نیاز خامنهای به صدور تروریسم به یقین ریشه در سیاست های راهبردی حکومت و بهویژه برای صدور بحران به خارج از مرزها را دارد.
ولیفقیه زهر خوره و طلسم شکسته به دلیل وجود مجموعه عظیمی از بحرانهای داخلی و خارجی و بهویژه به دلیل وجود و حضور صورت مسئلهای بنام «سرنگونی» در داخل کشور به دست مردم و مجاهدین خلق، اساسا در وضعیتی نیست تا دست از صدور بحران و تروریسم به خارج از مرزها بردارد.
نمونههای متعدد تلاشهای اطلاعات آخوندی و یا سپاه پاسداران طی سال گذشته که تشت رسوایی ولیفقیه را از بام «ولایت» بر زمین کوبید و یا ارزیابی بسیاری از دوایر اطلاعاتی و امنیتی در کشورهای مختلف در اتحادیه اروپا از این روند مخرب که بهکرات در گزارشات آنان انعکاس یافته، تماما مهر تائیدی بر واقعیتهای فوق میباشند.
بر این اساس شاهد هستیم که ستون اصلی این سیاست مخرب بر دو پایه «داخلی و خارجی» استوار شده است. شلیک موشک، بمبگذاریهای کور، ماشینهای انفجاری و یا حمایت از نیروهای تروریستی در منطقه و شاخ آفریقا به موازات ایجاد زیر شبکههای مختلف در کشورهای ضربهپذیر، تماما روبه سوی خارج دارند.
روبه سوی داخلی نیز علاوه بر آدمربایی، قتل و ترور منتقدین و مخالفین در داخل کشور، باید به قریب ۵۰۰ عملیات تروریستی، بمباران و موشکباران علیه ساکنان بیدفاع اشرف قهرمان و یا زندان لیبرتی و یا ترور اعضاء مجاهدین خلق، شورای ملی مقاومت، یاران و فعالان مقاومت ایران و همچنین دیگر فعالان سیاسی ایرانی در کشورها و پایتختهای بزرگ جهان نیم نگاهی انداخت تا پازل این سیاست راهبردی نظام آخوندی روشن تر گردد.
اما در رابطه با اصلیترین هدف کنونی تروریستم رژیم بنام آلبانی که سه هزار تن از اعضاء سازمان مجاهدین خلق در آن حضور دارند، تلویزیون اسکای نیوز به دلائل تلاشهای ولیفقیه برای صدور تروریسم به آلبانی پرداخته و تاکید کرده است: «همانطور که میدانید (مدتی قبل) بیش از ۱۰۰ شهر ایران شاهد تظاهرات بود. رژیم ایران به رغم موج دستگیریهایی که علیه اعضاء مجاهدین خلق به راه میاندازد، توان برخورد با آنها را ندارد. لذا دست به اقدامات تروریستی میزند تا در خارج کشور و خصوصا در آلبانی بتوانند آنها را از بین ببرند». (سایت مجاهدین خلق ۱۵ خرداد ۱۳۹۸)
بر این اساس شاهد هستیم که خامنهای در حضیض استیصال از مقاومت ایران تلاش میکند تا با ایجاد زیر شبکههای تروریستی که عمدتا در پوشهای دیپلماتیک، فرهنگی، خدماتی، مذهبی و یا تجاری هستند، در کشورهای کوچک بالکان جای پا باز نماید و بدینسان آن را به میدان دیگری برای تروریسم و کشتار و ناامنی تبدیل نماید.
علاقه ناگهانی ولیفقیه برای «توسعه، تجارت و آبادانی»!! در این کشورها صد البته جای شک و همچنین بهترین دلیل بر این واقعیت است که وی به هر طریق ممکن بدنبال ایجاد شبکههای ترور در این کشورها و بهویژه آلبانی میباشد.
پیشتر نیز شورای ملی مقاومت (۱۲ خرداد ۱۳۹۸) در یک روشنگری در این رابطه نوشته بود: «سپاه پاسداران اخیراً یک هیأت تروریستی را در پوش اقتصادی و تجارت آماده اعزام به آلبانی کرده است. رئیس این هیأت غلامحسین کاظمی از سرکردگان جنایتکار و قدیمی سپاه پاسداران و مدیر یک شرکت بزرگ مقاطعهکاری به نام «آسیا کار باختر» در شیراز است که وابسته به قرارگاه ضد خاتمالانبیاء میباشد. این شرکت ماموریتها و پروژههای متعددی در سوریه داشته است. مدیر اجرایی این شرکت سعید کاظمی پسر غلامحسین کاظمی است».
بهر حال با هر منطق که به بساط تروریسم صادراتی رژیم بنگریم، یقیننا به یک مخرج مشترک واحد خواهیم رسید و آن معنایی به جز سیاست از بین بردن صورت مسئله اصلی یعنی «سرنگونی» به دست مردم و مقاومت ایران و مجاهدین خلق نمیباشد.
دیکتاتوری ولایت فقیه با این ابزار شکست خورده، تا به امروز بحرانهای لاعلاج خود را در سایه سکوت و بیعملی مماشت گرایان حل و فصل کرده است. لذا زمان آن فرارسیده تا برای یکبار هم که شده جامعه بینالمللی پرونده خونین تروریسم صادراتی رژیم آخوندی را به موازات پرونده نقض حقوق بشر برای رسیدگی در یک دادگاه ذیصلاح بینالمللی بازگشایی نماید و با محاکمه نمودن آمران و عاملان آن و نیز تعطیلی سفارتخانههای رژیم که تماما در کنترل سپاه و اطلاعات رژیم هستند، برای همیشه بر این سیاست خونین و مخرب آخوندی خط پایانی بکشد.
مهرداد هرسینی