این خشم مقدس که خود را در به آتش کشیدن نمادها و تخریب مراکز حکومتی به نمایش گذاشته است، به یقین نشان از ابعاد عمق تنفر جامعه از وجود فساد، ناعدالتی و سرکوب در دیکتاتوری ولیفقیه را دارند.
براین اساس دهها هزار معترض در این شهر عمدتاً سنی و توابع آن به سمت خودروهای نیروی انتظامی حکومت حمله کرده و تعدادی از آنان را نیز به آتش کشیدهاند.
یک گزارش حکومتی در این رابطه اعتراف کرده است:« اول فروردینماه امسال در پی انتشار خبری مبنی بر تعرض به دو کودک ۷ و ۸ساله در یکی از روستاهای گنبدکاووس، ناراحتی و حساسیت زیادی بین مردم منطقه ایجاد شد» (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۴فروردین ۱۴۰۰).
گرچه در فردای این اقدام ضدانسانی رژیم آخوندی تلاش زیادی بخرج داد تا موضوع را بطریقی ماستمالی نموده و برای مثال با به میدان آوردن نماینده حکومتی در این شهر، قضیه را صرفاً«آدم ربائی» تلقی نماید، اما دادههای مردمی در شبکههای اجتماعی سخن از اوج«دنائت و پستی» بسیجیان ضدمردمی را میدهند.
به یقین کودکآزاری در دیکتاتوری فاسد آخوندی بخش جداناپذیری از فلسفه فکری حکومتی است که طی بیش از چهار دهه گذشته، نه تنها از تکرار چنین صحنههایی ممانعت بهعمل نیآورده است، بلکه با سیاستهای ضدانسانی و استثمارگرایانه خود به رشد این بحران دامن زده است.
وجود انواع و اقسام پروندههای مخدوش شده در آرشیو دستگاه فاسد قضاییه رژیم و یا نمونههایی مانند مداحان و مأموران اطلاعاتی بیت خامنهای که اکنون بدون پرداخت هرگونه هزینهای همچنان در خدمت دیکتاتوری میباشند، خود بهترین ادله براین واقعیات می باشد.
ابعاد این وضعیت ضدانسانی در ایران بحدی است که در خرداد ماه گذشته رئیس سازمان پزشکی قانونی از وجود« ۲هزار و ۴۸۸ پرونده» مربوط به کودکآزاری در ایران پرده برداشت. وی از جمله تأکید کرده که آمار«به نسبت سال قبل ۱۲ و نیم درصد افزایش داشته است».
همچنین پاسخ دیکتاتوری ولیفقیه به جامعه و خانوادههای دردمند که خواهان اجرای عدالت میباشند ، همواره سرکوب آنان بوده است. رژیم آخوندی بعوض دستگیری و اجرای عدالت علیه افراد خاطی در سپاه، بسیج، اطلاعات و یا حوزههای مختلف حکومتی، مردم بهجان آمده را دستگیر و روانه زندان میکند.
در این مورد اخیر نیز رژیم آخوندی با بستن شبکههای اجتماعی و اینترنت به دستگیری حداقل«۶تن از معترضان» دستزده است.
به موازات این وضعیت نیز باید به نبود قوانین پایهیی در حمایت از کودکان در ایران آخوند زده اشاره نمود. سخن از رژیمی است که خود دست به اعدام، شکنجه و قتل کودکان میزند و بدین سان بهترین بستر فکری را برای افزایش هر گونه جرم و جنایت علیه کودکان میهن امان فراهم مینماید.