سیاست به میدان فرستادن مردم در سایه کرونا که دارای هدفی بنام «حفظ نظام» می باشد، بنابرآخرین آمار منتشره از سوی سازمان مجاهدین خلق، بیش از ۱۱۲ هزارتن از هموطنان امان را بکام مرگ فرستاده و صدها هزار نفر را نیز با این بیماری درگیر کرده است.
در سایه این سیاست مخرب نیز اکنون شاهد افزایش شدید آمار مبتلایان قربانیان در میان کادرهای درمانی و بویژه پزشکان و پرستاران شریف هستیم. سخن از سفیدپوشانی است که برخلاف حاکمیت، تنها یک هدف را دنبال می کنند و آن «حفظ سلامت مردم» به هر قیمت.
سازمان نظام پرستاری کشور در تازه ترین بیانیه اعتراف کرده است: «از مجموع ۱۱۰ هزار پرستار، حدود ۲۰ هزار نفر تاکنون به ویروس کرونا مبتلا شده اند»(خبرگزاری حکومتی ایسنا ۹ مهر ۱۳۹۹)
همچنین از زمان شیوع ویروس کرونا تاکنون «۵۰ تن » از پرستاران و کادرهای درمانی جان خود را از دست داده اند.
به یقین با یک مقایسه سرانگشتی میان آمار داده شده از سوی رژیم آخوندی و وضعیت کادرهای درمانی در بسیاری از کشورهای پیشرفته، اکنون به این نتیجه منطقی می رسیم که دیکتاتوری ولی فقیه مسئول کشتار عامدانه کادرهای درمانی و پزشکی کشور می باشد ، زیرا بخش بزرگی از این قربانیان به دلیل نبود ساده ترین امکانات مانند ماسک، دارو، وسائل ضدعفونی کننده، البسههای مناسب، بودجه و همچنین بیمارستان ها و درمانگاههای بغایت آلوده و مملو از بیمار، جان خود را از دست داده اند.
این گزارش در ادامه به وضعیت بحرانی در بخش های درمانی اینگونه اعتراف میکند: «در این شرایط سخت بالغ بر پنج هزار نفر به علت ابتلا به کرونا از گردونه خدمت به شما مردم عزیز خارج شدهاند و تعداد ۵۰ نفر از بهترین پرستاران در این راه به شهادت رسیده و به ملکوت اعلی پیوستند. واقعا در بیمارستانها و دانشگاههای علوم پزشکی چه خبر است؟ دانشگاههایی چون گیلان، مازندران، گلستان، اهواز، دزفول، کردستان، خراسان، ایلام و… چه میکنند؟ تا کی بناست حوادثی چون مشهد، اصفهان، بابل و… اتفاق بیفتد؟».
ترجمان این جملات به معنای وجود بلبشو در وزارت بهداشت رژیم می باشد که در شرائط بحرانی، از دادن هرگونه اعتبار و یا ورود کادرهای «غیر خودی» به بخش درمان کشور ممانعت بعمل می آورد. ابعاد فاجعه کرونا در ایران اکنون به مانند لوکوموتیوی است که هر لحظه از ریل خارج خواهد شد.
دولت آخوند روحانی که تنها هدفاش دست کردن در جیب مردم و بدست آوردن دلار و ریال می باشد، عامدانه از «تعطیلی فعالیت در شهرها» خودداری می کند و مردم و کادرهای درمانی را بدون هرگونه حمایتی به میدان مملو از مین کرونا فرستاده است.
ابعاد فشار براین بخش زحمتکش بحدی است که «کمبود خواب» و یا عدم «پرداخت حقوق و مزایا» کمترین مشکل کادرهای درمانی می باشد. مجموعه بحرانها و فشارهای اجتماعی، استرس، فشارهای طاقت فرسای کاری در مراکز درمانی و بویژه از سوی باندهای سرکوبگر تنها بخشی از این مجموعه می باشند.
این گزارش با اشاره به واقعیتی بنام عدم پرداخت دستمزد و معوقات کادرهای درمانی می افزاید: «بنا بود وزارت بهداشت، کمیته نظارتی قدرتمندی را برای نظارت بر استخدامها، توزیع مناسب معوقات و تسریع در پروسه اعطای فوقالعاده ویژه راه بیندازد؛ خوب است نتیجه این نظارتها اعلام شود».