حمید معاصر: نگاهی اجمالی به دست آوردهای قیام ایران


به مصداق جمله معروف "گذشته چراغ راه آینده آست" به طور اصولی در هر حرکت و گام رو به جلو چه در حیطه عمل فردی و فراتر از آن در حیطه عملکرد سیاسی و انقلابی بدون تجزیه و تحلیل علمی و واقع گرایانه پراتیک انجام شده تضمینی جدی برای موفقیت گام بعدی کم می شود و چه بسا ممکن است به شکست هم بیانجامد.

بر مبنای این قانونمندی ارزیابی دقیق از خیزش بزرگ و قیام آبانماه از دست آوردها و کاستی های ممکن، ضروری است تا هر قدم سرنوشت ساز بعدی قیام را به نتایج مطلوب آن برساند.
با توجه به این مقدمه کوتاه و با در نظر گرفتن تمامی داده ها و اطلاعات و موضعگیری ها از جانب دشمن و چه از طرف مقاومت سازمانیافته و چه پیام های انبوه رزمندگان در صحنه و انعکاسات بین المللی مراجع مختلف، می توان دریافت که موفقیت داخلی و بین المللی و توازن قوا بین انقلاب و ضد انقلاب، حامل چه مختصاتی است و چشم انداز کلی به چه سمتی در حرکت است. بر همین سیاق به بخشی از نتایج مسلم و انکارناپذیر این قیام در چند محور بشرح زیر می توان انگشت گذاش. با علم به اینکه جمعبندی جامع و کامل این قیام در صلاحیت آلترناتیو مشروع و نیروی محوری آن، سازمان مجاهدین است:
یکم ـ همانطور که در پیام شماره ۱۷ رهبری مقاومت، آقای مسعود رجوی تصریح شده است، برجسته ترین و کلیدی ترین ویژگی قیام آبان ماه ۹۸، محک خوردن استراتژی کانون های شورشی، شوراهای مقاومت و هزار اشرف است که بوسیله ایشان در سالهای اخیر تدوین شده و صحت و موفقیت این استراتژی را قبل از همه، از خامنه ای گرفته تا امامان قلابی نماز جمعه، سران ریز و درشت سپاه پاسداران جنایت و سایر مهره ها و عوامل سرکوب، صدها بار در اظهارات وحشت آلود خود به نمایش گذاشته اند بطوریکه اگر اظهار و نظرهای اخیر آن ها در رابطه با مداخله انکارناپذیر مجاهدین در سازماندهی این قیام، مورد به مورد و تک به تک مستند شود، یک کتاب قطور می شود.
دوم ـ اعتراف به نقش زنان قهرمان و پیشتاز در نقش لیدرهای این قیام و سازمانیافتگی آنها، آه و فغان ارگان های سرکوبگر رژیم را به صدا درآورد و بحث مربوط به نقش زنان پیشتاز، علاوه بر درون رژیم موضوع بحث جدی رسانه های بین المللی و ناظران سیاسی و حقوق بشری شده است و این یک تحول بی سابقه در قیام اخیر بوده است که صد البته الهام بخش آن نقش هزار زن اشرفی و تاریخچه محشون از افتخار زنان پیشتاز در رهبری مجاهدین و در راس آنها، نقش بی بدیل خانم رجوی است. مضافا بر اینکه پتانسیل نهفته در زنان آزادیخواه بخاطر عمق زن ستیزی رژیم آخوندی در جهل سال گذشته به آن ضریب می زند.
سوم ـ اثبات شد که رژیم فاشیستی، نظامی و پلیسی تا دندان مسلح، علیرغم قدرت نمایی کاذب و طینت بشدت سرکوبگرایانه آن در مقابل قیام توده های سازمانیافته بشدت آسیب پذیر و ضربه پذیر است.
درستی این ارزیابی در تشبیه این قیام به عملیات فروغ جاویدان ۲ از زبان مشاور ارشد روحانی و مقایسه آن با جنگ جهانی از طرف پاسدار سلامی، سرکرده سپاه و انبوه انبوه اظهارات ریز و درشت امنیتی و سیاسی به اثبات می رسد و مشخص می کند که ضربه تا به کجا به پیکر فرتوت نظام جور و ستم کاری بوده است.
در توضیح ابعاد و بزرگی و گستره این ضربه انبوه اشارات به انهدام صدها بانک و مرکز غارت و پایگاههای نظامی و حوزه های جهل و جنون کافی است که به عمق پوسیدگی این نظام در برابر قیام اصیل توده ای پی برد.
چهارم ـ سرکوب و کشتار سبعانه و به رگبار بستن تظاهرات توده های وسیع بجان آمده، خصوصا جوانان کشور از سرکوب، فقر و گرانی و بیکاری میلیونی با هلی کوپتر از هوا و استقرار تانک و سلاح های سنگین با بیش از هزار کشته و دهها هزار زندانی و مجروح و شکنجه های وحشیانه نشان داد که این رژیم زبانی جز زبان قهر نمی شناسد. و اینکه هنوز هم خرده جریانهای و ورشکستگان سیاسی خارج کشوری در رسانه های خارجی زبان مبلغ آنها مدام بر طبل مبارزه مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت می کوبند.
