وی در این سخنان ۳ سه بار بر "جهش تولید" اصرار ورزیده و از جمله با تاکید گفته است: «جهش تولید است که این حیاتی است برای کشور و ما بایستی به هر قیمتی که هست، مساله‌ تولید را دنبال کنیم».

ظاهر این جملات با هدف رسیدن به «شکوفایی» اقتصادی و یا «افزایش تولید» برای رفاه و آسایش مردم به زبان آمده است، اما هرکس که قدری دست در مسائل روز ایران دارد و به اندازه کمی زبان و فرهنگ رژیم آخوندی و نیز بافت های مافیایی و زیر شبکه های غارتگر آن را بشناسد ، به یقین از این پیام کد گذاری شده، معنا و مفهوم دیگری را استنباط خواهد کرد.
براین منطق باید گفت، پیام بسیار ساده و روشن است «بی دنده و ترمز» برای رسیدن به سلاح اتمی و بسط و گسترش موشک های بالستیک «گاز» بدهید.

علائم و شاخصه های این پیام را رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم طی روزهای گذشته بخوبی به بیرون ساطع کرده است. صالحی در سخنانی ضمن تاکید بر ادامه سیاست های مخرب اتمی رژیم، از راه اندازی «سانتریفیوژ های نوع پیشرفته»، آنهم در حالیکه میلیون ها هموطن ما با ویروس مرگبار کرونا و نیاز شدید به دار و درمان دست و پنجه نرم می کنند ، خبرداده است.
وی از جمله خطاب به طرف های خارجی بر سه نکته کلیدی تاکید کرده است. نخست: شتاب دادن به «فعالیت های اتمی»، دوم: افزایش «تولید و غنی سازی» و سوم: «طرح راه اندازی سه راکتور جدید».

صالحی در ادامه می افزاید: «علی‌رغم برجام، بسیاری از فعالیت‌های تحقیقاتی هم‌چنان ادامه داشته است(مانند تحقیقات بر روی ماشینهای سانتریفوژ با کیفیت و کارآیی بالا). ترکیبی‌ منطقی از ارتقای کیفیت و افزایش کمیت مورد نظر است... مانند استفاده از ماشینهای سانتریفوژ جدید و در کنار آن، افزایش ماشینهای در حال کار از نوع قدیمی».
دراین رابطه نخستین سوالی که به ذهن هر خواننده ای متبادر می شود آنکه، در این شرائط بحرانی که هر ریال و یا هر دلار آن باید صرف مبارزه با ویروس کرونا و بهبود وضعیت بهداشت و درمان مردم گردد، به چه مجوزی و با صلاحدید کدام شخصی اینگونه سرمایه های مالی کشور به پای پروژه های اتمی ریخته شده است.

براین اساس خامنه ای تلاش دارد تا در سایه ویروس کرونا، بطور مخفیانه سیاست های مخرب خود را در چهار جبهه «سرکوب داخلی و یکدست نمودن حاکمیت، صدور بنیاد گرایی، تروریسم و ساخت سلاح اتمی» به پیش ببرد. علائم و نشانه های پیشروی در تمامی زمینه های یاد شده، به اندازه کافی موجود می باشند و اساسا نیازی به آوردن ادله برای این واقعیات نیست.
 
این سیاست ضد ملی و ضد ایرانی در حالی به پیش می رود که میلیون ها هموطن ما بدلیل نبود حمایت های دولتی، وجود بحران عامدانه مالی و همچنین در سایه نبود امکانات درمانی، داروئی و پزشکی ، دسته دسته به قربانگاهی بنام «ویروس ولایت» کشانده شده اند.
صحنه های دلخراش قربانیان در معابر و خیابان های شهرها و یا کودکان کار و خیابانی که بدلیل فقر شدید مالی، همچنان ناچار به دستفروشی در ملاء عام می باشند، صد البته آینه تمام قدی از این فاجعه ملی است که مسئول نخست آن شخص خامنه ای بعنوان رهبر نظام و سپس دولت آخوند روحانی و دیگر ارگان های رژیم میباشند.
همچنین آمار بسیار بالای قربانیان و مبتلایان به ویروس مرگبار کرونا که بنابرداده های سازمان مجاهدین ، اکنون به مرز ۲۷ هزار نفر رسیده، به یقین گوشه ای از این وضعیت بحرانی در کشور را به تصویر می کشد.

رژیم آخوندی بدروغ از نبود «امکانات مالی» برای مبارزه با ویروس کرونا، آنهم بدلیل وجود «تحریم ها» سخن می گوید. اما با نیم نگاهی به روند شتابان و سرمایه گذاری های سنگین در پروژه های اتمی رژیم ، هزینه های سیاست صدور بنیادگرایی و تروریسم و بویژه پروژه های موشکی که هر روز در عراق، سوریه، یمن و عربستان شلیک و یا کشف می شوند، بخوبی دروغگویی های عامدانه حکومت را برملا می سازند.