آهنگ رام: هفت شهر عشق

 

 

هفت شهر عشق را عطار گشت 
                                                                                                                                                         ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. 

                                                               مولانا                                                                       

آخر ماه ژانویه امسال و در هشتادمین سالگرد هولوکاست سازمان ملل، با پیشنهاد اسراییل و آلمان قطعنامه‌ای را علیه انکار هولوکاست تصویب کرد.

تنها رژیم نسل‌کش آخوندها و در واقع فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران بود که در جهان به دلیل همسویی‌اش با فاشیسم نسل کش هیتلری این قطعنامه را مردود شمرد.

تصمیم گرفتم در نامه‌ای به الی ویزل مدافع بزرگ حقوق بشر، برنده جایزه صلح نوبل، استاد دانشگاه در آمریکا، حامی حقوق مجاهدین عزیز در اشرف و از بازماندگان هولوکاست حرفهایی را بنویسم و در این نوشته از جملات او به صورت مستقیم یا با انگیزه از آنها استفاده کنم.

آقای الی ویزل بسیار نازنین وگرامی،

با نهایت احترامی که من برای شما قائلم از شما اجازه میخواهم که 'شما' را در این نامه 'تو' و با اسم کوچکتان خطاب کنم تا بتوانم نامه ام را با زبانی ساده ترو صمیمی تر برایتان بنویسم.

من از طرفداران بزرگ تو هستم و در زندگی از تو بسیار آموخته ام.

تو در یکی از کتابهایت نوشته ای: ''بدون رنج نمیتوان از مرزهای جاودانگی گذر کرد''. تو خودت هم در راه دفاع از حقوق بشر جاودانه شدی.

من هم سی سال است که عضو بسیار کوچکی از یک خانواده خیلی بزرگ مقاومت علیه آخوندهای جنایتکار هستم و بسیار دیده‌ام انسانهایی که قبل از درگذشتشان خود را جاودانه کرده اند. ''آنها اشخاصی بودند که در تاریکی روشنایی خلق کردند.'' تو با نهایت مهربانی همیشه میگفتی که ''بازگشت به گذشته غیر ممکن است ولی ما میتوانیم همیشه برای انسانیت تصمیم بگیریم'' و شروع کنیم.''کافی است کمی بالاتر فکر وعمیقتر احساس کنیم''. ''ما همه در این دنیا یک تکلیف انسانی داریم'' پس ''آرام ننشینیم ''

الی بسیار عزیز،

تو تنها به جرم یهودی بودن به همراه اعضای خانواده‌ات در سنین نوجوانی به اردوگاه مرگ نازی‌ها فرستاده شدی و آنها را در آنجا از دست دادی. چقدر دردناک است که در آن سن پایین با اتاق‌های گاز، کوره‌های آدمسوزی و هولناکترین جنایاتی که بشر قادر به ارتکاب آنهاست یعنی جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی آشنا شده و هر روز صدها بار آنها را بر دیگران تجربه کردی!

 تو با شهامت بودی و ''امیدت را از دست ندادی''. ''خودت را با صبر مسلح کردی'' ''و بزرگترین درس زندگی‌ات را در آنجا آموختی:''نسبت به ستم نباید بی تفاوت بود''. ''باید کاری کرد''.

تو همیشه اشاره میکردی:

''بی تفاوتی آسانترین گزینه است، آغاز هیچ چیز نیست بلکه پایان است،

همیشه دوست دشمن است چرا که به مهاجم سود میرساند'' ''بی تفاوتی هیچ واکنشی برنمی انگیزد. لازم نیست برایش وقت بگذاریم'' ''به نظر من بی تفاوتی مظهر شر است''.

الی نازنین،

......امروز همه در باره نسل‌کشی یهودیان و 'راه حل نهایی' نازی‌ها برای نابودی آنها در کنفرانس وانزه در بیست ژانویه ۱۹۴۲ میدانند و اطلاع دارند که سران نازی یعنی آن دسته که در آن زمان خودکشی یا فرار نکرده بودند بعد از جنگ بین‌الملل دوم در دادگاه نورنبرگ که توسط متفقین در نوامبر ۱۹۴۵ تا اکتبر ۱۹۴۶ برگزار شده بود محاکمه شدند. اگر بخواهم خیلی کوتاه و کلی درباره آنها بنویسم باید بگویم که تقریبأ همه آنها یعنی اعضای بالای سیاسی، نظامی، قضایی و اقتصادی نازی‌ها در دادگاه ادعای بیگناهی کردند.آنها آنچه توان در دست داشتند انجام دادند که بیگناه جلوه کنند و آگاهانه به جزییات برنامه سیستماتیک و طرح‌ریزی شده دقیق جنایاتشان بخصوص جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی‌شان اشاره نکردند، سعی بر پنهان کردن حقیقت کردند تا از این طریق ابعاد جنایاتشان را کوچک نشان دهند و خود را از مجازات برهانند. ولی با حجم زیاد سند، مدرک، شاهد، فیلم و فاکت ... کار زیادی از دستشان برای نجات خوشان بر نیامد ....