تا چه حد بی پایه و اساس و یک انحراف و خیانت در اصول درست مبارزاتی است.و که مبلغان این تئوری، خواسته و ناخواسته به بقای رژیم مدد می رسانند و کمترین آسیب و خسارت آن ها بی دفاع گذاشتن و گوشت دم توپ کردن مردم بی دفاع در برابر سرکوب وحشیانه است.
در وحشیگری این رژیم همین بس که فرماندار زن شهرک قدس برخلاف عرف و استانداردهای حتی دیکتاتورهای شناخته شده معمول بدون داشتن منصب نظامی در روز روشن، دستور شلیک داده و خون دهها جوان بیگناه را به زمین ریخت.
اگر یک زن به اصطلاح فرماندار به این سادگی و بطور کاملا" خودسرانه دستور قتل و شلیک به مردم بی دفاع می دهد، به سادگی می توان پی برد که ارگان های تشنه بخون مردم از قبیل اطلاعات، لباس شخصی ها و پاسداران و... که مناسب امنیتی و نظامی دارند، می توانند تا کجا با دست باز به روی مردم آتش بگشایند.
نمونه قتل عام در نیزارهای ماهشهر که بیش از ۱۰۰ کشته برجای گذاشت، فقط یک نمونه از هزاران نمونه کشتار بی گناهان است.
کارنامه ننگین قتل و کشتار چهل سال گذشته، ۱۲۰۰۰۰ شهید و سی هزار قتل عام و شهیدان قیام اخیر، صحت استراتژی مقاومت را از سی خرداد سال ۶۰ تا به امروز مهر و تایید می کند.
پنجم ـ بنابه تصریحات و اعترافات متعدد و وحشت آلود ارگان ها و مقام های اول رژیم از خامنه ای تا روحانی و سایرین، قیام بزرگ آبانماه، توقف ناپذیر و برگشت ناپذیر است.چرا که کلیت رژیم و شخص خامنه ای بخوبی می دانند که عوامل اصلی و بنیادین به وجود آورنده این قیام که همانا سرکوب به قدمت ۴۰ ساله، نابودی حرث و نسل، گرانی، فقر و فحشای بی حد و مرز و اعتیاد و بیکاری و هزاران معضل از قبیل فساد و غارت سران رژیم و هدر دادن پول و بنیه اقتصادی کشور برای صدور ارتجاع و بحران و تروریسم و همه وهمه نه تنها از بین نمی رود، بلکه رو به تزاید است.
رژیم غرق در بحران داخلی و بین المللی، نه می تواند و نه می خواهد کمترین تغییری در اوضاع به نفع مردم بدهد.
از طرف دیگر اقبال و پیشروی مقاومت سازمانیافته از نظر داخلی و بین المللی رو به فزونی است. انقلاب در عراق و لبنان بر علیه آخوندها بی ادامه دارد و یکی از پایه ای ترین ستون حفظ رژیم که به قول سران آن، عمق استراتژیک و بقا رژیم است در حال فروریزی است. بطور خلاصه زمین و زمان بر علیه رژیم سراپا جنایت و خیانت، در حال شوریدن است.
ششم ـ از نتایج ملموس این قیام بزرگ، ریزش و تشتت و سردرگمی گسترده از سر تا ذیل رژیم است. در راس همه آنها، اظهارات اخیر خامنه ای که شخصا دستور کشتار قیام داده بود مبین وارفتگی عمود خیمه نظام است. او یک دستور کار فوق بلاهت به نام "رافت اسلامی" صادر کرده و پرداخت دیه! و دلجویی از قربانیان می کند که خودش دستور کشتار آنها را داده است.
او با فرهنگ آخوندی همچون سلف خودش، شاه خائن، اعتراف می کند که صدای انقلاب را شنیده است. ریزش ها در راس و بدنه سرکوب رژیم فوق العاده زیاد است. سردمداران رژیم هرکدام بنحو ابلهانه و بزدلانه سعی در تبری جستن از قتل عام مردم می کنند و جرات اعلام تعداد شهدا را ندارند. در راس رژیم، جنگ گرگها و بریدگی به اوج خود رسیده است و ادامه خواهد داشت. وزیر جهاد کشاورزی روحانی استعفائ داده و جالب تر از همه آنها، آخوند سینه چاک ولایت در مشهد(علم الهدی) با صراحت اعلام کرد که در قضایای اخیر، خیلی از مریدان خامنه ای از او دل کندند.
پاسدار لاریجانی که یکی از ستون های عمده این رژیم است، اعلام کرده که نه کاندیدای مجلس و نه کاندیدای ریاست جمهوری می شود، در مجلس وحوش، تندترین حملات علیه روحانی می شود و از خط قرمزها فراتر رفته و او را بدتر از شاه مخلوع خطاب می کنند. خیمه شب بازی انتخابات پیش روی مجلس جهت لاپوشانی حق حاکمیت مردم از همین روزها تبدیل به جنگ قدرت بی سابقه در باندهای گوناگون رژیم شده و گواهی آشکار به تیره و تار بودن وضعیت بحرانی رژیم در تمامی عرصه های داخلی و بین المللی دارد.
تحریم های اقتصادی روز بروز تشدید و به نقطه ای خواهد رسید که دیگر رژیم از تامین مالی مزدوران درجه اول سرکوب عاجز خواهد بود و این یعنی فروپاشی!.
بامید هرچه سریعتر سرنگونی این رژیم مهین بربادده که دور نیست.