تحریم های جدید - برباد رفتن آمال و آرزوهای ولی فقیه



درحالیکه رژیم آخوندی برای برداشته شدن تحریم ها و به تبع آن باز شدن مجاری تنفسی مالی و نفتی سرمایه گذاری کلانی کرده بود، اما تحولات شتابان طی روزهای گذشته به مانند آب سردی است بر سر و عمامه ولی فقیه.

تازه ترین تحریم ها علیه دو تن از سرکردگان سرکوبگر سپاه پاسداران و همچنین بیانیه های قوی از سوی ۱۴۰ نماینده در کنگره و یا نامه ۳۰ تن دیگر از سناتورها در ایالات متحده به رئیس جمهور این کشور، تماما در این چارچوب قرار دارند.

براین اساس وزارتخارجه آمریکا در یک اقدام نمادین دیگر «روز سه‌شنبه دو مقام رژیم ایران از سپاه پاسداران را به‌خاطر شرکت آنها در نقض حقوق‌بشر در خلال تظاهراتهای سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ لیست‌گذاری کرد.
علی همتیان و مسعود صفدری بازجوهای سپاه پاسداران و اعضای خانواده بلافصل آنها اکنون فاقد شرایط لازم برای ورود به آمریکا می‌باشند». (سایت مجاهدین خلق ۱۹ اسفند ۱۳۹۹)

این لیست گذاری آنهم پس از گذشت تنها دو ماه از بروی کار آمدن دولت بایدن به یقین نشان از چشم انداز چرخشی جدی علیه دیکتاتوری ولی فقیه می باشد، زیرا تحریم و نامگذاری فرماندهان سپاه منطقا در چارچوب سیاست «دیپلماسی حداکثری» قرارنداشته، بلکه ترجمان سیاست‌های گذشته این کشور مبنی بر «فشار حداکثری» می باشند.

در تحولی دیگر باید به نامه ۱۴۰ نماینده در کنگره آمریکا به رئیس جمهور این کشور اشاره نمود تا بدین سان پازل شکست‌های رژیم آخوندی برایمان روشن تر گردد. دراین نامه نمایندگان کنگره بر سه موضوع «پرونده هسته‌ای، برنامه موشک‌های بالستیک، و مسئله تامین مالی فعالیت‌های تروریستی» رژیم آخوندی تاکید کرده و از دولت آمریکا خواسته اند تا «چارچوب مکانیزم تحریم ها» علیه سیاست‌های مخرب ولی فقیه را همچنان حفظ نماید.

همچنین طی روز گذشته شاهد انتشار نامه دیگری از سوی ۳۱ سناتور ارشد در سنای این کشور بوده ایم. در این نامه قانونگذاران آمریکایی ضمن تاکید بر ادامه تحریم‌ها، از جو بایدن، رئیس جمهور این کشور خواسته اند تا «پیش از برداشتن تحریم‌های آمریکا علیه ایران، باید «به طیف کامل فعالیت‌های بدخواهانه رژیم ایران از جمله برنامه هسته‌ای، قابلیتهای موشک‌های بالستیک و کروز، اشاعه تسلیحات، حمایت از تروریسم، گروگان‌گیری، نقض آشکار حقوق‌بشر و دیگر فعالیت‌های بی‌ثبات کننده آن رسیدگی شود». (همان منبع بالا)

بدین سان مشخص می شود که سمت و سوی سیاست گذاری علیه دیکتاتوری ولی فقیه فراتر از سه موضوع هسته ای، موشکی و منطقه ای رفته و برای نخستین بار طی چند سال گذشته موضوع «نقض حقوق بشر» در ایران آخوند زده نیز در چشم انداز قرارگرفته است.

به یقین خامنه ای با چنین ابعادی از مقاومت آنهم از سوی بخش بزرگی از اعضاء و نمایندگان حزب دمکرات حساب باز نکرده بود. وی به اشتباه براین باور بود که با شلیک موشک به عراق و عربستان و یا افزایش گروگانگیری، حمله به کشتی‌ها و حملات پهپادی به تاسیسات نفتی در کشورهای همسایه، النهایه طرف های غربی را به تسلیم وادار خواهد نمود.
شکست کنونی خامنه ای یکبار دیگر تمامی محاسبات هر دو باند رژیم را به اثبات رساند، بطوریکه بسیاری از کارشناسان مسائل ایران براین باور هستند که تنها راه حل در مقابل این رژیم جنگ طلب و تروریستی، همان اعمال فشار و قاطعیت علیه آخوندهای حاکم می باشد.