فاشیسم نازی‌ها سقوط کرد و با وجود بیشمار جنایاتشان آنچه که بیش از همه در حافظه تاریخ و مردم کشورها ماند جنایت ژنوسید یا هولوکاست توسط آن بود. اما تو از بدترین بهترین را ساختی و همه جا گفتی ''با تغییر مثبت از زندگی میتوان از آن حمایت کرد'' ''این تاریکی است که قول روشنایی را به من میدهد'' و به انسانها در سطح بین‌الملل اعلام کردی: ''من عهد کردم در هر جا و هر زمان که حقوق بشر ضایع شود سکوت نکنم'' و تا آخر به عهدت وفا کردی .....ولی از سکوت گفتی..... پس با وجود پر مهرت به سراغ قسمت دیگری از تاریخ برویم بیش از چهل سال بعد از هولوکاست یهودیان در قسمت دیگری از کره زمین تا من از سکوت کشورهای دنیا برایت نقل کنم آنهم چه سکوتی!

الی مهربان،

 تو از مدافعان بزرگ مجاهدین عزیز بودی و میدانی که در سال ۶۷ با فتوای خمینی یعنی 'راه حل نهایی' آخوندهای پلید ۳۰ هزار زندانی سیاسی را به صورت سیستماتیک و با برنامه‌ریزی بیرحمانه‌ای در یک قتل عام هولناک به شهادت رساندند که بیشتر آنها را مجاهدین 'سر موضع' تشکیل میدادند.

 در این جنایت علیه بشریت با نهایت احترام به همه شهدای راه آزادی 'نسل کشی' مجاهدین عزیز را کمی بارزترمیکنم

دلیل اصلی کشتارمجاهدین

'اعتقادات' آنها بود. یعنی ارزشهای والای اخلاقی، حقوق انسانی و تحلیل روشن و مترقی آنها از اسلام که 'ضد بنیادگرایی' بود. مجاهدین عزیز همیشه خواهان آزادی و حقوق بشر بوده و هستند یعنی درست نقطه مقابل آخوندهای بنیادگرا که تحلیلی افراط‌گرایانه و ارتجاعی از اسلام دارند و دین را وسیله‌ای برای سرکوب، شکنجه و اعدام و توجیهی برای همه جنایاتشان میدانند. در این قتل‌عام، مجاهدین آگاهانه بر سر اعتقاداتشان ایستادند و با نام 'مجاهد' اعدام شدند.

امروز در دادگاهی در سوئد یک دژخیم با نام حمید نوری که در قتل عام ۶۷ نقش داشته محاکمه میشود که نهایت سعی‌اش را میکند تا خود را از مجازات برهاند. او خط رژیم آخوندی را پیش میبرد و برای کوچک نشان دادن ابعاد جنایاتش سعی بر پنهان کردن نسل‌کشی دارد، دقیقأ برای رسیدن به این هدف بزرگ او میداند که باید با نهایت پلیدی‌اش 'سر موضع بودن' مجاهدین عزیز را مخدوش کند. او در دادگاه گفت: ''اگر آنها میدانستند اعدام در پیش است بر هویت مجاهد بودنشان تأکید نمیکردند'' یعنی با ادعایش اگر مجاهدین میدانستند اعدام میشوند سر موضع نمی‌ماندند و رژیم هم آنها را اعدام نمیکرد! تمام حقیقت بر سر 'اعتقادات' مجاهدین است. او میخواست به خیال خودش 'درک مترقی، ضد استثمار و استبداد مجاهدین از اسلام را کوچک نشان دهد و در این راه تقصیر اعدام را از گردن رژیم باز کند و بر گردن شهیدان مجاهد بسیار عزیز بیاندازد .به این معنی که تقصیر رژیم نبود که آنها را اعدام کرد تقصیر این شهیدان بود که سر موضع ماندند. او فکر میکرد اینگونه میتواند اعدامها را توجیه کند و از مجازات فرار کند! فاشیست‌ها بخصوص از نوع مذهبی شان علاقه شدیدی دارند که تقصیر جنایاتشان را بر گردن دیگران بیاندازند. در بیشتر مواقع بر گردن دین و خدا میاندازند. پس چرا نوری در دادگاه میگوید حتی آوردن نام مجاهدین برایش هنگام بازگشت به ایران مسئله ساز است؟ این قدرت نام مجاهدین است که با اعتقاداتشان پیوند خورده که نوری را ترسانده. او فراموش نکرده فقط بر روی خودش نمیاورد که در ملاقات هیئت مرگ از جمله رییسی جلاد با آیت‌الله منتظری اعضای آن اعتراف کرده بودند که دختران مجاهد با ماندنشان بر سر موضع آنها را داغون کرده بودند!

