همچنین نوشتم والان هم با تأکید بیشتر میگویم « با شناختی که از خیلی از امضاکنندگان دارم، اعلام میکنم که به اعتقاد من آنقدر شرافتمند هستند که اگر متن را با دقت خوانده و از هویت و ماهیت سیاسی مصداقی باخبر بودند… هرگز متن با اسم مصداقی را امضا نمیکردند… اما حرکت در خط رژیم برای نابود کردن بزرگترین سازمان اپوزیسیون آن چنانکه خمینی در قتلعام حکم کرد، چیزی جز پادویی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نیست».
بعد از انتشار مقاله من که مورد استقبال عده زیادی از هموطنان قرار گرفت ، نوشته روشنگر آقای فریدون ژورک منتشر شد که پرده از مسئله مهمتری برداشت . او بهعنوان یک شاهد با ذکر دلایل مشخص گفت که مصداقی از زمان لاجوردی نویسنده کتابهای دادستانی مرکز و همکار بازجویان و بعد هم جاسوس نفوذی در میان زندانیان بوده است .
بهعنوان یک زندانی سیاسی در زمان شاه من با این مقوله جاسوسی بهخوبی آشنا هستم چون ساواک شاه هم از طریق خودفروختگانی که به خدمت آن درمیآمدند ضرباتی سنگینی به گروههای انقلابی و ضد سلطنت وارد کرد . نمونه معروف آن سیروس نهاوندی است که با «سازمان رهاییبخش خلقهای ایران» کار میکرد و ساواک با ترتیب دادن یک فرار ساختگی و حتی تیر زدن به پایش او را بیرون فرستاد و بهاینترتیب علاوه بر دستگیری و شکنجه رفقای پیشین خودش ضربات سنگینی هم به سایر جریانات مارکسیستی که گول سیروس نهاوندی را خورده بودند زد.
من زمانی که در زندان عادلآباد شیراز بودم ، دهها دانشجو و روشنفکر که گول سیروس نهاوندی را خورده بودند دستگیر و به آنجا آوردند . آنها در زندان متوجه شدند که سیروس نهاوندی باعث دستگیری آنها شده و شگردهای او را نزد زندانیان افشاء کردند ،
بنابراین جای شک نیست که در مورد مصداقی ما با یک مأمور و جاسوس طرف هستیم.
اما وقتی مقاله من در مورد سفیدسازی این مزدور و مطلع کردن کسانی که از مأموریت او خبر ندارند منتشر شد، ایرج مصداقی که هیچ جوابی نداشت به یکسری جعلیات و دروغبافی برای انحراف افکار روی آورد از قبیل اینکه گویا من خاطرهای برایش گفتهام که در اوین مسعود رجوی را به خاطر گاف امنیتی شلاق زدهاند و شلاق زننده هم لطفالله میثمی بوده و دلیل «ضدیت مسعود رجوی با لطفالله میثمی این است»!
همه میدانند لطفالله میثمی مدتهاست که در خدمت رژیم و از ابزارهای ساختهشده وزارت اطلاعات آخوندها علیه نیروهای انقلابی و همه جریانها و نیروهایی است که برای سرنگونی رژیم مبارزه میکنند. انتشار انبوه موضعگیریها و مقالات و نوشتههای میثمی علیه شخص رجوی و مجاهدین در ۴ دهه گذشته برای هر کس که خبر داشته باشد جای شک و تردید باقی نمیگذارد.
بنابراین بهتر بود مصداقی برای ضدیت مسعود رجوی با میثمی دلایل بهتری جستجو کند.
درزمینهٔ جعلیات مصداقی من در کتاب خاطراتم در صفحه ۱۵۳ و در صفحه ۱۵۵ با زیرنویس «تمرین آمادگی برای شکنجه شدن» واقع امر را نوشتهام و لزومی به تکرار نمیبینم الا اینکه تصریح کنم مصداقی دروغ میگوید و آنچه را در رابطه با مسعود رجوی به من نسبت میدهد هرگز به او (مصداقی) نگفتهام.
