م.سروش: چهارشنبه سوری ها «ما منتظر صدور فرمان توایم»



چهارشنبه‌سوری را به جهنمی از آتش و شراره های سوزان، بر علیه حکومت اهریمنان ردا بردوش تبدیل نمائیم.

 

از شعله خشم خود بیفروز آتش
سوزنده و سرخ و آتشین و سرکش
ما خاک وطن دوباره پس می گیریم
با قیمت جان، چنانکه بنمود آرش

من شورشی ام، شعله به شام تو زنم
آتش به مرام و بخت و کام تو زنم
امروز خیابان شده جولانگه من
فردا که رسد، شعله به بام تو زنم

افروختن شام سیه، کار من است
این شعله ز خشم آه تبدار من است
سوزاندن ریش و ریشه ها شد واجب
این ننگ درون خاک من، عار من است

از کینه خود آتشی افروخته ام
بنیان تو را ز بیخ و بن سوخته ام
این شعله زبان گفتگوی من و توست
درسی ست که من ز آتش آموخته ام

ما شورشیان بر عهد و پیمان توایم
در مکتب حق، پیرو ایمان توایم
انگشت به ماشه، چهره در چهره خصم
ما منتظر صدور فرمان توایم

این آتش حق شعله بی پایان است
تدبیر نبرد دیو با انسان است
هر شهر نشانی از قیام است و خروش
هر کوچه نماد رزم با شیطان است


در شهر به هر کوی و خیابان، آتش
در دشت و به صحرا و بیابان، آتش
باید که به ارتجاع درسی بدهیم
بر ریش و ردای شیخ شیطان، آتش

با شیخ ستم پیشه در این دُور و زمان
یک حرف فقط باشد و جز این نتوان
تو سمبل ظلمتی و من شعله خشم
این شعله به دامنت کشم، در دو جهان

برخیز که شعله را فزون باید کرد
بر دامن اصحاب جنون باید کرد
این است پیام سرخ آتش، بشنو
کاخ ستم و ظلم، نگون باید کرد