الی بسیار نازنین،

 تو از هر شخصی بهتر میدانی که ابعاد نسل‌کشی را نمیتوان کوچک نشان داد. آن هم نسل‌کشی جان‌های شیفته‌ای مانند مجاهدین عزیز. این جمله زیبای تو مرا به یاد مجاهدین میاندازد چون در آن عشق موج میزند:

''نه تنها اشک بلکه امواج خروشان دریاها و تمام آب های اقیانوسها هم نمیتوانند باعث غرق شدن یک عشق شوند''. عشق به آرمان و ارزشهای انسانی!

 پنهان کردن نسل‌کشی کار غیر ممکنی است. آن هم با این همه سند، مدرک، شاهد، شاکی و فاکت ...در دادگاهی مستقل با حقوقدانانی برجسته که جزییات پرونده را با دقت و با اشراف بر قوانین سوئد، قوانین اروپا و قوانین بین‌الملل بررسی میکنند. ....

 اما جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی آخوندهای پلید به داخل کشور ختم نمیشود و از مرزهای آن فراتر رفته: در منطقه، در قتل‌عام‌ها در اشرف، در خاک اروپا، در ویلپنت ۲۰۱۸ در گردهمایی بزرگ ایرانیان با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی .....

اما این بار باز هم فراتر میرود در رابطه با یک نسل کشی دیگر و هولوکاستی دیگر!

الی عزیز،

رژیم آخوندی یک رژیم یهودی ستیز است!

چند سال پیش تو علیه حرفهای یهودی ستیزانه احمدی نژاد یک کارزار بین‌المللی به راه انداختی!

عقاید پلید آخوندی امروز هم تغییری نکرده. هیچوقت هم تغییر نخواهد کرد. این رژیم فریبکار است، جنایتکار است و همیشه هم خواهد ماند.

در واقع این رژیم آخوندی است که سیاست آشوبگرانه و جنگ افروزانه دارد و منطقه را دائم با گروههای تحت حمایتش در خاورمیانه به آشوب میکشد. آخوندهای پلید منکر شباهاتشان با فاشیسم نازی‌ها (بخصوص در 'نسل کشی') هستند. در اینجا به چند تا از این شباهت ها اشاره میکنم:

- پاک کردن آثار جرم قتل عام ها

رژیم آخوندی مزار شهدای گرانقدر ۶۷ را خراب میکند.

نازی ها روز قبل از آزاد سازی اردوگاه مرگ آشویتس همه دستگاه‌ها و کوره‌های آدمسوزی راتخریب کردند.

ـ هویت زدایی از قربانیان و شهیدان

 قربانیان تنها به جرم زاده شدن از مادر یهودی و به دلیل دینشان به قتل رسیدند. مجاهدین عزیز آگاهانه بر سر موضع ایستادند و سربدار شدند. آزادی دین و آزادی عقیده دو حق اساسی بشر است و قتل‌عام آنها توسط دیکتاتورها جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی محسوب میشود.

بسیاری از این قربانیان و شهیدان در گورهای بی نام  و نشان به خاک سپرده شدند و از بسیاری از آنها هنوز بعد از این همه سال هیچ اثری نیست.

ـ دلیل اصلی هر دو قتل عام ها دین آنهاست. در اولی یهودیت و در دومی اسلام روشن و مترقی است.

ـ هر دو رژیم سعی بر کوچک نشان دادن ابعاد جنایاتشان دارند. هر دو، قربانیان و شهیدان را بیدفاع، بیگناه و بیرحمانه به قتل رساندند.

و بسیاری شباهت‌های دیگر در جنایت جنگی، غارت ..........

 رژیم آخوندها میخواهد کار 'نسل کشی یهودیان' توسط هیتلر را به پایان برساند و این یهودی ستیزی را بارها ثابت کرده است:

 به طور مثال از طریق

ـ موشک‌های هوا فضای سپاه پاسداران که به سمت دهانه دریای عمان شلیک کرد که بر روی آن به زبان عبری نوشته شده بود: ''اسراییل باید از صفحه روزگار محو شود''.

