برخی از این افراد مزدوریشان را انکار کرده و می پرسند و طلبکارانه هم می پرسند که چطور ممکن است یک رژیمی ماموران و مزدوران خودش را در حالیکه هنوز مشغول انجام وظیفه هستند لو بدهد؟ و چون فکر می کنند که این سوالشان پاسخی ندارد، مضحکانه ادعا می کنند که این اعلام اسامی و لو دادن، در واقع حاصل توافق وزارت اطلاعات رژیم با اپوزیسیون برانداز است و نتیجه می گیرند که اصولا اپوزیسیون براندازی که اینهمه سال مبارزه مسلحانه و چنگ در چنگ با رژیم کرده است، و هزاران شهید در راه آزادی ایران و مردم ایران داده است، در این مورد با رژیم همدستی و همکاری کرده تا این افراد را (یعنی همین ماموران لو رفته را) از میدان به در کنند. استدلالی که مرغ پخته را هم به خنده می اندازد. حالا اینکه این افراد چرا اینقدر مهم شده اند و دلیل آنها برای چنین ادعای مضحکی چیست، بحث بی ربط و بی معنایی را مطرح می کنند که باعث خنده شنونده است. بیشتر شبیه آن لطیفه ایست که در زمینه بی ربطی چند مسئله با هم گفته میشود. طرف به دوستش می گوید که دوست من سعی کن بیشتر کاهو بخوری چون کاهو آهن دارد و وقتی بعد از خوردن کاهو، آب هم بخوری آنوقت آن آهن در شکمت زنگ می زند و تو به موقع از خواب بیدار می شوی!
اما جهت اطلاع "لورفتگان" باید گفت که کسی نیست که نداند که رژیم ایران یک رژیم متعارف و معمولی نیست. شما هم حتما این را میدانید اما به نفعتان نیست که این واقعیت را بپذیرید. در این رژیم جناحهای مختلف به خاطر منافع جناحی خودشان حاضر به انجام هر کاری در مورد جناح رقیب هستند. حتی اگر این کارها به ضرر تمامیت رژیم باشد:
- در کدام حکومت رقبای انتخابات ریاست جمهوری، درحالی که همه شان از مقامات بالای نظام هستند، رو رد روی هم در تلویزیون و در مقابل میلیونها بیننده همدیگر را با ارائه اسناد و اطلاعات دقیق به دزدی و اختلاس و کارهای خلاف قانون متهم می کنند؟
- در کدام حکومت متعارف لابی ها و مبلغین رژیم را به داخل کشور دعوت کرده و بعد به عوض قدردانی از لابیگری شان و زحماتشان در حمایت از رژیم، آنها را دستگیر و زندانی می کنند؟ و البته پس از زندانی کردن و گرفتن اعترافات واهی با اعمال شکنجه های قرون وسطایی، سعی می کنند آنها را به عنوان گروگان با ماموران و تروریستهای اعزامی رژیم که در کشورهای غربی با جرمهای مشخص دستگیر و زندانی شده اند، تبادل کنند. چه کسی نمی داند که این افراد وقتی در کشور محل اقامتشان در غرب بودند برای رژیم و البته بیشتر برای جناح اصلاح طلب لابی می کردند و حتی بارها علیه اپوزیسیون برانداز حرف زده اند و مطلب نوشته اند. با خیال راحت از اینکه رژیم به آنها احترام خواهد گذاشت، و شاید به دعوت مقامات بالای جناح مورد حمایتشان، برای سیر و سیاحت و ملاقات با اقوام و سر و سامان دادن به ارث بازمانده از پدر و پدربزرگ و البته با تضمین جناح مورد حمایتشان، به ایران رفتند. و برخلاف انتظار و در کمال شگفتی، توسط آن یکی جناح به اتهامهایی نظیر اقدام برای براندازی نظام، دستگیر و زندانی شدند.
کدام حکومت متعارفی اینگونه خودزنی می کند؟ به نظر می رسد که در سراسر کره زمین تنها حکومتی که اینگونه کارهای غیر منطقی و غیر متعارف می کند، نظام جمهوری آخوندی است. اما این کارها را می کنند و باز هم خواهند کرد. تا سرنگونی به دست مردم و مقاومت مردم ایران.