از جمله باید تغییری که در موقعیت رژیم و گسستگی نیروهای تحت فرمانش و ضعیفتر شدن بیش از پیش رژیم در صحنه بین المللی و داخلی و در مقابل آن قوی تر و منسجم تر شدن صفوف مقاومت را در همین اتفاق به وضوح و با دلایل متقن پیدا کرد.
هراس و پریشانی وزارت شکنجه و اطلاعات رژیم در شکستهای پی در پی آنها، از جمله محکومیت عملیات تروریستی و صدور احکام قضایی مبنی بر محکومیت دیپلمات تروریست اسدالله اسدی و تیم بمب گذار همکار این دیپلمات در دادگاه آنتورپ به ۲۰ سال زندان به سهولت قابل فهم است. بخصوص که به فاصله کمی بعد از آن قطعنامه کنگره آمریکا با ۱۱۳ امضا در حمایت از مقاومت برحق مردم ایران و ۱۰ ماده ای خانم مریم رجوی، را دیدیم که ضمن حمایت از یک ایران آزاد دموکراتیک مبتنی بر جدایی دین از دولت، به کشورهای اروپایی برای مقابله با اقدامات تروریستی ایران فراخوان داده و بر بستن راههای سوء استفاده های رژیم از مصونیت دیپلماتیک به منظور گسترش تروریسم در جهان تاکید می کنند.
از جمله می توان از نامه یکی از همکاران سابق وزارت اطلاعات به دبیرکل ملل متحد که جزییات جدید و تکان دهنده ای از بسیج شیطان سازی و توطئه های جاسوسی و تروریستی رژیم علیه مجاهدین خلق با سند و مدارک کافی افشا کرده نام برد. بعد از این پیروزی های مقاومت سترگ ایران به وضوح می توان بیرون جهیدن تیم خبیث مزدوران اطلاعاتی را دید و خزعبلات و آسمان و ریسمان بهم بافتن های آنها را بخصوص در لمپنیزم مصداقی شنید که می گوید این قطعنامه هیچ باری ندارد و فقط برای سرگرمی نیروها است.
این پیروزی های بی نظیر مقاومت باعث شده که مزدور نفوذی ایرج مصداقی به فرموده، گاو گند چاله دهانی کند و طبق معمول آنچه که مورد حمله و تهاجم این مزدور خودفروخته قرار می گیرد همانا عنصر مقاومت و ایستادگی و در راس آن رهبری پاکباز مجاهدین و اعضای مجاهدین خلق بخصوص زنان مجاهد می باشند.
این مزدور نفوذی، دقیقا مثل اربابان شکنجه گر وزارت اطلاعا تی اش از وجود مسعود رجوی، رهبر و الهام بخش مقاومت سراسری، کنترل روحی و روانی خود را از دست می دهد. او به فرموده حاجی علوی و در نهایت حماقت سعی دارد این باور غلط را در اذهان ایجاد کند که کسی پرچمدار مبارزه با رژیم نیست و اصلا مبارزه با این رژیم خونخوار و تروریست، راه به جایی نمی برد.
مزدور نفوذی مصداقی کینه ای حیوانی نسبت به کانونهای دلاور شورشی دارد، همان کانونهایی که امید را در دل مردمی که بیش از ۴۲ سال است استخوان هایشان در زیر استبداد آخوندی خرد می شود را زنده کرده است. او همچنین یک دشمنی هیستریک با نیروی پیشتاز انقلابی و تنها جایگزین دموکراتیک رژیم یعنی سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران دارد و در این زمینه کاملا مزخرفات وزارت اطلاعات را رله میکند.
این مزدور ابایی ندارد که در حمایت از خمینی ملعون از جعلی بودن فتوای ننگین خمینی مبنی بر کشیدن خون شهدا قبل از اعدام و استفاده از آن در جبهه ها برای پاسداران کثیفش، سخن به میان بیاورد. وقاحت خمینی گرایانه این مزدور نفوذی و همنیشین لاجوردی درحالیست که حتی منتظری که قائم مقام خمینی بود به فتوای کثیف و ضد بشری خمینی مبنی بر قتلعام زندانیان و تجاوز به زندانیان زن قبل از اعدام اعتراض کرد.
این را هم بگویم که در طول سالیانی که هوادار سازمان پر افتخار مجاهدین خلق بوده ام این را دریافته ام که مجاهدین به هیچ کس و هیچ نیرویی تهمتی نمی زنند و مارکی نمی چسبانند مگر اینکه در عمل اثبات شود و در زمینه مبارزه و سرنگونی رژیم آخوندی با احدالناسی شوخی ندارند و از حق و حقوق مردم ایران در این زمینه کوتاه نمی آیند
اما آنچه که مشخص است تغییرات بسیار زیادی اتفاق افتاده است که به ضرر رژیم و مزدورانش چه در پهنه داخلی و چه در پهنه خارجی می باشد و اثرات مثبت دادگاه آنتورپ را به نفع مقاومت مردم ایران بر علیه رژیم آخوندی و سرعت بخشیدن به سرنگونی محتوم آن خواهیم دید و اینهمه خزعبلات و حملات بی وقفه مزدوران اطلاعاتی به مقاومت و رهبری مجاهدین در وحشت از همین امر است.
اما از این پس باید شاهد افشای بیشتر فهرست اسامی مزدبگیران آخوندها بود و دور نیست که تک به تک آنها همچون دیپلمات تروریست اسدالله اسدی، نسیمه نعامی، امیر سعدونی و مهرداد عارفانی بخاطر خیانتها و توطئههایشان بر علیه مقاومت بر حق مردم ایران در مقابل عدالت قرار گرفته و به جزای اعمالشان برسند.
چون خدا خواهد که پرده کس درد
میلش اندر طعنه پاکان برد.(مولوی)