سخن از سرمایهگذاری های حکومتی خون ریز و جبار در کشورهای عربی و اسلامی است که با آن رژیم آخوندی طی بیش از چهاردهه تلاش داشت تا به آب های گرم مدیترانه دست یابد.
راهاندازی گروه های تروریستی مانند حشد الشعبی، عصائب و یا کتائب در این کشور بحران زده، آنهم از فردای سرنگونی دولت پیشین، صد البته از ابزارهای مهم خامنهای برای برپایی نسخه کپی برداری شده حکومت خود در بغداد میباشد.
این روند در حالی شکل و قوام گرفت که سیاست مماشات نه تنها دست به تحمل این وضعیت زده بود، بلکه بر اساس دکترین اوباما، بخشی از عراق «منطقاً» به عقد خامنهای درآمد و بدینسان رژیم آخوندی با نیروی تروریستی قدس در وضعیتی قرار گرفت تا بر شیرازههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی در این کشور استوار شود.
یک گزارش بینالمللی در رابطه با بحران انسانی و زمینههای شکلگیری قیام مردم به جان آمده در عراق تاکید دارد: «بعد از سه روز اعتراضات خونین در عراق ۳۱ نفر کشته شدند. بیش از ۱۰۰۰ نفر از جمله ۷۵ تن از نیروهای امنیتی نیز مجروح شدهاند. عراقیان نسبت به فساد دولتی و مداخله ایران در امور داخلی آنها خشمگین هستند. آنها به تازگی کنسولگری رژیم ایران را در شهر جنوبی نجف به آتش کشیدند». (تلویزیون سی ان ان ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹)
این وضعیت برای رژیم آخوندی به یقین آغازی برای پایان ادامه سلطه در عراق میباشد، بویژه آنکه عمدتا شهرهای شیعهنشین مانند نجف که ولیفقیه طلسم شکسته سرمایهگذاری هنگفتی را بری آن هزینه کرده بود، اکنون به کانون اصلی قیام شیعیان علیه کلیت نظام آخوندی تبدیل شد است.
خامنهای به مانند تمامی اشتباه محاسبات خود، بر این باور بود که با پمپاژ صدها میلیارد دلار از سرمایههای ایرانیان و یا راهاندازی «ارتشی در ارتش» عراق و بکارگیری مزدورانی همچون مالکی و یا دژخیم شمری، از قاتلان اشرفیان قهرمان، می تواند عراق را به بخشی از قیومت خود تبدیل نماید.
بر این منطق و از آنجائیکه فساد خود عامل فسادی دیگر است، مردم این کشور طی دو دهه گذشته با رشد بیسابقه فساد دولتی، غارت و چپاول، فقر و بیکاری که تماما بخش از شناسنامه حاکمان تهران میباشند، روبرو گردیدند.
رشد بیسابقه رکود اقتصادی و بهتبع آن نبود چشمانداز برای بخش بزرگی از جوانان و یا عدم رسیدگی به زیرساختهای مهمی مانند شبکههای آب و برق، گاز و یا خطوط مراسلاتی، آنهم در کشوری که چهارمین صادر کننده نفت جهان میباشد، به یقین بهترین ادله بر وضعیت انفجاری در عراق میباشد.
بر این منطق است که مردم عراق به مانند مردم ایران علیه تمامیت مطامع آخوندی بلند شده و اکنون با به تصرف درآوردن میادین و شهرها، میروند تا دستان آلوده به خون ولیفقیه در این کشور را بهطور کامل قطع نمایند.
بقول آقای مسعود رجوی: «گفته بودیم که دشمن واحد، جبهه واحد و مبارزه واحد و مشترک، از ایران تا عراق و یمن و سوریه و لبنان، مسئله این است».