سینا دشتی:‌ دادگاه طلبی، حقیقت گریزی



نباید حق کسی را خورد. اتاق مبارزه با نفاق وزارت اطلاعات واقعاً سرش گرم است.

بی‌جهت به روسا و اعضا و پادوهایش حقوق از ماهی پانصد یورو در ماه بابت ١٢ عریضه نویسی تا ٥٠٠هزار یورو در چند سال برای نظارت بر بمبگذاری و فرماندهی صحنه پول نمی‌دهد، ازشان کار می‌کشد! حالا چه ضرورتهای ایجاب می‌کرده که اسدی در سفر عملیاتی آخری دفترچه‌ی لعنتی سبز رنگ را با خود داشته باشد خدا می‌داند، ولی روشن است که نفس اطلاع از دسترسی داشتن پلیس آلمان از این دفترچه‌ی سبز باعث یورش لشکر کک به تن پوش حضراتی بشود که زبان و قلم سیاه‌شان دکان مردم فروشی و دریافت وجوه طیب و طاهر بود. هم آنها در بیم بر باد رفتن پاسپورت‌های دوگانه و اقامت‌های چندگانه هستند و هم رژیم مستاصل از این‌که اگر این غار علی بابای اطلاعاتی در معرض دید افکار قرار بگیرد چه آتشی در کلاه مزدورانش خواهد افتاد و سال‌ها چهره سازی و یوروها بر باد خواهد رفت.

محکومیت سنگین و ننگین تروریست اسدی که تحت عنوان دبیر سوم سفارت رژیم مشغول به انتقال بمب و ترویج رعب فقاهتی بوده کل دستگاه وزارت‌خارجه را به‌مثابه پادوهای سپاه قدس زیر علامت سؤال برده است. تروریست اسدی در بحث با پلیس بلژیک از نگرانی‌هایش در مورد انتقام مستضعفین (حقوق بگیر) از مستکبرین در صورت حکم به‌زعم او منفی دادگاه صحبت کرده بود. خوب الآن زمانی هست که یا این ادعاها باید وارد عمل بشود و یا این‌که خالی بندی یک زندانی تروریست مستاصل رو بشود.

رژیم برای این‌که از حجم ضربه بکاهد دست به شلوغ‌کاری زده است. هدف شلوغ‌کاری واضح است،
نباید به مجاهدین اجازه داد که شیرینی پیروزی‌شان در دادگاه را بخورند. پس باند نفوذی تشنه به خون مصداقی و وکیل مفت الدوله و ان قلم فروش به یغمای وزارت رفته و کل دسته اره و اوره و شمسی کوره این است که شلوغ راه بیاندازند، واکنش روانی تمامی دزدها زمانی که مشتشان باز شده، انکار و تلاش برای فریاد بلند زدن و آدرس غلط دادن است تا شاید موج از سرشان بگذرد. وقتی این مراسم روحوضی نگرفت خود رژیم و قوه‌ی جنایتکار رژیم، با رعایت پروتکل کرونا، یک جلسه نمایشی از بریده مزدوران و خانواده‌ی یزیدیان تشکیل داد تا در آن چند ده از بریدگان و به ایران سفر کردگان و یا به قولی به زیر عبای یونسی و ریشهری و علوی... پناه گرفتگان در بیدادگاه خودش از ظلم گروهک منافقین بنالند و گردن بر زنجیر عدل ولی‌فقیه بمالند.

