تری دارد که شما چون دزد ناشی به کاهدان می زنید.
 زیبا کلام این اصلاح طلب قلابی وسط معرکه به نفع رژیم، نرخ تعیین می کند و می گوید: «در آمریکا و ایران جریانات سیاسی هستند که نمی خواستند برجام موفق بشود. اگر ایران و آمریکا بتوانند در امور هسته یی به توافق برسند در سایر موضوعات سوریه و عراق و افغانستان هم توافق می کنند. جریانات تندرو در آمریکا و ایران نمی خواهند تنش زدایی بشود».
 مقصود گوینده از تندرو در آمریکا، آقای جان بولتون است وگرنه این خود آقای ترامپ بود که در فعالیت انتخاباتی با صدای عالمگیر علیه قرارداد ناقص و ابتر برجام موضعگیری کرد که تا به امروز بر موضع خود ایستاده است. جان بولتون در آن زمان نه مشاور بود و نه سمت دولتی داشت. پس این عنصر عوضی مثل همگنان خود نعل را وارونه می زند. زیبا کلام با توافق اتمی بقیه مسایل را فی مابین حل شده تلقی می کند. مسایل مورد نظر این خرمرد رند سوریه و عراق و افغانستان است و یمن، بحرین، لبنان و غزه تا برود به هرجا که دسترسی پیدا کند از قلم می اندازد. انگار که بینندگان برنامه، اطفال یتیم سرگردان هستند و نه انسان های صاحب شعور. مهمتر آنکه موشک های بالستیک و سلاح های مخرب کشتارجمعی دیگر که به بیان آن خدمتگزار دغلباز نیامد.
 زیبا کلام به ترهات و خزعبلات خود در آن مجلس انس و آشتی چنین ادامه می دهد: «وقتی می بینیم بولتون با سازمان مجاهدین خلق رفیق گرمابه و گلستان هستند هیچکس نمی تواند بگوید من برای حقوق بشر احترام قائل هستم ولی بنشیند با سازمان مجاهدین خلق هم پیاله شود». جل الخالق! آقا خودش را لو می دهد که دردش از کجاست و چرا یقه بولتون را به عنوان تندرو گرفت؟ اولا وقتی آقای بولتون در ویلپنت می آمد هیچ سمت دولتی نداشت و وقتی پیدا کرد به خبرنگاران گفت که من حالا بنا به سمتم پیگیر سیاست آمریکا هستم (نقل به معنی). دوما آقای ترامپ به جهانیان نشان داده که مشورت می کند اما سیاست و نظر خود را مرعی می دارد. بنابراین نه یک بولتون که چند بولتون هم نمی توانند خواست خود را اگر با خواست رییس جمهور و مقتضیات سیاست امروز آمریکا هماهنگ نباشد، تحمیل کنند. این بی شرم شمایل بی شکیل رژیم داوری حقوق بشری روی بولتون دارد و نه رژیم که ناقض فاحش ابتدایی ترین اصل حقوق بشر است. آقای مجری برنامه شطرنج صدای آمریکا فراموش میکند که سال هاست سازمان مجاهدین خلق به حکم دادگاه های خود آمریکا و نیز توسط وزارت خارجه آمریکا از اتهام تروریسم تبرئه و از لیست کذایی خارج شده است. من از این مجری سؤال میکنم منظورش از «ما» چه کسانی است که «سازمان مجاهدین را بدلیل ترور هایی که انجام داده سازمان مذموم» میدانند و اینکه ایشان از موضع آمریکا حرف میزنند یا در هم پیالگی با صادق زیبا کلام و از موضع رژیم تروریست پرورش.
اصلاح طلبان قلابی که زیبا کلام یکی از مدعیان پر رو و حقه باز آن می باشد، سال هاست که در کسوت ادعایی اصلاح طلب در برابر تمامی جنایات و قتل عام ها و بگیر و ببند ها و هتک حرمت ها و رنج ملت لب فروبسته اند اما درس خود را در هر فرصت و سر هر کلاس سیاسی که پیش آمده به نحو احسن و زیبا پس داده اند. چه درسی؟ ترجیع بند هجمه به مقاومت سرفراز ایران، به سازمان پرافتخار مجاهدین خلق که مخوف ترین سازمان تروریستی جهان است!!!
 نیاز به گفتن نیست که خلق ایران با صدای بلند از شمایان مدعی اصلاح طلب تا آن جناح معروف شده به تندرو عبور کرده اند و ارزنی امید و انتظار ندارند. مردم به تجربه های تلخ عینی دریافته اند که سال ها میان بندبازی های عوامفریبانه هر دو جناح گیر مشکلات روز افزون افتاده اند. شیادانی چون روحانی و ظریف فقط مجری دستورات ولی فقیه هستند نهایت با زبانی دیپلوماسی پسند و شیره مال سر طرف های خارجی رژیم. خامنه یی به ریا برای حزب الله کشورهای اسلامی موضعگیری می کند و به دروغ سخن می راند و در خفا به جهان دو چراغ سبز می زند (روحانی و ظریف).
 اصلاح طلبان واقعی در هر جامعه استبدادی فقط قائل به سخن گفتن نیستند بلکه عمل می کنند و در صحنه عمل و خطر اعتماد مردم و اپوزیسیون واقعی را با دفاع از حقوق بشر تا مرحله رویارویی با رژیم سرکوبگر اصلاح ناپذیر؛ جلب می کنند و نه اینکه دعوا بر سر بدست آوردن قدرت باشد آنهم در کشوری که قدرت نه در ید اختیار رییس جمهور آن که در ایدئولوژی ولایت مطلقه فقیه متمرکز است.
 بار دیگر تکرار می کنیم که عقرب ها و مارها و سگ های هار ول معطلند. مقاومت ایران از آغاز تا به امروز به ایثار و فدای تمام به میدان مبارزه درآمده و بنابراین ضمن بهره گیری از هر امکان بین المللی، بی آنکه از سیاست های نامساعد یا معامله گرانه خم به ابرو بیاورد به راه آرمانی خود که همانا رهایی خلق ستمدیده ایران است ادامه خواهد داد و هیچ بمب و زهری نمی تواند او را متوقف و متزلزل کند. چه خوب است که داوری نهایی تاریخ و نسل های آینده را از یاد نبریم.