مهرداد هرسینی: هالیوود دربه‌در به دنبال «مقام عظما»

جیمزباند بازی‌های مقام معظم طی روزهای گذشته در آبهای دریای عمان به حدی تأثیرات «روحی و روانی» خود را بر جامعه جهانی و به‌ویژه دنیای سینما باقی گذاشته که اکنون کارگردان‌های معروف در هالیوود در بدر به دنبال «جانشین» برای صندلی‌های خود بوده تا آن را دودستی تقدیم «ولی‌فقیه» نمایند.

به‌یقین این وضعیت مضحک که صحنه‌های نمایشی و کلیپ گذاری آن را با ربودن یک کشتی ویتنامی رؤیت کرده‌ایم، ریشه در وضعیت بحرانی رژیم آخوندی به‌ویژه قبل از رفتن به‌پای میز مذاکرات اتمی را دارد.
نیاز خامنه‌ای به «هل من طلبی» های قلابی و نشان دادن تصویری از «عزت و قدرت» نظام، کاملاً قابل‌فهم می‌باشد، زیرا بازی‌های بچه‌گانه سپاه پاسداران درست در زمانی صورت گرفت که دولت نحس آخوند ابراهیم رئیسی در یک هماهنگی با «بیت خامنه‌ای»، از قبول شروط مقابل برای رفتن به‌پای میز مذاکرات و ادامه آن در وین خبر داده بودند.

بدین‌سان خامنه‌ای تلاش نمود تا با لشکرکشی‌های ساختگی، نیروهای بشدت روحیه باخته و زهوار در‌رفته رژیم را قوت قلب داده و چنین وانمود نماید که گوییا طرف‌های مقابل از ترس «هیبت و اقتدار» نظام «زهره‌ترک» شده و عاجزانه التماس دارند تا وی به‌پای میز مذاکره برگردد!!
 
سخن از عمق عقب‌نشینی خفت‌بار از سوی ولی‌فقیه زهر خورده است که طی چهار ماه گذشته با هارت‌وپورت و خرید وقت، از رفتن به‌پای میز مذاکرات و ادامه آن از «نقطه پایانی» در اردیبهشت‌ماه گذشته بشدت طفره می‌رفت.
 
خاطرمان هست که آخوند جلاد ابراهیم رئیسی به‌کرات از «مذاکرات نتیجه محور» سخن به میان آورده و یا از سرگیری مذاکرات اتمی را منوط به «برداشته شدن تمامی تحریم‌ها» کرده بود. همچنین امیر عبداللهیان، وزیر خارجه بی‌سواد رژیم نیز که اکنون خود را به بیماری کرونا زده است، در این رابطه گفته بود: «ما خیلی مشتاق بازگشت به برجام به صرف بازگشت نیستیم».

براین اساس خامنه‌ای یکبار دیگر با این اشتباه محاسبه که اولاً با بروی کار آوردن یک دولت سراپا نظامی و حزب الهی صحنه را در دست خواهد گرفت و در مدت‌زمان کوتاهی به «نقطه گریز» اتمی خواهد رسید، نشان داد که سیاست‌های راهبردی وی برای گرفتن امتیاز از طرف‌های مقابل به چه میزان غلط و مملو از پیش شکست‌خورده می‌باشند.

در این راستا مجموعه فشارهای بین‌المللی در زمینه‌های دیپلماتیک، اعمال تحریم‌های جدید علیه پروژه‌های پهپادی و همچنین مانورهای نظامی از سوی کشورهای منطقه در خلیج‌فارس و یا مرزهای شمالی کشور و نیز علائم صدور قطعنامه در اجلاس آتی از سوی شورای حکام و به‌تبع آن رفتن پرونده اتمی رژیم به شورای امنیت ملل متحد و باز شدن سر کلاف «بند ۷»، تمامی محاسبات خامنه‌ای را برهم زد، بطوریکه وی اکنون ناچار به بلند کردن «پرچم تسلیم» برای ادامه مذاکرات اتمی شده است.

این واقعیت نیز ترجمان همان «منطق» اهرم فشار می‌باشد که مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق طی چهار دهه استقامت علیه دیکتاتوری مذهبی آن را به اثبات رسانده است.
در چنین صحنه‌ای به‌یقین می‌توان گفت که دستان خامنه‌ای برای این دور از روند مذاکرات و با مجموعه پیش شرط‌هایی که طرفهای مقابل بر سر میز گذاشته‌اند، بسیار خالی‌تر از گذشته می‌باشد. وی النهایه در سه محور و به‌طور محدود توان مانور خواهد داشت. نخست آبشار سانتیریفیوژ های مدل آی آر ۶ و ۸ که اساساً تعداد آنها از انگشتان دست نیز تجاوز نمی‌کند، دیگری ذخایر اورانیم غنی‌شده ۶۰ درصدی که به گفته متولیان حکومتی در بهترین حالت «۲۵ کیلو» می‌باشد و دست‌آخر نیز میزان سه تن اورانیم غنی‌شده ۳ و نیم درصدی می‌باشند.
همچنین در این راستا سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز اعلام کرده است: «در حال حاضر، تمرکز ما روی نخستین گام است و آن این‌که برنامه هسته‌ای ایران به محدودیت مشخص شده بازگردد و بار دیگر ایران به شکل دائمی و قابل راستی آزمایی، از دستیابی به تسلیحات هسته‌ای منع شود». (سایت مجاهدین خلق ۱۴ آبان ۱۴۰۰)

بسیاری از کارشناسان مسائل ایران به‌درستی براین باور هستند که خامنه‌ای منطقاً با چنین دستان خالی در دور بعدی مذاکرات امکان دستیابی به هرگونه امتیاز جدی را نخواهد داشت، مگر آنکه طرف‌های مقابل که بخشی از آنان «ابواب جمع» سیاست استمالت می‌باشند، قدری «اهرم فشار» را کم نموده خود به بخشی از خواسته‌های ولی‌فقیه تن دهند.
در این رابطه خانم مریم رجوی نیز «نسبت به شکست مذاکرات هسته‌ای ایران بدون سیاست قاطع» هشدار داده‌اند.