تام ریج: انتظار میانه روی از رژیم تروریستی ایران چقدر بیهوده است

 

تام ریج اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا در مقاله ای در واشینگتن تایمز نوشت: با آغاز انتقال ریاست جمهوری در واشینگتن، بحث های بین المللی زیادی در مورد پیامدهای آن در توافق هسته‌ای با رژیم ایران وجود دارد.

طرف های اروپایی برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) امیدوارند که رئیس جمهور منتخب جو بایدن با تصدی مقام خود در ماه آینده به سرعت به توافق بازگردد. آنها احتمالاً باید انتظارات خود را تعدیل کنند.
اگر حتی وضع موجود در سایر حوزه های سیاست با رژیم ایران بدون تغییر باقی بماند، اجرای مجدد برجام به دنبال آنچه اتفاق افتاده، کار بزرگی خواهد بود. اما آخوندهای حاکم بر ایران با تأیید مداوم موضع جنگ طلبانه نسبت به جامعه بین الملل، عوارض دیگری را نیز در این روند تزریق کرده اند. این وضعیت در ژوئن ۲۰۱۸، زمانی که حکومت تهران تلاش کرد یک حمله تروریستی در فرانسه انجام دهد، کاملاً مشهود شد.
اگر حمله خنثی نمی شد، ممکن بود شهروندان و سیاستمداران فرانسه به خسارت جدی آن تبدیل شوند. گفته می شود که هدف اصلی مریم رجوی، رئیس جمهور منتخب اپوزیسیون اصلی رژیم، شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) بوده است. طبق گفته شورای ملی مقاومت، خانم رجوی پس از سرنگونی آخوندها، در رأس یک دولت انتقالی وظیفه دارد که قدرت را به مردم ایران منتقل کند.
به نظر می آید که توطئه ترور پس از یک شورش سراسری در دی ماه ۹۶ که خامنه ای آن را به مجاهدین خلق، گروه اصلی عضو شورای ملی مقاومت ایران نسبت داد، شکل گرفت.
خامنه ای با تایید نقش مجاهدین خلق، به معنای واقعی کلمه، دهه ها تبلیغات حکومتی مبنی بر اینکه جنبش مقاومت حمایت مردمی ندارد را نقش بر آب کرد. بنابراین او، واضح تر از هر زمان دیگر، فاش کرد که رژیم در موقعیت آسیب پذیرتر از معمول، قرار دارد. چیزی که باید عامل مهمی برای آینده سیاست های غربی در قبال حکومت تهران باشد.
عاملان توطئه تروریستی ژوئن ۲۰۱۸ طی چند هفته گذشته در بلژیک محاکمه شدند. یکی از آنها "دیپلمات" رسمی رژیم ایران بود که شخصاً بمبی را به تروریست ها تحویل داد. با توجه به جزئیات واضحی که اخیراً در دادگاه ارائه شد، اسداله اسدی، دیپلمات، از بالاترین مقامات رژیم دستور بمب گذاری در اجتماع ده ها هزار مخالف و شخصیت بین المللی در نزدیکی پاریس را دریافت کرده بود. اگر این عملیات انجام می شد، تلفات در خاک اروپا قابل توجه بود.
رژیم بخاطر سکوت غربیها در قبال سایر اقدامات شنیع خود جرأت یافت دست به این کار بزند. توافق هسته ای سال ۲۰۱۵ نشان دهنده تمایل طولانی مدت غرب به سازش، یا حتی مماشات است. این به طور سنتی با دو فرض توجیه می شود: رژیم موجود تنها حکومت با ثبات در دسترس در ایران است و دیگر اینکه، این رژیم در داخل قادر به انجام اصلاحاتی است که ممکن است باعث شود تهدیدی کمتر برای منافع و دارایی های غرب باشد. اما تحولات اخیر نشان داده است که هر دو فرضیه کاملاً غلط هستند.
در بیش از هفت سال ریاست جمهوری روحانی، پیوسته آشکارتر شده که به سختی بین ایدئولوژی سیاسی وی و خامنه ای فاصله وجود دارد. برای ناظران نزدیک امور ایران، سرکوب های داخلی مخالفان به روشنی بیانگر همین واقعیت بوده است. اما برای مخاطبان غربی، شاید هیچ نشانه واضح تری از عدم وجود اعتدال قابل توجه در یک توطئه مهم تروریستی تحت رهبری روحانی، که وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجه دست اندرکار انجام آن بوده اند، وجود ندارد.
اگرچه بعید است دولت بایدن استراتژی " فشار حداکثری" بر روی رژیم ایران را بدون تغییر ادامه دهد، اما تصور اینکه آقای بایدن فوراً این سیاست را معکوس کند و با سازش اروپا منطبق شود، بسیار بدبینانه خواهد بود.
از یک سو، توطئه تروریستی ۲۰۱۸ نشان داد که انتظار میانه روی از این رژیم تروریستی چقدر بیهوده است. اما از طرف دیگر، این مسئله همچنین نشان داد که این رژیم نسبت به گسترش ناآرامی های داخلی تا چه حد نگرانی دارد.
در آبان ۹۸، یک قیام سراسری بی سابقه ایران را لرزاند و تقریباً ۲۰۰ شهر را در بر گرفت. مقامات رژیم نتوانستند اوضاع را کنترل کنند، بنابراین به زور و خشونت متوسل شدند، به سمت تظاهرکنندگان آتش گشودند و حدود ۱۵۰۰ تن کشته شدند
با حذف مهره اصلی برنامه سلاح های هسته ای رژیم، محسن فخری زاده، آسیب پذیری رژیم بیشتر مورد تأکید قرار گرفت. اگرچه هنوز هیچ کس مسئولیت این حادثه را برعهده نگرفته است، اما این موضوع در مورد اوضاع خطرناک امنیت داخلی رژیم، به ویژه سپاه پاسداران صحبت می کند.
فرصت بی نظیری برای موفقیت دیپلوماسی وجود دارد. دولت های غربی باهم می توانند رژیم تهران را در یک موقعیت آسیب پذیر قرار دهند که چاره ای جز دادن امتیازات مهم در زمینه تروریسم، توسعه موشک های بالستیک، مداخله گرایی منطقه ای و حقوق بشر نداشته باشد. با عجله در وضعیت موجود، نباید مناسبت را به هدر داد.