به‌یقین از جمله تبعات سیاست سکوت و بستن عامدانه چشم‌ها بروی سیاست‌های مخرب رژیم آخوندی که اکنون منطقه بحرانی خاورمیانه تا شمال آفریقا را در تنش و جنگ‌های نیابتی فروبرده، همان رشد و نمو پدیده شومی بنام بنیادگرایی به ضرب «شلیک موشک، ساخت سلاح اتمی و تولید انبوه پهپاد» است.
در این راستا تازه‌ترین افشاگری مقاومت ایران در آمریکا گوشه‌ای از این روند مخرب را به نمایش گذاشته است.
برای نمونه نمایندگی شورای ملی مقاومت در این افشاگری که بازتاب بسیار گسترده‌ای در سطح رسانه‌های بین‌المللی و همچنین در میان شخصیت‌ها و محافل سیاسی داشت، از وجود «۸ مرکز تهیه و تولید پهپاد، و مشخصات ۷ مرکز به‌کارگیری و نگهداری پهپاد و همچنین سازماندهی نیروی تروریستی قدس برای به‌کارگیری پهپاد در عراق و سوریه و لبنان و یمن، و دیگر کشورهای منطقه» پرده برداشته است.
گذشته از ابعاد نظامی و جزئیات این افشاگری باید به اهداف رژیم آخوندی در راه‌اندازی انبوه پهپاد های جنگی و ارسال آن‌ها به نیروهای نیابتی در کشورهای همسایه و اسلامی اشاره نمود، تا بدین‌سان پازل این سیاست راهبری برای صدور «انقلاب» و کشیدن «هلال شیعه» در منطقه روشن‌تر گردد.
خاطرمان هست که در فردای شکست رژیم در جنگ ضد میهنی ایران و عراق، دیکتاتوری ولی‌فقیه به این واقعیت رسید که دیگر امکان هرگونه راه‌اندازی درگیری نظامی در بیرون از مرزهای کشور را ندارد.
این سخن بدان معنا است که به دلیل عدم مشروعیت داخلی و نیز هزینه‌های سنگین و کمرشکن برای هر جنگی، مناسب‌ترین راهکار برای رفتن به «کربلا» و سپس فتح «قدس»، سازماندهی نیروهای بومی در هر کشور به ضرب دلارهای نفتی و پمپاژ سلاح است.
به‌یقین این نکته نخ نبات تمامی تحرکات تروریستی و بنیادگرایانه رژیم آخوندی طی سی سال گذشته است. براین اساس نیز شاهد راه انداختن نیروی سرکوبگری بنام «قدس» هستیم که بازوی سپاه پاسداران برای صدور انقلاب و جنگ‌افروزی در کل منطقه و کشورهای همسایه است.
طی دو سال گذشته نیز شاهد بوده‌ایم که دیکتاتوری ولی‌فقیه حجم بزرگی از ادوات، سلاح، مستشار، موشک و همچنین پهپاد های جنگی را نه‌تنها تولید، بلکه تکنولوژی بسیار ساده و ارزان آن را در اختیار نیروهای نیابتی خود به‌ویژه در کشورهایی که حکومت به دنبال کشیدن منافع ژئوپلیتیک است، قرار داده است.
سخن از نیروهایی مانند حشد الشعبی در عراق، حوثی‌ها در یمن و یا حزب الشیطان در لبنان و حماس در نوار غزه است که تنها با کمک منابع مالی از درآمدهای ملی کشورمان، تسلیح شده‌اند.
واقعیت در لابلای این جملات نیز آن است که خامنه‌ای هدفی به‌جز بلعیدن کل منطقه از طریق تسلیح نیروهای نیابتی و تروریستی در کشورهای اسلامی در سر ندارد.
این سیاست مخرب نیز از فردای راه افتادن تحریم‌های کمرشکن و به دلیل مسدود بودن بخش بزرگی از راه‌های مراصلاتی، شکل و شمایل دیگری به خود گرفته و در ادامه به ایجاد «تأسیسات و کارگاه‌های تولیدی» در خاک کشورهای یاد شده و با نظارت فرماندهان سپاه پاسداران و متخصصان ساخت موشک و پهپاد ادامه یافته است.
لازم به ذکر است که وجود حجم سرشاری از درآمدهای نفتی در سایه سیاست مماشات و بی تفاوتی طرف‌های مقابل طی سه دهه گذشته، به‌یقین نقش ویژه‌ای برای این «خاصه‌خرجی‌ها» ایفا نموده است.
بدین‌سان شاهد هستیم که رژیم آخوندی برای صدور بحران به خارج از مرزها، تقریباً در یک روز در میان دست به شلیک پهپاد های انفجاری علیه کشتی‌ها، بندرها، فرودگاه‌ها و تاسیسات نفتی و غیر نفتی در کشورهای همجوار میزند.
تازه‌ترین نمونه آن طی روزهای گذشته و با حمله پهپادی به فرودگاه غیرنظامی در عربستان صورت گرفته است. یک روز پیشتر نیز پهپادهای رژیم آخوندی بر سر منازل مسکونی و مردم بی‌دفاع یمن فرود آمدند که به جان باختن ۷ نفر انجامیده است.
در تازه‌ترین نمونه نیز مجله آمریکایی نشنال اینترست (۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱) در گزارشی از «ارسال پهپادهای ایرانی و به جنگ داخلی اقلیم «تیگری» در کشور اتیوپی» پرده برداشت.
در این راستا پیام افشاگری‌های اخیر مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق به جهانیان و به‌ویژه طرف حساب‌های رژیم در هر مذاکره‌ای بسیار ساده و روشن است. راهکار مقابله با زیاده خواهی ها و نفوذ فزاینده آخوندی در کشورهای اسلامی و همسایه، تنها «قاطعیت» و زدن دست رد برسینه خامنه‌ای است.
در این راستا نیز خانم مریم رجوی به‌کرات تأکید کرده‌اند: «باید با قاطعیت بر روی عدم دخالت و خلعید از رژیم در سراسر منطقه خاورمیانه پافشاری کنند و این ضرورت را به‌عنوان یک اصل بنیادین وارد هرگونه توافقی نمایند».