سایر جعلیاتش از قبیل اینکه من «همراه، مهدی خسروشاهی، موسی خیابانی و عباس داوری و … مرکزیتی در داخل زندان قصر درست کرده و از مسعود رجوی فاصله گرفته »بودیم نیز ازجمله جعلیاتی است که ساختهوپرداخته وزارت اطلاعات آخوندهاست که توسط مزدوران نفوذی همچون مصداقی رله میشود. باید گفت «عمو کور خواندی» «برو ماست ات را در جای دیگر بفروش» و اینجور مزخرفات را به من نمیتوانی بچسبانی.
البته به دلیل کمآوردن مصداقی در پاسخ گوئی، رفیق دیگرش محمد جعفری بانام مسخره «همنشین بهار!» و به وکالت از او چند فقره دروغ و مزخرف علیه من روی فیس بوکش گذاشت.
او نوشت :«یادداشت آقای فتحالله خامنهای به دلیل خاطره نیکی که از ایشان سال ۵۳ دربند ۴ موقت زندان قصر دارم و برای من ناآشنا که به هیچ گروهی وابستگی نداشتم با مهر و بردباری در مورد تاریخچه سازمان صحبت کردند…» اولین دروغ بزرگ من مهرماه سال ۵۱ به زندان شیراز رفتم و اصلاً در زندان قصر نبودم که او شامل «مهر و بردباری» من شود و برایش تاریخچه سازمان بگویم !!
دوم اینکه در مورد مقاله من نوشته است : «باکمال ادب و فروتنی بگویم ارزیابیشان زشت، غیراخلاقی و بسیار تأسفبرانگیز است . رفرنسهای دروغ دادهشده به ایشان، نه مستند است و نه اثبات پذیر. »
من بعد از تحقیق در مورد این فرد به دوستانم گفتم اگر غیرازاین از این مزدور میشنیدم برایم عجیب بود .
اتفاقاً نوشته این فرد که تابهحال اسمش را نشنیده بودم باعث شد بروم توی اینترنت تحقیق کنم و دیدم ما با دو مأمور نفوذی مواجیهم . ایرج مصدقی و دمش محمد جعفری . بخصوص وقتی نامه مادر و برادر همسر سابق او خانم همدم امامی و سیامک سعید پور را خواندم که نوشته بودند که چطور رژیم با طرح و برنامه او را از زندان فراری داده است، یقین کردم سناریو همان سناریوی سیروس نهاوندی با ورسیون آخوندی است (نامه افشاگرانه خانواده سعیدپور را ضمیمه میکنم) .
مسئله مهم اینکه در مقابل افشاگری مستدل سیامک سعیدپور و مادرشان خانم امامی ، محمد جعفری دم برنیاورده و سرش را پائین گرفته تا موج سنگین بگذرد و بتواند به جاسوسی و تخریب مبارزین ادامه دهد. من از نوشتههایش پی بردم که او همیشه مثل راسو عمل میکند و دنبال نبش قبر اتفاقات گذشته است تا چیزی علیه مجاهدین سرهم کند و مواجبش را سر ماه بگیرد. میخواستم به او بگویم که اتفاقاً یکی از تخصصهای من راسو یابی است! و من تا اخراج عوامل رژیم در خاک اروپا با استفاده از قوانین خود این کشورها که جاسوسی و فعالیت برای وزارت اطلاعات آخوندی و به نفع ایران را جرم میدانند دست بر نخواهم برداشت .
هموطنان عزیز ، بیایید دستبهدست هم دهیم و در محلهایی که آخوندها حاکمیت ندارند با روشنگری هر چه بیشتر جاسوسان و مزدوران رژیم را رسوا و طرد و بیاثر و اخراج کنیم.
فتحالله خامنهای ۱۴ ژوئیه ۲۰۲۰