سعید سجادی: تحریمهای مکانیسم ماشه: ما، مقاومت ما، و جهان


روز ١٤ اگوست ٢٠٠٢، برای اولین بار مقاومت ایران در طی یک کنفرانس مطبوعاتی در امریکا، پروژه سری اتمی رژیم آخوندی را افشاءکرد. به خاطر شروع جنگ عراق و نیاز امریکا به اینکه رژیم در عراق مداخله نکند، برای مدتی امریکا از پرداختن به مسئله اتمی رژیمپرهیز داشت.

اما در سالهای بعد، شورای امنیت به رهبری امریکا طی چندین مرحله، به صدور ٦ قطعنامه و تحریمهایی، و از جمله تحریم هایتسلیحاتی، بر علیه رژیم مبادرت کرد. در دوره اوباما، کاخ سفید خواهان محدود بودن تحریمها بر علیه رژیم بود، اما کنگره ( قوه قانونگذار) با چنان اکثریت آراء بالایی لایحه تحریمهای شدید بر علیه رژیم آخوندی را وضع کرد که اوباما (قوه مجریه) قادر به وتو کردن آنهانبوده و مجبور به اجرایی نمودن تحریمها شد.

با شدت یافتن تحریمها و تاثیر فزاینده آن بر اقتصاد داخلی، رژیم مجبور شد که برای برداشتن تحریمها، به پای میز مذاکره با اعضای یشورای امنیت به اضافه آلمان (١+٥) بیاید که در نهایت به توافق سیاسی برجام انجامید. بلافاصله پس از توافق برجام در سال ٢٠١٥، شورای امنیت قطعنامه ٢٢٣١ را در حمایت از برجام از تصویب گذراند. این قطعنامه برداشتن تدریجی تحریمهای اقتصادی، تسلیحاتی، و بعضی از فعالیتهای هسته ای را، در ازاء انجام وظائف مقرر شده بر رژیم طی برجام، را در دستور کار گذاشت.

قطعنامه ٢٢٣١، از اعضاء دائمی شورای امنیت شرکت کنده در برجام، با تعریف مشخص "عضو شرکت کننده در برجام" یاد میکند. قطعنامه ٢٢٣١، به هر "عضو شرکت کننده در برجام"، اجازه فعال کردن مکانیسم ماشه که تحریمهای وضع شده در ٦ قطعنامه قبلی را بهروز میکند، را میدهد. با فعال شدن مکانیسم ماشه، تحریمها در عرض ٣٠ روز دوباره فعال میشوند مگر اینکه قطعنامه دیگری تصویبشود که به موضوع بپردازد و قطعنامه ٢٢٣١ را تحت قیمومیت خود بگیرد. هر کدام از پنج عضو اصلی میتوانند از تصویب قطعنامه جدید، با استفاده از حق وتوی خود، جلوگیری کرده و شروع تحریمهای ٦ قطعنامه قبل از ٢٢٣١ را، بعد از ٣٠ روز، حتمیت ببخشند.

اوباما برجام را با این وصف به کنگره و مردم امریکا تحمیل کرد که برجام باعث میشود که رفتار رژیم در حوزه‌هایی مانند تروریسم و مداخلات منطقه ای اش تغییر پیدا کند، متعادلتر شود، و خلاصه اینکه حداقل مقام اولی اش در تروریسم را به دیگری احاله کند! اما رژیم از برجام به عنوان یک بیمه نامه و مشروعیت سیاسی برای ادامه بیشتر اشغال منطقه، توسعه برنامه های موشکی، و گسترش تروریسم استفاده کرد.

پس از پایان دوران اوباما، دولت جدید امریکا در روز ٨ ماه می ٢٠١٨ از برجام خارج شد تا بتواند به تهدیدات رژیم، بدون دست بستگی‌هایی که برجام برای امریکا ایجاد میکرد، بطور بنیادی بپردازد. امریکا رسماً اعلام کرد که از توافق سیاسی برجام خارج شده است. اما سوال این است که آیا امریکا هنوز طبق قطعنامه ٢٢٣١، یک "عضو شرکت کننده در برجام" میباشد یا خیر؟

در تابستان ٢٠١٩، زمزمه هایی شنیده می شد که پمپئو قصد استعفا از سمت خود در مقام وزیر خارجه (ولی لفضاً وزیر کشور) امریکااست، و اینکه او میخواهد برای سناتوری ایالت کانزاس وارد مبارزات انتخاباتی شود. شاید در این رابطه، او قصد داشت برای کسی که میتوانست سرپرستی احتمالی وزارت خارجه را بعهده بگیرد از سنای امریکا کسب تاییدیه و اعتبارنامه کند . اما یکی از سناتورها، این امر را منوط به این میکند که وزارتخارجه در مورد اینکه ایا امریکا هنوز میتواند بعنوان "عضو شرکت کننده در برجام" مکانیسم ماشه را فعال کند یا نه، بطور رسمی اظهار نظر کند. وزارت خارجه متعاقباً رسماً اعلام میکند که وکیلان وزارت خارجه بر این عقیده هستند که امریکا هنوز بر اساس قطعنامه ٢٢٣١، یک "عضو شرکت کننده در برجام" محسوب میشود.

