جمشید پیمان:انقطاع از مقاومت و اتّصال به حاکمیت آخوندی

دشمنی گردانندگان نظام جمهوری اسلامی با مجاهدین، دست کم تا سقوط کامل این نظام، تعطیل بردار نیست.

علل این امر بارها و بارها توضیح داده شده است. فقط در اینجا و هر چند به تکرار، یاد آور می شوم که علت العلل این دشمنی، بیم پایان ناپذیر گردانندگان حاکمیت آخوندی از موجودیت مجاهدین، حضور آنها در صحنه ی مبارزه و پیکار مؤثر و متوقف نشدنی آنها برای سرنگونی این نظام است. برای من از روز روشن تر است که اگر مجاهدین فقط پیکار مؤثر خود را تعطیل کنند، دشمنی حاکمیت آخوندی نسبت به آنها پایان نمی پذیرد، امّا اقدامات تبلیغاتی و دیپلوماسی پلید شان برای محدود ساختن مجاهدین، به میزان زیاد و چشم گیری متوقف می گردد. از آنجا که مجاهدین و شورای ملی مقاومت تصمیم ندارند در مسیر این مبارزه پای پس کشند و حرف اول و آخرشان هم سرنگوگی تام و تمام نظام ملایان است، یقینا انتظار هم ندارند که شاهد تعطیل یا کاهش عملیات رژیم بر ضد خودشان باشند.
یکی از ده ها ترفند آخوند ها در به عمل درآوردن برنامه های دشمنانه شان علیه مقاومت ایران، استخدام کسانی است که در مرحله ای از روند مبارزه با جمهوری اسلامی، به شورای ملی مقاومت و مجاهدین و دیگر ارگان های عضو شورا پیوسته و پس از مدتی به عللی از این مقاومت بریده یا بیرون افتاده اند. همین جا لازم است تاکید کنم که البته دست رژیم در این زمینه بسیار تنگ است، زیرا اکثر کسانی که از مقاومت بریده اند، تن به مذلت همکاری و همسوئی با رژیم جنایتکار حاکم نمی دهند.
وزارت اطلاعات رژیم آخوندی مدتی است که درجریان استفاده از بعضی بریده ها، خط تازه ای را به پیش می برد. براساس شیوه ی مرسومش، بریده مزدوران قدیمی و افشاء شده، علنا و بدون هیچ گونه پنهان گاری در ارگان هائی که توسط وزارت اطلاعات راه اندازی و حمایت می شود به حملة مستقیم به مقاومت و در صدر همه، به رهیری آن، خاصّه مسعود رجوی می پردازند. امّا مشخصات خط تازه اش چیست؟ بطور خلاصه می توان آن را چنین تعریف کرد: بریده های تازه به خدمت گرفته شده، دیگر مزدور نشان داده نمی شوند، بلکه نقابی برچهره زده اند که، بر روی آن دو جمله گمراه کننده نقش بسته است.
جمله ی نخست: ما از شورای ملی مقاومت و مجاهدین گسسته ایم اما مبارزه مان با رژیم جمهوری اسلامی ادامه دارد!
جمله ی دوم: ما منتقد و دلسوز مجاهدین و شورای ملی مقاومت هستیم و رفرم و اصلاح در خط مشی و برنامه های آنها را خواهانیم!
آیا این بریدگان راست می گویند؟ یعنی همزمان هم با رژیم جمهوری اسلامی مبارزه می کنند و هم به انتقاد از مقاومت ایران و رهبری آن می پردازند؟ برای روشن کردن کسانی که در این رابطه متوهم شده اند یا نسبت به خدمتگزاری این گروه به نظام آخوندی دچار تردیدند، به چند نکته اشاره می کنم:
ــ  این جماعت نقابدار از وقتی که از این مقاومت کنده شده اند، عملکردشان چه بوده است که بتوان آن را نشانه ی مبارزه شان با حاکمیت آخوندی دانست؟ دقیقا هیچ!
ــ چه راه تازه ای برای مبارزه با حاکمیت آخوندی به مبارزان راه آزادی ایران نشان داده اند که مبین تعمیق و گسترش این مبارزه است؟ دقیقا هیچ!
