گجسته شیخ،مرا وعده های شیریـن داد
درخــت تـلـخ خـیـانـت ، کـجا شـکـَر دارد؟
بـه سر مَـزَن که ؛ خمینی ز رَه برونم کرد
چه کس به همرهی خصـم ، گام بردارد؟
بـه طیلَسان زمستان ، چرا شَـوی پنـهان
دلـت اگـر بــه بــهـاران ، دمـی نـظـر دارد
خـروش و خیـزش تو ،ره گشا شود اینجا
که بـغـض های فـرو خفته ،کی اثر دارد؟
نـگاه کـن که خـیـابـان زکشته لبریز است
به سینه،کشته ی ماخشم شعله وردارد
رهـا نمی شود به تـمنا زفتنه، کس اینجا
مـگر که کـوچـک جـنـگل ، تـفـنـگ بـردارد