این کتاب را نویسنده به مجاهدین خلق ایران تقدیم کرده است. در این رابطه در صفحه نخست این کتاب اینگونه می خوانیم:
"این کتاب را به همسنگران و همرزمان مجاهدم تقدیم می کنم. شما کاوه ها و فریدون های دوران هستید و با وجود شما و با رزم شما، سرنگونی نظام جهل و جنایت آخوندها و برقراری حکومت دموکراتیک سکولار مردمی در ایران حتمی است."
مقدمه کتاب نیز به منظور بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی به معرفی مختصر فردوسی طوسی و داستان سرودن شاهنامه اختصاص داده شده است. در مقدمه کتاب می خوانیم:
"حکیم ابوالقاسم، حسن بن اسحق بن شرفشاه، فردوسی طوسی، به گفته صاحب نظران، از بزرگترین شاعران ایران زمین و از بزرگترین حماسه سرایان جهان است. وی در سال ۳۲۹ یا ۳۳۰ هجری، در قریه باژ از ناحیه طایران طوس متولد شد. اصلا از دهقان زادگان طوس بود و خود نیز در جوانی زمین و باغ داشته و در رفاه و آسوده گی زندگی می کرده است. او به علت علاقه ای که به حفظ سابقه فرهنگی و افتخارات تاریخی ایران داشته، و به خاطر مبارزه با اشغالگران سرزمینش، در سن ۳۵ سالگی در صدد تنظیم شاهنامه برآمد و تصمیم گرفت کاری را که شاعری به نام دقیقی در زمینه تاریخ و حماسه های ایران باستان شروع کرده بود، ادامه داده و به سرانجام برساند.
حکیم فرزانه طوس در سال ۳۶۵ هجری شروع به تنظیم شاهنامه کرد و پس از بیش از سی سال رنج و زحمت، آنرا در نزدیک به شصت هزار بیت به پایان رسانید. می گویند سلطان محمود غزنوی به او وعده داده بود که وقتی شاهنامه را به پایان برساند، به تعداد بیت های آن به او مثقال طلا خواهد داد، اما به خاطر کینه ای که از بابت شیعه بودن شاعر وطن پرست به او پیدا کرد، و به خاطر بدگویی بدخواهان، به وعده خود عمل نکرد. حکیم که از بدقولی شاه رنجیده خاطر شده بود، از غزنین به طوس بازگشت و همانجا در سال ۴۱۶ هجری رخت از جهان بربست و در تاریخ ایران جاودانه شد.
این یک واقعیت است که استادی حکیم ابوالقاسم فردوسی در سرودن شاهنامه به حدی است که داستانهایی را که به نظم درآورده و نقل کرده است، پس از گذشت چندین قرن، هنوز از زیبایی و طراوت بی نظیری برخوردارند. به خصوص باید به صحنه پردازیهای "سینما گونه" ای که در بسیاری از داستانها به شکل زیبا و استادانه و در نهایت مهارت انجام شده است اشاره کرد. مهمتر اینکه با توجه به شرایط تاریخی دوران زندگی فردوسی، و آثار و عواقب زیانبار ادبی حمله اعراب به ایران، شاهنامه فردوسی نقش بسیار والایی در زنده نگهداشتن فرهنگ و زبان فارسی داشته است. او خود به عظمت و اهمیت کارش کاملا واقف بوده است. چنانکه سروده است:
جهان کرده ام از سخن چون بهشت
از این بیش تخم سخن کس نکشت
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
نمیرم از این پس که من زنده ام
که تخم سخن را پراکنده ام
شاهنامه فردوسی به علت محتوای غنی و اشعار قوی، در ادبیات ایران و جهان جایگاه والایی پیدا کرده و در شمار شاهکارهای ادبی جهان شناخته می شود. کتاب ارزشمند شاهنامه فردوسی تا به حال به چندین زبان خارجی، از جمله عربی، فرانسه، انگلیسی و ایتالیایی ترجمه شده و در اختیار ادب دوستان جهان قرار گرفته است."
در پشت جلد کتاب، سطرهایی از کتاب به عنوان نمونه انتخاب شده اند که در واقع به منظور معرفی کتاب و آشنایی مختصر خوانندگان کتاب با نحوه نگارش و همچین آشنایی مختصر با داستان کاوه و ضحاک و فریدون، در پشت جلد درج شده اند.
سپهبد گشاد آن نهان از نهفت همه خواب یک یک بدیشان بگفت
ارنواز با شنیدن داستان خواب ضحاک به او گفت دل غمین مدار که حکومت تو محکم و استوار است و اضافه کرد که او صدها سال حکومت کرده و هیچگاه مخالفین او توان ضربه زدن به او و حکومتش را نداشته اند. با اینحال برای اینکه بداند این خواب چه تعبیری دارد بهتر است که بزرگان و خوابگزاران و موبدان را به بارگاه فرا خوانده و تعبیر خواب خود را از ایشان بپرسد.
*******
....... ماموران ضحاک آبتین را دستگیر کردند و به فرمان ضحاک که گمان می کرد که هنوز فریدون به دنیا نیامده است، او را بدون هیچ تاملی گردن زدند. مادر فریدون که فرانک نام داشت با شنیدن خبر دستگیری و کشته شدن آبتین بدون معطلی به همراه دو برادر بزرگتر فریدون و خود فریدون که نوزاد بود از دست ماموران گریخت و به کوهی رفت که چوپانی آشنا در انجا زندگی می کرد.
خردمند مام فریدون چو دید که بر جفت او بر چنان بد رسید
فرانک بدش نام و فرخنده بود به مهر فریدون دل آکنده بود
پر از داغ دل خسته روزگار همی رفت پویان بدان مرغزار
لازم به یادآوری است که این کتاب، سومین کتاب حسین پویا در زمینه توضیح و روایت داستان های حماسی شاهنامه فردوسی است. عنوان کتابهای قبلی عبارتند از:
۱- رستم نامه؛ سه داستان از شاهنامه فردوسی
۲- داستانهای عشقی شاهنامه