ــ چه گام عملی برای جلوگیری از تکرار و تداوم جنایت های رژیم جمهوری اسلامی برداشته اند؟ دقیقا هیچ!
ــ ترتیب کدام اعتصاب را در جهت احقاق حقوق ایرانیان ستمدیده داده اند؟ دقیقا هیچ!
ــ کدام تحصن اعتراضی  علیه اعدام و تازیانه زدن و زندان و شکنجه کردن مردم را برگزار کرده اند؟ دقیقا هیچ!
ــ چند تظاهرات افشاگرانه علیه حاکمیت آخوندی انجام داده اند؟ دقیقا هیچ!
ــ در زمینه ی مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی با کدام مقام های جهانی تماس گرفته و مذاکره کرده اند تا آنها را ــ اعم از خقوقدان و وکیل و عضو پارلمان و شهردار و ... ـــ را قانع و وادار به همسوئی با اپوزیسیون آزادیخواه ایران کنند؟ دقیقا هیچ!
ملاحظه می کنید که جمله ی نخست اینان تا چه حد پوچ و بی معنا است؟ اینها فقط در مقدمه ی هر حمله ای که به مقاومت کرده اند  و می کنند، برای خالی نبودن عریضه و همان طور که متذکر شدم به منظور گمراه کردن و به اشتباه انداختن دیگران، این جمله را هم استعمال می کنند. اگر حتی یک نفر هم فریب این ترفند را بخورد، وزیر اطلاعات آخوندها با دُمبــــــَش گردو می شکند.
امّا در مورد جمله ی دوم! ببینیم آیا اینان منتقد مجاهدین و شورای ملی مقاومتند و سخنان و کردارشان در این مورد رنگ و بوی دلسوزی دارد؟ باید پرسید مگر منتقد و دلسوز مجاهدین و مقاومت ایران اعمالش رو نوشت برابر با اصل اعمال حاکمیت آخوندی علیه مقاومت است؟ ولی عملکرد اینان  در این زمینه نه تنها رونوشت نیست بلکه اصل اصل است.
ــ اینان به واقع و در عمل ریش رژیم آخوندی را رها کرده و گریبان مجاهدین را گرفته اند. یعنی  درست به فرمان وزارت اطلاعات آخوندی کوشیده اند  جای ظالم و مظلوم را عوض کنند. در این مورد نمونه ها فراوانند، از اتهام کشتن کشیشان مسیحی تا انجار بمب در حرم امام رضا و امثال اینها.
ــ اینان با حمله به رهبران این مقاومت، کار رژیم جمهوری اسلامی را در این مورد آسان کرده و جاده صاف کن او هستند.
ــ اینان با تکثیر و بازتاب دروغ ها و افترائات مستهجن و تهمت های ناروای تولید وزارت اطلاعات رژیم آخوندی علیه رهبری مجاهدین و شورا،برنامه شیطان سازی از مجاهدین را که سال هاست رژیم دنبال می کند با شیوه جدید به اجرا در می آورند.
ــ اینان همعنان و همزبان با حاکمیت آخوندی و البته به فرموده می کوشند فعالیت های شورای ملی مقاومت و مجاهدین را بی اثر و بی ثمر جلوه دهند و به خیال خود شان کسانی را از مبارزه دلسرد و نومید کنند.
ملاحظه می کنید که جمله ی دلسوزی و انتقاد هم چیزی نیست جز عنوانی تازه بر کردار کهنه ی کین توزانه و دشمنانه ی رژیم جمهوری اسلامی نسبت به مقاومت ایران، به ویژه مجاهدین و رهبری آنها. می بینید که در واقع  این جماعت خائن و خود فروخته و پلشت، صحنه ی یک مبارزه عادلانه و بر حق را ترک کرده و سلاح خود را عملا از روی رژیم بر داشته و سینه ی یاران پیشین خود و در صدر آنها رهبری این مقاومت را نشانه گرفته اند و عملا نشان می دهند که نه دشمن حاکمیت آخوندی اند و نه منتقد و دلسوز مقاومت.
08 ـ 08 ـ 2014