ترامپ از ابتدای به قدرت رسیدن روی بالانس منفی تجارت ایالات متحده آمریکا با چین به عنوان یک عامل مهم در وضعیت اقتصاد آمریکا تاکید میکرد و تهدید میکرد که عوارضهای گمرکی ٢٥ درصدی روی اجناس ساخت چین کشیده خواهد شد.
با توجه به حجم دهها بیلیون دلاری ماهانه تجارت مابین این دو غول اقتصادی واضح بود که رسیدن به توافق برای هر دو طرف بسیار مهم بود.
تا آنجا که به روابط رژیم و چین برمیگردد، چین یکی از مشتریان عمده ی نفت ایران بود و درسال ٢٠١٨ رقم واردات نفت به حدود ٦٠٠ هزار بشکه در روز میرسید.
این حجم در نیمه ی دوم امسال به زیر ٢٠٠هزار بشکه در سال رسیده بود.
در ماه سپتامبر، دولت ترامپ ٦ شرکت بزرگ چینی و مدیر عاملهای انها را به خاطر نقض تحریم های آمریکا علیه رژیم، در لیست تحریم قرار داد.
هم برایان هوک و هم منوچین اعلام کردند که با نقض تحریمهای نفتی آمریکا به طور شدیدی مقابله خواهند کرد.
هوک گفت " چین الان متوجه شده است که ما هر حرکت قابل تحریم شدن، را تحریم خواهیم کرد، خصوصا واردات غیر قانونی نفت از ایران شامل تحریم خواهد شد. "
تحلیلگران بر این اعتقاد هستند که با توجه به این که چین مهمترین خریدار نفت ایران در آسیا هست، این که چین به خاطر عدم رنجاندن آمریکا، از رژیم نفت خرید نکند، یک تابلوی سیاه برای رژیم خواهد بود.
به این مقوله باید تحریم های بانکی رژیم را نیز افزود که باز هم به معنای تنگ تر شدن طناب تحریم ها دور گردن رژیم است.
با توجه به بالا گرفتن آنتی پاتی علیه رژیم در اروپا بعد از شلیک عمدی به هواپیمای اوکرایین، به نظر نمیرسد که هیچ کشور اروپائی بخواهد برای اینستکس یقه پاره کرده و به خاطر این رژیم با ترامپ، درگیر شود.
پایان سیاست چشم پوشی بر لگد اندازیهای متمادی رژیم الان ولی فقیه را در مقابل نامه ی اعمال سیاه و دراز مدتی قرار داده که نه توان پاسخ دارد و نه قدرت فرار!
تازه این از نتایج سحر است! اصل کار که قیام مردم ایران است، با اتکاء به توان خویش و با هدایت کانونهای شورشی صبح آزادی را به ارمغان خواهد آورد.