به یقین پاسخ به این سواال را باید در مجموعه بن بست های دیکتاتوری ولی فقیه در منطقه و سطح بین المللی جستجو نمود. خالی بودن چنته خامنه ای برای ورود به دور بعدی مذاکرات گسترده با غرب و بویژه آمریکا، آنهم برسر مسائل راهبردی مانند «اتمی، منطقه ای و موشکی»، اکنون حاکمیت را بشدت ترسانده و در منطق خود برآن داشته تا علاوه بر شدت بخشیدن بر دخالت در کشورهای همسایه درغرب ایران، بسوی همسایگان شرقی از جمله افغانسان نیز روی آورد.
دراین رابطه وزارت خارجه رژیم آخوندی در توئیتی بتاریخ ۶ بهمن ۱۳۹۹ از جمله اعلام کرده است: «این هیئت براساس هماهنگی قبلی و به دعوت وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران وارد تهران و مورد استقبال مقامات وزارت امورخارجه قرار گرفت».
مواضع ماله کش اعظم نظام آخوندی پس از گفتگو با سران این گروه و از جمله اینکه رژیم آخوندی «از تشکیل یک حکومت فراگیر اسلامی» در افغانستان حمایت می کند، مهر تائیدی براین واقعیعت است که خامنه ای بدنبال بازکردن جای پا با دو گروه «حکمت یار و طالبان» در این کشور مصیبت زده می باشد.
دراین رابطه گروه طالبان نیز گفته است که هدف سفر این هیئت به تهران «گفتگو با مقامات ایرانی پیرامون روابط دو کشور، وضعیت مهاجرین افغان در ایران، وضعیت فعلی سیاسی و امنیتی افغانستان و منطقه میباشد.» (سایت حکومتی شفقنا ۷ بهمن ۱۳۹۹)
لازم به ذکر است که دولت پیشین آمریکا رژیم آخوندی را به «تسلیح و تغذیه مالی» طالبان برای کشتن سربازان آمریکایی، متهم کرده بود. همچنین براساس اسناد انتشار یافته در تابستان گذشته، دوایر امنیتی در ایالات متحده از دادن «پاداش» به این گروه برای «حمله به اهداف آمریکایی» در افغانستان خبر داده بودند.
واقعیت در دیکتاتوی ولی فقیه آن است که استراتژی راه اندازی «حیاط خلوت» طی سه دهه گذشته به بخش جداناپذیری از اهرم های فشار برای حکومت آخوندی تبدیل شده است. براین اساس آخوند های حاکم تلاش دارند تا با راه اندازی گروه های دست نشاند و با تامین مالی، لجستیک، تسلیحاتی و عقیدتی آنان، منطقه بحرانی خاورمیانه را به جنگ، ترور و کشتار کشیده و از این طریق در پایتختهای اسلامی و کشورهای همسایه بخشی از قدرت و یا تمام آن را بدست بگیرند.
نمونه هایی مانند «حسن نصرالله مزدور» در لبنان، حشد الشعبی در عراق، حوثیها در یمن و یا شبه نظامیان در نوار غزه تحت عنوان جهاد اسلامی که تماما از سوی خامنه ای تغذیه می شوند، ادله ای براین ادعا می باشند.
همچنین باید به هزینه های سرسام آور برای تامین مالی این گروه ها اشاره نمود که تماما از اموال ملی ایرانیان پرداخت می شوند. این وضعیت مخرب در حالی است که مردم ایران اکنون در بدترین وضعیت اقتصادی و معیشتی بسر برده، بطوریکه خط فقر در ایران آخوندزده به مرز ۷۰ میلیون نفر رسیده است.
به موازات این واقعیات نیز باید به همکاری مشترک رژیم آخوندی با گروه های تروریستی مانند القاعده و داعش اشاره نمود. صدور پاسپورت، پناه دادن به سران این گروه ها در ایران، صدور اجازه عبور از مرزهای ایران با هدف انجام عملیات تروریستی و یا همکاری های عملیاتی بویژه در کشورهایی مانند عراق و سوریه تماما در چارچوب استراتژی ولی فقیه برای کنترل منطقه نهفته است.