ما ستارگانی داریم که از شب نمی ترسند. ما از بازداشت و زندانی شدن ترسی نداریم. چون زندان تنها دیوارهایی است که ما به آنها قدرت داده ایم. صدها زن و مرد در زندانها به جرم عدم همکاری و گردن ننهادن به قوانین ظالمانه مورد آذار و شکنجه قرار گرفتند ولی هیچ یک از اینها منجر به توقف جنبش نمی شود بلکه به آن قدرت می بخشد .
نیروهای انتظامی نیرومند هستند و قادرند مردم را به اسارت خود در آورند اما فراموش کرده اند که روند تکامل اجتماع را نه با جنایت مانع می توان شد و نه با زور، تاریخ در کنار ماست و ما هستیم که آن را می سازیم و من با اطمینان به شما می گویم که یقین دارم دانه هایی که بدست کسانی مثل پدر بزرگم در وجود من و وجدانهای شریف هزاران هزار ایرانی کاشته شده است هیچ گاه از میوه بار آوردن باز نخواهند ماند.
پدر بزرگ من انسانی است آزاد و انسانهای آزاد در تارکترین زندانها نیز آزادند . می خواهم از پدر بزرگم به خاطر وفاداری و صداقتی که همواره نشان داده است سپاس گزاری کنم و سپاسگزاری به خاطر ایمان و اعتقادی که به من داد.بی گمان این اولین باری است که من سخن گفتم اما بی شک آخرین بار نیست که سخن می گویم.
نوه زندانی سیاسی محکوم به اعدام علی صارمی
خرداد 1389