این سخنان ”نوید افکاری“ قهرمان ملی مردم ایران است که با شجاعت و دانش سیاسی خود از درون شکنجه گاههای رژیم خطاب به شورای امنیت و مدعیان حقوق بشر و وجدانهای خواب و بیدار اخطار می دهد. و امروز بعد از اعدام ”نوید افکاری“ برای دولتهایی که ادعای حقوق بشری دارند بهترین زمان برای سنجش معیار و محکشان است تا نشان دهند دقیقا در کجای این حقوق بشر ایستاده اند؟.
مدعیان دفاع از حقوق بشر از سال ۶۰ اعدام جمعی هوادران مجاهدین و کشتار خانوادهها و زنان باردار را دیده اند و نه تنها دم برنیاورده اند بلکه در برابر فرصت های اقتصادی در پی دلجویی از آخوندهای فاسد برآمده و با چشم پوشی و حتی با بکارگیری مشتی مزدور و مواجب بگیر درصدد کمرنگ کردن آن نیز بوده اند. اینک نوید شورشی از درون شکنجهگاههای رژیم، وجود و حضورشان را به چالش می کشد.
اگرچه نوید افکاری مستحق گرفتن مدال قهرمانی طلا در میدانهای ورزشی بود تا دل مادرش را همانگونه که آرزو داشت شاد کند اما در مداری بس پرشکوهتر در مصاف آخرش در مبارزه با اهریمنان، مدال شرف و افتخار ملی کسب نمود و قهرمان میهن و آزادیخواهی شد. از همین رو دشمن در هراس از خشم قیام مردمی، پیکر بی جان و شکنجه شده اش را شبانه بدون اجازه برگزاری مراسم و آیینهای مرسوم دفن کرد.
نوید به خاک سپرده شد اما عشق و آرمان او در دل هزاران جوان دیگر جوانه زده است و آرمانش در سینه جوانان شورشی ایران زمین می تپد. اعدام نوید امید و اراده ایرانیان برای سرنگونی ضحاک خون آشام و عشق به آزادی را قویتر کرده است. همانگونه که امروز درد و داغ شهادت این قهرمان، مرزهای کشور را درنوردیده و دلهای جهانیان را نیز تسخیر کرده و آنها را با درد و رنج مردم ایران آشنا و بهم وصل کرده است.
اما این را هم باید گفت این میزان از قساوت و درنده خویی و اصرار بر اعدام یک قهرمان ورزشی میهن با این همه تعجیل، به جرم شرکت در تظاهرات اعتراضی در حالیکه هزاران هزار درخواست ”نوید افکاری را اعدام نکنید“ از سوی مردم ایران و شخصیتها و نهادهای حقوق بشری از سراسر جهان گرفته تا ورزشکاران و هنرمندان و دولتمردان و ارگان های بینالمللی و حتی رهبران برجسته کشورها چیزی جز ضعف و ذلت رژیم جنایتکار آخوندی و نیاز مبرم خامنهای به ادامه بقای حکومت پابگورش نیست. با این حال صرفنظر از همه درخواست ها و احساس های انسانی، در همدردی با مردم ایران که بسیار با ارزش است، از ”بابی گرین“ قهرمان هنرهای رزمی آمریکا که وقتی خبر اعدام نوید را می شنود به خودش انتقاد می کند که چرا نتوانسته است نوید را از مرگ نجات بدهد و از خبر شهات نوید تعادلش بر روی تشک کشتی بعد از پیروزی بهم می خورد تا آن زن قهرمانی که کفن پوش در خیابان فریاد می زند و .... بسیار باارزش بوده و هرگز گم نخواهد شد. باید گفت گرچه همه اینها لازم است، اما کافی نیست.
جامعه بین المللی باید به اقدامات عملی مشخصی دست بزند از جمله رژیم جنایتکار آخوندی را بدلیل ماهیت قرون وسطایی و همسان نبودن با جامعه بشری و جنایت علیه بشریت از عضویت در مجامع بین المللی و میدانهای ورزشی جهانی طرد کند و کرسی آنرا به وارثان بیش از صد و بیست هزار نویدی بدهد که در مبارزه برای آزادی سربدار شده اند و در چهل سال گذشته اصلی ترین قربانی و دشمن و همآورد سیاسی این حکومت جنایتکار بوده و هنوز هستند. قطعا کشورهایی که در قبال این جنایت سکوت کردند و با علم به حقوق بشر در دنیا ساکت ماندند و یا دست به اقدامات عملی نزدند شریک رژیم ملایان در ریخته شدن خون نوید افکاری هستند و مردم ایران آنرا فراموش نخواهند کرد.
فراموش نمی کنیم که شهادت نوید برغم همه حمایت های جهانی که برای توقف اعدام او بود صورت گرفت. این نشان می دهد که تنها راه بزیر کشیدن این رژیم همانا عمل انقلابی زنان و مردان جوان و جان برکف کانونهای شورشی است که پاسخ این همه سبعیت و درنده خویی نظام ولایت فقیه می باشد. واضح است که همه اقدامات جهانی رژیم را تحت فشار قرار داده و ضعیف می کند ولی سرنگونی این رژیم در نهایت باید به دست مردم و مقاومت ایران رقم بخورد.
در همین راستا تردیدی نیست که شهادت نوید همبستگی و اتحاد بین آحاد مردم ایران را بیشتر کرده و فعالیتهای مدنی و اعتصابات کارگری برای فلج کردن چرخهای اقتصادی غارتگران منابع ملی مردم ایران و سایر اقشار فشرده تر و همبستهتر خواهد شد. اعتصابات کارگری از درخواستهای صنفی باید به درخواست های سیاسی ارتقاء پیدا کرده و همراه با کانونهای شورشی که اکنون با پیام آقای مسعود رجوی برای دفاع از خود و هموطنان باید مسلح بشوند تا این رژیم را به زباله دان تاریخ بیفکنند.
در پایان همانطور که خانم مریم رجوی تاکید کردند: از شورای امنیت ملل متحد و کشورهای عضو شورای حقوق بشر و کمیسر حقوق بشر ملل متحد و عموم مراجع مدافع حقوق بشر همچنین اتحادیه اروپا و کشورهای عضو می خواهیم به اقدامات موثر عملی علیه رژیم ایران بخاطر اعدام نوید افکاری و ۱۲۰ هزار اعدام سیاسی دیگر مبادرت کنند. سکوت و بیعملی چراغ سبز برای ادامه جنایت و به مثابه همدستی است.
جامعه جهانی باید هرچه سریعتر برای آزادی برادران افکاری و دیگر زندانیان سیاسی و قیام اقدام کند.