در زمانی که شصت و هفتمین قطعنامه ملل‌متحد در مورد نقض دهشتبار حقوق‌بشر در ایران صادر شده و احکام ظالمانه‌ی اعدام‌های سالهای اخیر چیزی جز انزجار بین‌المللی نصیب رژیم نکرده و نام رژیم معادل بی‌قانونی، وحشیگری و جنایت پیشگی در اذهان مردم جهان است، ادعای دادگاه علیه مجاهدین و رهبران مقاومت برای نقض حقوق‌بشر اعضای سابق بیشتر به یک جوک بی‌مزه می‌ماند تا یک امر حقوقی! الآن مشخص می‌شود که کر همآهنگ عاطفه اقبال و مزدوران رژیم در مورد به دادگاه رفتن و شکایت کردن از صدر تا ذیل مجاهدین و مقاومت از کجا آب می‌خورد! تصور این‌که این نمایشنامه‌های مضحک می‌تواند به التیام درد و ضربه‌ی ناشی از حکم دادگاه آنتورپ منجر شود، با توجه به تجربیات رژیم در عراق و فرانسه و سیاه کردن لیست انترپل، تصور اشتباهی است و رژیم هم این را می‌داند.

اما استیصال در مقابل شرایط داخل ایران که خود را در قیام سراوان نشان داد، رژیم را مجبور به این عکس‌العمل ابلهانه کرده است. یکی از رسانه‌های رژیم نوشت: "چرا نمی‌بینند منافقین که دمی از خصومت و عناد با تمامیت نظام) از هر جناح و جریان (دست بر نمیدارند، با شــدیدترین بمبارانهای روانی-تبلیغی، می‌خواهند بشکه باروت نارضایتی‌ها را منفجر کنند و فاجعه‌ای فراتر از آبان ۹۸ بســازند؟

کاش به جای این رویه اشتباه، در این فکر بودند که چگونه می‌توان خطر روزافزون کانونهای آشوب را مهار کرد؟ آیا این عده نمی‌بینند جریان ورود سلاح به کشور و توزیع آن تا کجا گسترده شــده است؟ تا جایی که نهادهای امنیتی مجبور به برپا کردن «قرارگاه مبارزه با قاچاق اسلحه در کشور» شده‌اند. آیا آنها نمی‌دانند چرا منافقین از ورود این همه سلاح در جامعه اســتقبال می‌کنند؟ آیا نمی‌بینند چگونه منافقین درصدد هستند در کف جامعه از میان لشکر جوانان بیکار و انبوه پسران و دختران سرگردان شــده در فقر و نداری، عضوگیری کنند و هر یک را تبدیل به یک شورشی و یک بمب ساعتی کنند؟ کمی هم بــه آن روزی فکر کنند که صدای رگبارها و انفجارهای ناشــی از آشوبهای اجتماعی با سرکردگی منافقین، زمین و زمان را فراگرفته اســت؛ و بی‌شک در چنان روزی دیگر چاره‌اندیشی، نوشدارویی بعد از مرگ سهراب است. چرا نمی‌بینند در بستر بحران معیشت، در زیر پوست شهر تشکیلات خطرناک و شوم در حال ریشه دواندن است؟ مگر نمی‌دانند دشمنان این ملک و مملکت در شبکه‌های خود، جوانان فقر زده را تحریک به اقدامات رادیکال علیه تمامیت نظام می‌کند؟ وقتی امواج نارضایتی به‌حرکت درآید و با شــتابی‌خارج از انتظار به توفانی سهمگین تبدیل شود، دیگر نه از تاک نشان بود و نه از تاکنشان!" (مردم‌سالاری - ١٨اسفند)

پیام آقای مسعود رجوی که بر توانمندی مقاومت ایران برای ورود به هر نبرد حقوقی تأکید می‌کند، سران حکومت آخوندی را به آینده‌ی محتومشان که قرار گرفتن در مقابل یک دادگاه بین‌المللی است وعده می‌دهد. هر جا که دادگاه ذره‌ای از قانون مدرن و مدنیت را داراست، مقاومت ایران پیروز صحنه خواهد بود.

سران رژیم می‌دانند که این تشبثات منجر به شکست مفتضحی بشود اما در قاموس رژیم و تاکتیک یافتن فرج در تعویض ستون این هم باز مقبول است.

ماه‌های بسیار متلاطمی در روبه‌روی خامنه‌ای و رژیمش است.