ـ برگزاری نمایشگاه کاریکاتور هولوکاست

ـ انتشار پوستر در تارنمای خامنه ای پلید با عبارت ''راه حل نهایی'' که تصمیم سران نازی در کشتار هدفمند یهودیان بود در متن آن ......

رژیم آخوندها یک رژیم نسل کش است!

آخوندها میخواهند یک هدف اصلی دیگر هیتلر را هم که نتوانست تمام کند یعنی ساختن بمب اتم را آنها به پایان برسانند.

رژیم آخوندها میخواهد تحت پوشش انکار هولوکاست یهودیان 'نسل کشی خودش' در قتل عام ۶۷ را هم پنهان کند اینگونه میخواهد با فریبکاری نشان دهد که یک رژیم 'نسل کش' نیست. اگر چه بعضی از سران آخوندهای سفاک با افتخار به قتل عام ۶۷ اعتراف کرده‌اند ولی رژیم عملأ به از بین بردن آثار جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی‌اش میپردازد برای اینکه از قرارگرفتن جلوی عدالت وحشت دارد!

 در اینجا میخواهم یادی کنم از کار بسیار زیبای رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی چند سال پیش در سفرش به آلمان شهر برلین. او در محل بنای یاد بود قربانیان هولوکاست برای ارج نهادن بر آنها گل‌گذاری کرده و از این طریق پیامی برای همزیستی مسالمت آمیز خاورمیانه ارسال کرد.

 الی بسیار عزیز،

میدانم که تو سفیر صلح و تا چه حد مخالف برنامه هسته‌ای آخوندها بودی و در این رابطه با سناتورهای آمریکایی علیه بمب اتم آنها همکاری داشتی. تو خوب میدانستی که جهان باید نسبت به این مسأله دقت داشته باشد و خطر واقعی را در بی تفاوتی میدانستی که خطرش بزرگتر از بمب اتم است. و درست میگفتی چون رژیم در جنایتش در ویلپنت ثابت کرد که در کنار ساخت بمب اتم برای جنایات وحشتناکش همیشه به دنبال راه‌های سریعتر از آن میگردد.

رژیم نازی‌ها سقوط کرد. و دادگاه نورنبرگ برای محاکمه سران آن تشکیل شد که شروع محاکمه‌های زیادی بود و راه را برای دادگاه کیفری بین‌المللی لاهه باز کرد. جنبش دادخواهی تا روز محاکمه آخرین مسئولان جنایت علیه بشریت و نسل کشی ۶۷ رژیم آخوندها ادامه خواهد داشت. خامنه ای، اژه ای و رئیسی و دیگر سران رژیم باید در مقابل دادگاه کیفری بین‌المللی یا در دادگاه های مردمی در ایران آزاد فردا محاکمه شوند. شورشگران رژیم را سرنگون خواهند کرد اما جنایت علیه بشریت و نسل کشی رژیم تا روز آخر سرنگونی این بانکدار مرکزی تروریسم نه تنها در ایران و در منطقه بلکه در کشورها و قاره‌های دیگر ادامه خواهد داشت. دنیا باید مبارزه مردم ایران برای دموکراسی را به رسمیت بشناسند.

الی بسیار نازنین،

از دادگاه و عدالت برایت نوشتم. میخواهم همینجا یادی کنم از یکی از همکارانت که مانند تو مدافع بزرگ حقوق بشر و استاد دانشگاه بود و ادای احترام کنم به شهید بزرگ حقوق بشر که جایگاه بخصوصی نه تنها در مبارزه با رژیم آخوندی بلکه در دل عاشقان آزادی مردم ایران دارد.آقای دکتر کاظم رجوی.

 رژیم او را در ۲۴ آوریل ۱۹۹۰ در کوپه نزدیک به ژنو مقر اروپایی سازمان ملل به خاطر افشاگری‌های فوق‌العاده‌اش از نقض فاحش حقوق بشرتوسط آخوندها ترور کرد. او بنیانگذار محکومیت رژیم به همین خاطر در سازمان ملل بود.

اما مهمترین کاری که دکتر کاظم نازنین انجام داد نجات جان برادر گرانقدرش آقای مسعود رجوی در زمان دیکتاتوری شاه از اعدام بود. دکتر کاظم با درک بالایش از ارزش‌های انسانی، اشرافش بر حقوق بشر، عشق بزرگش به آرمان آزادی، شناختش از مجاهدین عزیز بخصوص برادر بزرگوارش مسعود، و علاقه فوق‌العاده‌اش به مردم ایران تشخیص داد که آنچه امکانات در دست دارد باید به کار گیرد تا مانع این جنایت بزرگ شود. نقش عظیم دکتر کاظم رجوی در جایگاه بسیار با شکوه امروز مقاومت ایران به خاطر نجات جان رهبر بی‌نظیرش غیر قابل توصیف است!

