اسماعیل محدث: محاکمهٔ نوری در آلبانی، آغاز شکست دروغ

اگر نقطهٔ عطف را فقط نقطهٔ عطف تعریف کنیم، می‌توانیم برگزاری جلسات دادگاه محاکمهٔ حمید نوری در هفته‌های ۴۵ و ۴۶، که از ۸ تا ۱۹ نوامبر در شهر بندری دورس در آلبانی برگزار می‌شود، را نه تنها نقطهٔ عطف این دادگاه بلکه تغییر جهت (نقطهٔ عطف) تمامی داستان دادخواهی تلقی کنیم. زمانیکه یکی از دژخیمان زندانهای مخوف رژیم آخوندی به زندان افتاد و موضوع محاکمهٔ او و در نتیجه محاکمهٔ سران رژیم آدمخوار آخوندی مطرح شد، کسانیکه می‌بایست، به فرموده، زیر ضرب قرار می‌گرفتند مجاهدین بودند، که «می‌خواستند از خون هزاران شهید قتل عام ۶۷ استفادهٔ سیاسی بکنند» و رهبر تاریخی مجاهدین، مسعود رجوی که هزاران رزمندهٔ سرافراز با نام او به پای دار رفتند. در طول سالهای سیاه حکومت آخوندی بسیاری از بیشمار تحلیگران و کارشناسان امور سیاسی از فداکاری زندانیان سیاسی دههٔ ۶۰ قدردانی کردند و شجاعت بی مانندشان را ستودند. اما همین تحلیلگران و کارشناسان در مورد سازمان متبوع این قهرمانان یا سکوت کردند و یا در کُری هماهنگ با رژیم حاکم به تخطئهٔ رهبری آن دست زدند؛‌ «بدنهٔ مجاهدین افرادی صادقند، رهبری آن نادرست می‌باشد!». اگر کسی با مجاهدین کمی نشست و برخاست داشته باشد، حتماً می‌تواند ببیند که روح تشکیلاتی در تمام سطوح این سازمان، از اعضاء تا هوادار، حکمفرماست. سازمان مجاهدین خلق به طور علمی و غریزی کشف کرده است که عدم درک ضرورت کار گروهی یکی از مشکلات تاریخی مردم ایران می‌باشد. تک ستاره‌های این سرزمین در همه جای دنیا و در همهٔ زمینه‌ها می‌درخشند، اما همین مردم فاقد اراده و صلاحیت تشکیل گروه و انجام کار جمعی می‌باشند. مجاهدین خلق این مشکل را درک کرده، بر روی آن کار کرده و آن را پشت سر گذاشته‌اند. در این یادداشت کوتاه به چگونگی حل این کاستی تاریخی از طرف مجاهدین خلق اشاره نمی‌کنیم، اما آنها در همه جا، از جمله در بندهای تنگ زندان، دارای تشکیلات بودند و ادارهٔ کارها را بر اساس شورا و فکر جمعی به انجام رسانده‌اند. می‌خواهم نتیجه بگیرم در صوف مجاهدین خلق همه چیز، از مثبت و منفی، در جمع سرشکن می‌شود و تنها آنکه مسئولیت بزرگتری دارد بار بیشتری برمی دارد و از شیرینی هر پیروزی هرکسی به اندازه نیازش برداشت می‌کند. جدا کردن سر و تن سازمان مجاهدین خلق ایران اگر دنائت محض نباشد، حتماً از ناآگاهی کامل سرچشمه می‌گیرد.
مارتا گلهورن خبرنگار جنگهای اسپانیا که در زمان جنگ جهانی دوم شوهر مشهور و پولدارش، ارنست همینگوی، را در کوبا و در میان خوشی و زن و الکل رها کرد و برای گزارش پیاده سازی نیروهای متفقین در نرماندی و خبررسانی آزادسازی اروپا عازم این قاره شد، می‌گوید: «عمدتاً مردم دروغ را راحت‌تر از حقیقت باور می‌کنند، به مانند اینکه دروغ طعم عسل در خود داشته باشد». رژیم آدمخوار آخوندی که نافش را با دروغ بریده‌اند، دروغگوئی را به سرحد وقاحت کشانده است «مجاهدین خودشان خودشان راشکنجه می‌کنند!».
در اولین محاکمهٔ یکی از مسئولین کشتارهای مبارزین قهرمان ایران زمین، مبارزه‌ای که سازمان مجاهدین خلق ایران در مرکز آن قرار داشت و قرار دارد، در برابر یک دادگاه بی‌طرف اروپائی فصلی تازه در مبارزه مردم ایران برای آزادی است. این امر که برای شنود شهود قربانیان جنایت بزرگ قتل‌عام ۶۷ جلسه دادگاه در کشور آلبانی، مرکز رزمندگان مجاهد، برگزار می‌شود این موضوع را ثابت می‌کند که در مقابل نیروی آرمانگر-عملگرا حتی دروغ هم شکست می‌خورد.