با نزدیک شدن ١٨ اکتبر ٢٠٢٠، یعنی تاریخ برداشتن تحریمهای تسلیحاتی از روی رژیم بعنوان اصلی ترین کشور حامی تروریسم، امریکا خواهان تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه رژیم گردید. اما کشورهای ١ + ٤ هر یک به انحائی به مخالفت با این خواسته امریکابرخاسته و عنوان میکنند که امریکا بایستی که به برجام برگردد، و اینکه امریکا نمی بایست به اقدامهایی دست بزند که ادامه برجام برای١ + ٤ را عملاً غیر ممکن کند.

امریکا در روز ٢٠ اگوست ٢٠٢٠، در خواست خود برای فعال نمودن مکانیسم ماشه را، بطور رسمی به شورای امنیت اعلام کرد. کشورهای بریتانیا، فرانسه، و المان در پاسخ اعلام نموده اند که امریکا چونکه از برجام خارج شده نمی تواند مکانیسم ماشه را فعال کند. این ابهام درباره اینکه آیا امریکا هنوز میتواند مکانیسم ماشه را فعال کند و یا نه، بر میگردد به ساختار و ادبیات که از آن در قطعنامه٢٢٣١ استفاده شده. در این قطعنامه، از امریکا به عنوان یک "عضو شرکت کننده در برجام" یاد میشود. این قطعنامه دارای تبصره توضیحی دیگری نیست که تصریح کند که در صورت خروج یکی از اعضاء از توافق سیاسی برجام، آیا آن عضو هنوز به عنوان یک "عضو شرکت کننده در برجام" محسوب میشود و یا نه؟ امریکا استدلال میکند چونکه: (١) چنین تبصره توضیحی در قطعنامه وجود ندارد، لذا تعریف بالا مبنی بر اینکه امریکا یک "عضو شرکت کننده در برجام" است مطلق و ابدی بوده، و با خروج امریکا از توافق سیاسی برجام، تغییری در آن حاصل نمی شود، (٢) امریکا فقط از توافق سیاسی برجام خارج شده و نه از عضویت در سازمان ملل و یا شورای امنیت. از این زاویه، هنوز تعریف قطعنامه ٢٢٣١ از امریکا به عنوان "عضو شرکت کننده در برجام" قانونی، لایتغیر، و پا بر جاست.

در شرایط کنونی سئوالهای اساسی در رابطه مکانیسم ماشه و یا تحریمهای تسلیحاتی، اینها هستند که:

•    آیا فرانسه و بریتانیا به مواضع امریکا نزدیک میشوند یا نه؟
•    آیا امریکا از مواضع خود کوتاه می آید یا نه؟
•    آیا در روند پیشرفت معمول اداری درخواست آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه در شورای امنیت، کارشکنی میشود یا نه؟

موضوع ایران در شرایط کنونی در شورای امنیت، نقطه تعیین تکلیف بر سر مسائل استراتیژیک مهم جهانی نیز میباشد. از این جهت، مواضع هریک از اعضاء اصلی شورای امنیت با توجه به این منافع است که قابل تبیین خواهد بود. روند تحولات، اما، بر روی دو امر استراتژیکی تأثیر بلافصل خواهد داشت:

•    شورای امنیت با ساختار کنونی آن در معرض تهدید است. اگر درخواست امریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه به نتیجه نرسد، ساختار شورای امنیت و همچنین همکاریهای چند جانبه قدرتهای جهانی در جهت تثبیت نظم و امنیت جهانی که بعد از جنگ جهانی دوم برقرار شد، ممکن است دچار دگرگونی های بنیادی شود،
•    تعادل قوای بین امریکا از یک طرف، و چین و شوروی از طرف دیگر، با نتیجه این رویارویی حول رژیم تا حدودی زیادی شکل میگیرد و تعیین تکلیف میشود. از این زاویه و با توجه به تاریخچه سه سال و نیم گذشته، به نظر نمی رسد که امریکای تحت رهبری دولت ترامپ اجازه بدهد تا این تعادل بضرر امریکا رقم بخورد، و از این زاویه مجبور است که سیاست کنونی خود در قبال رژیم را حفظ و یا شدت ببخشد.

تا قبل از انتخابات ٣ نوامبر امریکا، پروسه بالا به درجات متفاوتی تحت تأثیر از چند مؤلفه زیر خواهند بود، و از این قرارند:

•    وضعیت رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری در امریکا
•    وضعیت جهانی کرونا
•    وضعیت جهانی اقتصاد
•    وضعیت در داخل ایران و فاکتور قیام

در رابطه با مقاومت و مردم ایران، اما، وظیفه روشن و واضح است: همان جنگ صد برابر. همان عرصه را بر رژیم تنگتر کردن. همان افشاگری های بی وقفه. و همچنین حمایت در صحنه از سیاست مکانیسم ماشه و تحریمهای همه جانبه در قبال رژیم. لذا، مقاومت از شرایط کنونی، که تغییر وضعیت، اصل حاکم بر آن است، استقبال میکند. اما این استقبالی است فعال، که با انجام وظائف لازمه و محوله که منطبق با شرایط کنونی است، تعریف میشود.