امروز همه میدانند که پرونده ترور او دوباره به جریان افتاده است. این بار به جرم جنایت علیه بشریت و نسل کشی. این دستاورد بزرگ وکلای مقاومت مسئله‌ای را شاخص کرد. ترور دکتر کاظم 'اولین نسل کشی آخوندها' در خاک اروپا محسوب میشود .یعنی دکتر کاظم 'اولین شهید بزرگ نسل‌کشی' توسط آخوندها در قاره اروپاست.

این بار دکتر کاظم نقض فاحش حقوق بشر رژیم آخوندی را نه در داخل ساختمان سازمان ملل در ژنو بلکه در خارج و در نزدیکی آن در کوپه با شهادت خو د نازنینش عملآ افشاگری کرد.

 شهادت او بزرگترین و گویاترین دلیل اثبات یک نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت توسط آخوندهای پلید است. در کشور سوئیس و ادامه قتل عام ۶۷ در ایران که شهید بزرگ حقوق بشر خود از دو سال قبل از آن یعنی از زمان وقوع آن مدافع بزرگ این جنایات هولناک بوده است!. سی سال نسل کشی و جنایت علیه بشریت در خاک اروپا توسط یک رژیم سفاک حاکم بر ایران !

الی عزیز،

سیاست مماشات باید خیلی زودتر از امروز به پایان میرسید. مماشات پایمال کردن تمام دست آوردهای ارزشمند حقوقی و حقوق بشری و اصول دموکراتیک کشورهای پیشرفته از جمله سوئیس است.

سی سال سکوت توسط مماشاتگران!

 به قول خودت: ''اگر چه سکوت میتواند در شرایط عادی زیبا باشد ولی در شرایط جنایت ابعاد بسیار زشتی به خود میگیرد ''سکوت میتواند به بدترین نوع خشونت تبدیل شود ''بخصوص که بررسی‌ها نشان دادند که ترور دکتر کاظم نازنین با دقت تمام طراحی شده بود. رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی خواهان قرار گرفتن سردمداران رژیم آخوندها که آمران این جنایت هولناک بودند در مقابل عدالت است''.

 آخوندها با همدستی دیپلومات تروریست هایشان یکی از برجسته ترین حقوقدانهای دنیا و وکیل و مدافع حقوق میلیونها ایرانی را به قتل رساندند ولی نتوانستند جلوی راه باارزش او در دفاع از حقوق بشر را بگیرند.اعضای مقاومت ایران به رهبری آقای مسعود رجوی به بهترین وجهی راه دکتر کاظم را ادامه میدهند. این رهبری بی بدیل را شهید بزرگ حقوق بشر در زمان نجات جان برادر گرانقدرش با تمام وجودش تشخیص داده بود. و امروز بهترین های حقوق بشر وچکیده آنها در طرح ده ماده خانم مریم رجوی برای ایران آزاد فردا برنامه ریزی شده اند و کانونهای شورشی قهرمان که همان مجاهدین 'سر موضع' هستند با هدایت رهبران بزرگ مقاومت پیشتازانه و فداکارانه شعله های قیام را روشن نگه میدارند تا آزادی را به همراه قیام کنندگان، جوانان شورشگر و ارتش آزادیبخش ملی برای مردم عزیزمان به ارمغان ببرند.

الی مهربان،

 اگر تو امروز اینجا بودی با نهایت مهربانی ات در باره شهید بزرگ حقوق بشر میگفتی:''هنر مقدس ترین نوع دست و دلبازی است'' ''زندگی سرشار از عشقش به انسانیت بسیار هنرمندانه بود''.

 و چه با شکوه است برای عاشقان آزادی مردم ایران در آینده ای نزدیک زمانی که از جلوی مجلس قانونگذاری گذر میکنند تندیس بزرگی از دکتر کاظم را ببینند و بر روی تابلوی قشنگی در کنار آن جمله زیبایی از او را بخوانند که شرف تاریخی آنهاست و عشق و انسانیت ۱۲۰ هزار شهید راه آزادی و خود شهید بزرگ حقوق بشردر آن موج میزند . جمله ای که معنی اش را تنها میتوان در عمق وجود و در ژرفای قلب احساس کرد که 'هفت کلمه' دارد ولی 'هفت شهر عشق' را فتح میکند و راه و رسم و آیین مجاهدین عزیز است:

 ''ما حقوق بشر را با خونهایمان نوشتیم''.