مثل بسیاری از شما، هموطنان آگاه و آزاده، وقایع دادگاه تاریخی استکهلم علیه دژخیم حمید نوری را از نزدیک مشاهده کرده و می کنم. چند روزی است، نوبت استماع و بازپرسی براساس برنامه ریزی پروسه دادگاه، به جلاّدک خمینی، حمید عباسی رسیده است. به برداشت من آنچه تا بحال بر زبان دژخیم نوری جاری شده است، مبین چند نکته اساسی و برنامه ریزی شده از قبل، توسط وزارت اطلاعات رژیم آخوندی است.
اولاً، تا اینجای استماع و باز پرسی، معلوم شد هدف حمید نوری به عنوان نماینده رژیم قتل عام، دفاع از خود و پرونده خویش نیست، بلکه به فرموده وزارت بدنامش در جهت دفاع از ولایت و جنایات رژیم علیه مردم و مقاومت و بخصوص مجاهدین خلق ایران و رهبری آنهاست.
ثانیاً، درهمین راستا تلاش می کند تا موضوع قتلعام دهه شصت و تابستان سیاه را از بیخ و بن منکر شود. در این زمینه متکی به تئوری گوبلز نازی است که دروغ هرچه بزرگتر، باورش آسانتر. با این وجود دژخیم نوری مدعی است که قتل عام در طول عمر نکبتی آخوندها دری ک مدت کوتاه، دوبار بوقوع پیوسته است اما نه در زندانها، بلکه در خطه کرمانشاهان. می خواهد بگوید ارتش آزادیبخش در جریان عملیات فروغ جاویدان قتل عام کرد و قتل عام شد!
ثالثًا، برای هزارمین بار به اثبات میرسد که شیطان سازی علیه مجاهدین از روز نخست بنا به دستور آخوندهای حاکم بوده، هست و خواهد بود. بکاربردن القاب آخوند ساخته و پرداخته علیه مجاهدین در دادگاه، بکّرات باعث اعتراض وکلای شاهدین و حتی رئیس دادگاه شده است.
رابعاً، رژیم ولایی از قول بازجو شکنجه گرش، حمید نوری اذعان می کند که تنها هماورد نظام مجاهدین و مقاومت است. کلمه پاک و منزه «مجاهد خلق» خط سرخ رژیم از روز نخست تا آخرین روز سرنگونی است. دژخیم نوری بناچار اعتراف می کند اگر اسمی از مجاهدین توسط او در دادگاه برده شود در برگشت به تهران بلافاصله دستگیر خواهد شد!
حمید نوری در پاسخ به اعتراض یکی از وکلای شاکیان در جلسه دوم بازپرسی در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱ با دجالیت و درعین حال التماس گفت: «خانم دادستان خواهش می کنم من را درک کنید. من اگر اسم مجاهدین را ببرم به محض این که به ایران برسم دستگیر می شوم. من در بازجویی هایم چند بار اسم مجاهدین و زندان گوهردشت را برده ام که از همین الان ترس وجودم را فرا گرفته است. من برسم ایران، صد در صد دستگیر می شوم. شک ندارم.»
خامساً، اعتراف به این حقیقت آشکار، ناخواسته اثبات می کند که شهادت ۳۰ هزار سر بردار سر موضع بسیار می تواند بیش از اینها اتفاق افتاده باشد. آمار مجاهدین در مورد قتل عام تابستان سیاه، کم است که زیاد نیست.
سرانجام و دست آخر اینکه، حلوا حلوا کردن نفوذی سرگردان، ایرج مصداقی و تلوزیون بی مقدار میمون تی وی و مجری بدنامش که مجبور شد نیم تنه زشت نظام ولایی را در معرض دید افکار عمومی قراردهد، برای چندمین بار اثبات کرد که دشمن خونی مجاهدین و بخصوص رهبری آنها سرچشمه مشترکی دارند. هم حمید نوری وهم تواب ونفوذی سرگردان از یک کاسه می نوشند. حرفهای هردوی آنها در شکل و محتوا علیه فرزندان رشید مردم ایران در سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران، رسواگر خط و خطوط سربازان بدنام ولایت است و بس!