بازتابهای قیام عاشورا و لرزه های سرنگونی در موضعگیری مقامات و رسانه های رژیم

پاسدار لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع، جناحهای رژیم را از ایجاد هرگونه آشفتگی سیاسی برحذر داشت و خواستار سازش حول ولی فقیه ارتجاع و سخنان روز گذشته وی شد.
پاسدار لاریجانی که در آغاز جلسه روز یکشنبه مجلس ارتجاع سخنرانی می کرد، به جناحهای متخاصم رژیم توصیه کرد، سخنان دیروز ولی فقیه ارتجاع را «مبنای عمل خود قرار دهند» و گفت: بیان روشن رهبر معظم در صف کشی جریان ضد....جهت گیری درست انقلاب را تبیین می‌کند...این سخنان روشن قلمرو شخصی را تعریف کرد تا همه کسانی که امروز در امتداد گذشته انقلابی خود به درستی گام بر نداشته‌اند اصلاح میسر کنند».
وی از جناح مغلوب رژیم خواستار جدا کردن خود از صف مردم و قیام کنندگان شد و گفت: «به نظر می‌رسد چنانچه حضرات معترضین در

 این مقام، ‌راه خود را با صراحت از ائتلاف ضد انقلاب و ضد دین متمایز کنند جدای از اصلاح حیات سیاسی خود، کمک جدی به روشنی راه مبارزه استکباری ملت ایران خواهند داشت که ان شاء‌الله نزد خداوند ماجور خواهند بود».
پاسدار لاریجانی شکاف درون جناح غالب رژیم در مورد وحشت از پیامدهای سرکوب عریان و اعدام و شکنجه، را بر ملا کرد و گفت: «اینگونه حملات هر چند با خیرخواهی صورت گیرد عملا بستر سوء استفاده دیگران را فراهم کرده و به آشفتگی محیط سیاسی اجتماعی منجر می‌شود».

سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس رژیم گفت: «معاندان، دشمنان انقلاب و منافقان، در روز عاشورا برای ایجاد اغتشاش و آشوب در خیابان‌ها حضور داشتند»
به گزارش خبرگزاری فارس(20دی88) وابسته به سپاه پاسداران، کاظم جلالی اظهارداشت: « جنس کسانی که در روز عاشورا برای ایجاد اغتشاش و آشوب در خیابان‌ها حضور داشتند کاملاً نشان می‌داد که از دشمنان این (نظام)، منافقان، و افرادی هستند که حقد تاریخی نسبت به این انقلاب و نظام دارند از این رو در تجمعات روز عاشورا شرکت کردند».
سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس رژیم که با جمعی از نمایندگان مجلس ارتجاع به دیدار مزدوران مجروح نیروی سرکوبگر انتظامی رفته بود، گفت:« بسیاری از پرسنل نیروی انتظامی در حوادث روز عاشورا جراحات سنگینی  برداشتند».

یک رسانه حکومتی طی مقاله یی پیش بینی کرد که ادامه شرایط موجود، به فروپاشی نظام منجر خواهد شد.
سایت حکومتی آینده(19دی88) در مقاله یی تحت عنوان «دوسر باخت» با اشاره به تخاصم آشتی ناپذیر دو جناح رژیم، نوشته است «مگر نه آن است که اگر این اختلاف جز با مذاکره و تعامل طرفین حل شود، به داغی التیام نشدنی بر پیشانی نظام تبدیل خواهد شد».

این رسانه حکومتی که منسوب به مهدی هاشمی، پسر رفسنجانی است، پیش بینی کرد در صورت دستگیری سران جناح مغلوب، اوضاع به نفع جنبش اعتراضی پیش می رود و رادیکالتر خواهد شد و در آن صورت به زانو درآوردن نظام کار چندان دشواری نخواهد بود. در صورتیکه سران جناح مغلوب همچنان در برابر باند ولی فقیه مقاومت کنند به تضعیف نیروهای سرکوبگر انتظامی سپاه منجر خواهد شد و نتیجه می گیرد که«موجب انفعال و در موضع ضعف قرار گرفتن حاکمیت و آغاز وادادگی نظام در برابر معترضان گردد، چه کسی می‌تواند نسبت به پایان خوش آن تضمین دهد؟
این رسانه حکومتی می نویسد: برملا شدن ضعف نظام در برابر معترضین به افزایش مطالبات معترضین، موج‌سواری اپوزیسیون و سوء‌استفاده بیگانگان خواهد انجامید و قشرهای سنتی و هواداران نظام نیز که پس از تزریق بیش از حد روحیه اقتدار و اعتماد به نفس و تحریک و انگیزش در برابر معترضان به یک‌باره با حقیقت تلخ عقب‌نشینی مواجه می‌شوند، عملاً تأثیرگذاری خود را از دست داده و نظام به سمت فروپاشی و پیامدهای ناگوارتر آن،...پیش خواهد رفت».
این رسانه حکومتی در مورد درهم شکستن موقعیت ولی فقیه ارتجاع نوشته است که هرگز موقعیت او در چنین نقطه متزلزلی قرار نداشته و حتی عوامل و کارگزاران رژیم نیز هیچ احترامی برای او قایل نیستد و فاصله او با دستگاه روحانیت و مراجع نیز هر روز بیشتر می شود.

روزنامه حکومتی جمهوری(19دی88) در سر مقاله روز شنبه خود، به جناحهای رژیم هشدار داد «زنگ خطر به صدا درآمده و « این سیل که به راه افتاده اگر متوقف نشود همه چیز را با خود می برد و گزینشی عمل نخواهد کرد»
روزنامه جمهوری جناحهای متخاصم رژیم را در مقابل خطر سرنگونی به «تدبیر» و «وحدت» حول محور ولایت فقیه فراخواند و هشدار داد: «البته ما چه بخواهیم و چه نخواهیم چه بپذیریم و چه نپذیریم زنگ خطر به صدا درآمده است. خطر زنگ می زند اما برای ورود اجازه نمی گیرد و منتظر باز شدن در هم نمیماند حتی از در بسته هم وارد می شود».
روزنامه حکومتی جمهوری بر تخاصم آشتی ناپذیر جناحهای رژیم و گسترش شقه وبحران به درون باند غالب تحت عنوان اصولگریان، انگشت گذاشت و با ابراز نگرانی از اینکه به یکدیگر لقب، «یزید، ابن زیاد، عمرسعد و شمر» می دهند، نوشت: «..آیا قرار است در آینده شاهد جنگ داخلی و برادرکشی باشیم این نگرانی و احساس خطر را باید عقلای قوم جدی بگیرند و برای رفع آن چاره ای بیاندیشند. امروز ادبیات بعضی زبان ها و قلم ها و بلندگوها ادبیات خون است...اینکه از روی خشم و عصبانیت سخن از جویدن خرخره طرف مقابل به میان بیاید و این و آن از منبر نماز جمعه مفسد فی الارض معرفی شوند و از فلان بلندگو فتوای قتل صادر گردد و تکفیر و تفسیق به نرخ شاه عباسی و سکه رایج جامعه تبدیل شود». این اختلاف حتی به درون جبهه اصولگرایان نیز نفوذ کرده...این یعنی خطر! » حل این مشکل به مشخص کردن محور نیاز دارد. محور باید ولایت فقیه باشد....ولایت فقیه ستون فقرات نظام جمهوری اسلامی است و امروز دشمنان ملت ایران برای درهم شکستن این نظام و ستون فقرات آن بسیج شده اند. غفلت عقلای قوم در این برهه حساس تاریخ بشدت زیان بار است زیانی که هرگز قابل جبران نخواهد بود»...