ابعاد این ضربه بر روح و روان خامنه ای بحدی است که اکنون با گذشت یک هفته از انجام این سفر تاریخی، متولیان و رسانه های رژیم همچنان با آه و فغان، تلاش دارند تا ضمن کم اهمیت نشان دادن این ضربه، نیروهای بهت زده رژیم را آرام نمایند.

در تازه ترین نمونه آخوند علم الهدی نمایند ولی فقیه در مشهد در سخنانی پته سیاست های تروریستی رژیم در عراق و نیز وجود عدم پایگاه اجتماعی و مذهبی خامنه ای را به آب داد و از جمله گفته است: «پاپ یک مأموریت آمریکایی داشت و فکر می‌کرد مسئله مقابله با آمریکا، منشا و مبدا مرجعیت شیعه دارد و می‌تواند آیت‌الله سیستانی را وادار کند که از مردم عراق و حشدالشعبی عراق بخواهد به جنگ با آمریکا نروند». ( سایت حکومتی فرارو ۲۲ اسفند ۱۳۹۹)

ترجمان این سخنان در منطق خود دو واقعیت را آشکار می نماید. نخست نقش مخرب و مستقیم رژیم آخوندی در بمب گذاری، ترور و شلیک موشک به کشور همسایه و دیگری نبود هرگونه مشروعیت برای خامنه ای آنهم در سرزمینی که قرار بود تا به سکوی پرش برای گرفتن کل منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی تبدیل شود.

ابعاد این «گاف» بزرگ بحدی بود که صدای آخوند های دانه درشت حکومتی را یکی پس از دیگری به آسمان بلند کرده است.
برای نمونه آخوند فاضل میبدی ، از دانه درشت های حوزه علمیه قم ضمن زدن زیر آب نماینده خامنه ای، خطاب به وی می گوید: «اگر علم‌الهدی در خطبه‌های نماز جمعه صحبت نمی‌کرد و سکوت می‌کرد ثواب بیشتر و ضرر کمتری برای کشور داشت».

وی سپس موضوع را «دوقبضه» کرده و با انداختن توپ به زمین ولی فقیه می افزاید: «این‌که بخواهیم این دیدار را بدبینانه تفسیر کنیم و تفسیر‌های سیاسی غلطی داشته باشیم و هر چیزی را توطئه آمریکا بدانیم جفای بزرگی است. من هم شخصاً معتقدم سخنانی که علم‌الهدی در خطبه‌ها ایراد می‌کنند پشت آن جریان و توطئه آمریکا است». ( سایت حکومتی اعتماد آنلاین ۲۲ اسفند ۱۳۹۹)

واقعیت در پشت این سخنان همان شکست استراتژیک ولی فقیه برای بلعیدن عراق و به تبع آن بدست گرفتن حوزه های علمیه در این کشور می باشد.
علم کردن حوزه قم در مقابل نجف و یا تلاش خامنه ای در یک دوره طولانی برای جا انداختن یک آخوند دست نشانده بنام شاهرودی و یا اخیرا صادق لاریجانی تماما در این چارچوب قرار دارند.

خامنه ای که بخوبی از عدم مشروعیت و پایگاه اجتماعی خود در میان بخش های شیعه نشین در راق مطلع می باشد ، تا به امروز تنها با اهرم «چمدان های مملو از دلار» توانسته، دست به تشکیل نیروهای نیابتی و تروریستی مانند حشدالشعبی و یا انواع و اقسام کتائب در این کشور بزند.

به یقین روزی که دلارهای نفتی رژیم به آخر خود برسند، دیگر نه از «تاک نشان» خواهد ماند و نه از «تاک نشان». این حقیقت را ولی فقیه یک شبه که خود را رهبر مسلمانان عالم!! نامیده، از فردای این سفر تاریخی یکبار دیگر تجربه کرد.