این سازمان (خبرگزاری آناتولی ۲۵ فروردین ۱۳۹۹) دراین رابطه به نقل از پزشکان ایرانی می نویسد: «مدل فاصلهگذاری هوشمند نیاز به آموزش تمام پرسنل و افرادی دارد که از این مدل بهرهمند میشوند و همچنین نیاز مبرم به آموزش مردمی دارد که با این شرایط مواجه خواهند شد و بدیهی است این مدل و هر مدل فاصلهگذاری دیگر علاوه بر آموزشهای فراگیر، نیاز به کنترل جدی، ابزار مشخص برای نظارت و اعمال محدودیتهای لازم دارد».
واقعیت در پشت سیاست جدید رژیم آخوندی مبنی بر فاصله گذاری هوشمند همان کشاندن مردم، بدون هرگونه پشتوانه و زمینه های درمانی و دارویی، نبود ماسک و یا فرهنگ سازی، به خیابان ها می باشد. براین اساس در کمترین زمان شاهد رشد افسار گسیخته مبتلایان به ویروس کرونا، بویژه در فازه دوم آن خواهیم بود.
این طرح ضد مردمی که از روز شنبه ۲۳ فروردین به اجرا درآمده، فعالیت های اقتصادی و تجاری را به دو دسته «پرخطر و کمخطر» تقسیم کرده که گروه کم خطر ضمن دریافت اجازه از وزارت بهداشت ، باید به فعالیت اقتصادی دست بزنند.
هجوم مردم به خیابان ها و مراکز عمومی در فردای اجرای طرح فاصله گذاری و عدم مراعات پروتکل های بهداشتی در اتوبوس ها و متروهای شهری که صحنه های آن در شبکه ها ی مجازی بازتاب گسترده ای یافته است، نشان از عدم اطلاعات عموم از بحران کرونا و خطرات ناشی از آن را دارند.
دیکتاتوری ولی فقیه نیز ضمن بازی با جان مردم، عامدانه به این وضعیت دامن زده و بدین سان در یک سناریوی حکومتی، میلیون ها ایرانی را بکام مرگ می فرستد.
این وضعیت در حالی است که اساسا زنگ های خطر در نبود زیر بناهای درمانی و کادرهای پزشکی تماما بصدا در آمده و بیمارستان ها و درمانگاه های کشور فراتر از ظرفیت های متعارف خود مشغول درمان بیماران می باشند.
همچنین در نبود تخت مراقبت های ویژه و خستگی، اضافه کاری های ممتد در بین پرسنل شریف درمانی و پزشکی، افزایش هر بیمار به مثابه کوبیدن میخ دیگری بر تابوت قربانیان می باشد.
در چنین وضعیتی باید به روند صعودی قربانیان در میان گروه ها و اقشار ضربه پذیر اشاره نمود. نمونه جدید آن در میان تاکسیرانان بویژه در بزرگ شهر تهران پدیدار شده است.
بنابرداده های حکومتی حداقل «۳۰۲» راننده تاکسی در پایتخت به ویروس کرونا مبتلا شده اند.
رژیم آخوندی نیز به مانند سنوات قبل ، از ارائه آمار واقعی و میزان قربانیان در این طیف شریف عامدانه خودداری کرده است.