محمد هاشمی رفسنجانی ۱۳ خرداد ۹۹: بعد از عزل آقای منتظری، آقای هاشمی خیلی ناراحت بود امام به آقای هاشمی پیشنهاد داده بودند که خبرگان شما را به عنوان قائم مقام معرفی کنند، نامه دهند، من نامه دهم، تایید می کنند. آقای هاشمی تقریبا یک هفته گریه می کرد و می گفت نه، من نمی خواهم. از امام خواهش می کرد که چنین کاری نکنند، یعنی کرارا خواهش کرده بودند که چنین کاری نکنند. مثلا یکی از دلایلی که پرسیدیم، ایشان می گفتند اگر من چنین چیزی را می پذیرفتم، اینگونه می شد که قضیه آقای منتظری را من مثلا این کار را کردم و ایشان نکرده بود، کسانی دیگر بودند. بنابراین بله، به آقای هاشمی پیشنهاد شده بود، ولی ایشان نپذیرفتند. حتی از طرف خود امام هم پیشنهاد شده بود.
به نظر شما چرا آقای هاشمی نپذیرفت، حتی در زمان خبرگان برای رهبری، رهبری را نپذیرفت و سعی کرد که به عنوان مرد در سایه انقلاب بماند؟
بالاخره این ها مسائلی است که ایشان با خودش به گور برده و ما دیگر نمی دانیم که چرا نپذیرفت. البته نگاه جامعه به آقای هاشمی خیلی مثبت بود و الان هم هنوز سوالی که مردم هنوز عموما انجام می دهند، راجع به همین مساله است، ولی این دلیل اصلی یا دلیل واقعی که آقای هاشمی نپذیرفت، من اطلاع ندارم که به چه دلیل ایشان نپذیرفت.
شاید ایشان تصور می کرد که در کنار رهبر باشد، بهتر از این است که رهبر باشد و نقش خودش را بتواند ایفا کند و سالیان طولانی هم ما دیدیم که آقای هاشمی هم به رهبر وفادار بود و هم در کنار رهبر بود. این سال های اخیر اختلاف نظر داشتند روی مسائل، ایشان نظراتشان را هم می گفتند، ولی حالا چقدرش را آقای خامنه ای می پذیرفت یا نمی پذیرفت، ما نمی دانیم.