مهرداد هرسینی: سایه سنگین قیام برمهندسی نمایش انتخابات



در اسفند ماه امسال قراراست تا دیکتاتوری ولی فقیه دست به نمایش دیگری تحت نام «انتخابات مجلس» بزند.

براین اساس و از هم اکنون باند های بجان هم افتاده در درون حاکمیت تلاش دارند تا ضمن گرم کردن تنور این دوره از سیاه بازی های خامنه ای، سهم بیشتری را نصیب خود نمایند.
این وضعیت در حالی است که سایه سنگین قیام مردم در آبان ماه و تبعات آن همچنان برکلیت نظام آخوندی مستولی است.

سرکوب خونین مردم در ۱۹۱ شهر و به شهادت رساندن قریب دو هزار معترض و قیام آفرین به موازات دستگیری دوازده هزار نفر و مفقود و زخمی شدن هزاران تن، تنها بخش کوچکی از کارنامه سیاه هر دو باند رژیم اخوندی طی دو ماه گذشته را شامل می شود.

براین منطق بسیاری از کارشناسان براین باور هستند که از این دور نمایش ، دیگر آبی برای حاکمیت گرم نخواهد شد و تنور بازی های رژیم سردتر از همیشه خواهد ماند. یک دلیل آن همان عمق تنفر جامعه از دیکتاتوری خامنه ای و رشد جنبش انقلابی است که خود را در شعارهای معترضین بخوبی به نمایش گذاشته است. نمونه هایی مانند ««بمن نگو فتنه گر، فتنه تویی ستمگر»، «سپاه جنایت میکند رهبر حمایت میکند»، «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر»، «۱۵۰۰ نفر کشته آبان ماست»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه» تنها گوشه ای از خشم مقدس مردم میهن امان علیه ظلم و ستم ولی فقیه می باشد.
 
این واقعیت را دنشجویان مبارز و قهرمان در بیش از ۱۷ استان کشور تنها چند روز پس از جنازه گردانی ولی فقیه، به رخ دیکتاتوری عنان گسیخته کشاندند. در این راستا سرنگون ساختن هواپیمای مسافربری با ۱۷۶ سرنشین بی گناه به موازات سرکوب خونین قیام در آبان ماه، تبلور خود را در خیز دانشجویان و کانون های شورشی در دانشگاه های کشور بخوبی طنین انداز کرده و بهترین پاسخ به تمامی دوز و دغل بازی های رژیم برای گرم کردن نمایش انتخابات می باشد.
واقعیت صحنه بقدری برای دیکتاتور دردناک است که خامنه ای را بناچار با چشمانی گریان به صحنه کشاند و دستان وی را رو کرد. ولی فقیه یکبار دیگر با «دشمن» خواندن مردم معترض، بی آیندگی و نبود سیاست های راهبردی رژیم در مقابل جامعه و نیز بحران خارجی را مهر و موم نمود و «سپاه» سرکوبگر و خون ریز را تنها راه حل برای نظام قلمداد کرد.
 
صرفنظر از مهمترین پارامتر، یعنی پشت کردن عنصر اجتماعی به حاکمیت، باید به جنگ میان باندهای رژیم نیز دراین رابطه اشاره کرد. ابعاد حذف فله ای از سوی شورای نگهبان که بازوی بلند خامنه ای برای تثبیت قدرت مطلقه خود می باشد، اکنون بحدی است که حتی صدای «امنیتی ترین» رئیس جمهور نظام را نیز به آسمان بلند کرده است. رد و بدل کردن «متلک و ناسزا» میان سخنگوی شورای نگهبان و سخنگوی «دولت تدبیر و امید» بیان دیگری از این آشفتگی و پریشان حالی در درون نظام برسر نمایش انتخابات را به نمایش میگذارد.

همچنین شیخ حسن روحانی که به یمن قیام آبان، باند خود را اکنون درهم شکسته تر از پیش می بیند، در اعتراض به رد صلاحیت «۹۰ تن» از مهره های خود از سوی شورای نگهبان، بی محابا بر چهره خامنه ای تیغ کشیده و از جمله می گوید: «نگوییم که در برابر یک صندلی مجلس ۱۷ نفر، ۱۷۰ و یا۱۷۰۰ نفر کاندیدا هستند، ببینیم از چند جناح ۱۷۰۰ نفرکاندیدا هستند؟ ۱۷ نفر از چند جناح، از یک جناح؟ اینکه انتخابات نمی‌شود. مثل اینکه در مغازه‌ای از یک جنس، ۲ هزار عدد وجود داشته باشد».

ترجمان این جملات همان رو کردن دست ولی فقیه برای یکپارچه نمودن مجلس تحت امر و چشم انداز حذف باند وی در دور بعدی ریاست جمهوری می باشد. بدین سان شیخ حسن روحانی پرده از «مهندسی» ولی فقیه برای حذف جناح مقابل بر داشته و به زبان اشهد خود می گوید «اینکه انتخاب نمی شود»!!.

وی این هراس و وحشت را در جملات بعدی اینگونه به بیرون ساطع میکند: «با یک جناح نمی‌شود، کشور را اداره کرد». پیام شیخ حسن روحانی به خامنه ای آن است که شکست وی و به تبع آن برجام، ماحصل «توافق» هردو جناح بوده است.
سخن از همان ترجیح بندی است که باند روحانی از فردای شکست توافق اتمی که رژیم سرمایه گذاری کلانی بروی آن کرده بود، ورد زبان خود کرده اند.

براین منطق می توان از هم اکنون پیش بینی نمود که خامنه ای در شرائط فعلی و با توجه به وضعیت بهم ریخته داخلی و مجموعه تضادهای تشدید شده با جامعه بین الملل، به سیاست «انقباض» هرچه بیشتر روی خواهد آورد و به زبان ساده، دیگر نیازی به ادامه بازی با «کارت» شیخ حسن خندان را نمی بیند. النهایه در این وادی، یک باند توسری خورده و به حاشیه رانده شده تحت نام «رئیس جمهور مشکوک» مطلوب ترین سناریو برای خامنه ای در مجلس حکومتی خواهد بود.