دراین راستا شاهد هستیم که در ایران آخوندزده فاکتورهایی مانند رکود اقتصادی، بیکاری و گسترش فقر و فلاکت، نبود چشم انداز برای آینده، تحصیل، رفاه ، شغل و عدم وجود آزادی های اجتماعی و بگیر و ببندهای حکومتی به این پدیده مخرب ضریب دوچندان زده است.
همچنین باید به شکاف عمیق در جامعه اشاره نمود که با هرچه بازترشدن لبه ی قیچی در زمینه اختلاف شدید طبقاتی، بخش های بزرگی از مردم نه تنها به حاشیه رانده شده، بلکه فراتر از آن به سوی مواد مخدر و یا نوشیدن الکل، مواد ارام بخش و حتی خودکشی نیز روی میآورند.
زمینه های رشد این بحران را به ییقین دوایر و ارگان های مافیایی رژیم آخوندی با گسترش فقر و نیز تولید ، تهیه و توزیع مواد مخدر آماده کرده اند. نقش مخرب سپاه پاسداران با کنترل هزاران کیلومتر از مرزهای کشور، در این رابطه دیگر بر هیچکس پوشیده نیست.
در رابطه با رشد و نمو اعتیاد در دیکتاتور ولی فقیه، یک گزارش حکومتی (سایت عصر ایران ۷ تیر ۱۳۹) اعتراف می کند که «رشد اعتیاد در ایران آخووند زده اکنون به «سه برابر رشد جمعیت» رسیده است.
این گزارش در ادامه می افزاید: «رشد اعتیاد در کشور سالانه حدود هشت درصد بوده در حالی که جمعیت کشور در خوشبینانهترین حالت حدود ۲ درصد رشد داشته است».
با یک حساب سرانگشتی ترجمان این جملات به معنای رقمی بالغ بر «شش و نیم میلیون» نفر در سال می باشد که به قربانیان این بلای خانمان سوز اضافه می گردند.
همچنین باید به وضعیت وخیم دارو، درمان و رسیدگی های پزشکی به معتادان در کشور اشاره نمود که در کنار فاکتور بیکاری و فقر مالی، اکنون به یکی از چالش های مهم برای جلوگیری و مهار اعتیاد در ایران تبدیل شده است.
دراین رابطه یک کارشناس در زمینه اعتیاد با ارائه آمار و ارقام می افزاید: «بر اساس آمارها حدود سه میلیون نفر مصرفکننده مستمر مواد در کشور وجود دارد که حدود ۱۰ درصد از آنها را زنان تشکیل میدهند. همچنین ۵۰ درصد معتادان تریاک و شیره، ۱۲ درصد گل و ۹ درصد شیشه مصرف میکنند».
پیشتر نیزیک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس دهم در سخنانی اعتراف کرده بود: « ایران مقام نخست مصرف مواد مخدر در جهان را دارد. در حال حاضر تنها ۱۰ هزار معتاد متجاهر در تهران وجود دارد که ۱۰ درصد از آنان زن هستند».
بهرحال داده های حکومتی که چراغ سوئی به بحران اعتیاد در ایران می اندازند، سخن از وجود «۵ الی ۷ میلیون» معتاد را دارند که بطرق مختلف «اعتیاد را تجربه» کرده اند.
همچنین این وضعیت بحرانی در میان دانش آموزان و نوجوانان بدلیل مجموعه فشار و سرکوب حکومت روبه افزایش گذاشته است. دراین رابطه باید «به افزایش مصرف مواد صنعتی و گروه آمفتامینها» در میان جوانان که بوفور یافت می شوند، اشاره نمود.