یک ماه از تهاجم روسیه به اوکراین میگذرد. تهاجمی که به کشته و مجروح شدن هزاران نفر از مردم اوکراین و آوارگی قریب سه میلیون تن از مردم آن تا این لحظه منجر گردیده و بسیاری از زیرساختهای شهری، جادهها، ساختمانهای مسکونی، مراکز دولتی، سایتهای نظامی و حتی اتمی مورد حمله قرار گرفته که میتواند خطری بسیار بزرگتر از فاجعه اتمی چرنوبیل را به همراه داشته باشد.
تهاجمی که ازیکطرف انزجار و محکومیت گسترده جهانی را به دنبال داشت و از طرفی یک مقاومت تحسینبرانگیز سراسری و مردمی را دامن زد. مقاومتی خیرهکننده با شرکت همه اقشار مردم از زن و مرد، پیر و جوان، از کودکان خردسال تا مادران و پدران ۸۰ سالهای که سلاح برگرفته و به میدان شتافتند، از رئیسجمهور تا مقامات مختلف کشوری و لشکری تا قهرمانان ورزشی و هنرمندان تا تودههای زحمتکش شهری و روستایی. مقاومتی شورانگیز و غرورآفرین که بهحق وجدانهای خفته بینالمللی را بیدار نمود تا آنجا که یکی از نمایندگان کنگره آمریکا تأکید نمود که «شجاعت آنها الهامبخش همه جهان شده است.»
ازاینرو علاوه بر روسای کشورهای مختلف و شخصیتهای سیاسی، تودههای مردم در سراسر جهان را به حمایت از اوکراین و مردم آن برانگیخت. از تظاهرات اعتراضی در دهها کشور جهان تا اعتراضات مردم روسیه در ۴۹ شهر، تا اعلام آمادگی هزاران داوطلب از کشورهای گوناگون برای جنگیدن در کنار مردم اوکراین و تا ارسال کمکهای نظامی و انسانی و پزشکی به آنجا.
شایان تأکید است که هنگام صحبت از مقاومت قهرمانانه مردمی در اوکراین باید به نقش رهبران آن اشاره نمود. همان رهبرانی که مواضع قاطعانه آنها روح مقاومت را همچون خون در شریانهای جامعه جاری کرد و مردم را به مقاومت و پایداری سوق داد. همان قاطعیتی که در موارد متعدد توسط رئیسجمهور آن کشور ابراز گردید و در قبال پیشنهاد مماشات گرانه مبنی بر خروج آر اوکراین ابراز داشت «ما نیاز به مسیر خروج نداریم، ما به کمک نیاز داریم». و یا اینکه گفت: ما چیزی جز آزادی خودمان برای از دست دادن نداریم. و یا آنجا که گفت: «جوهر زندگی همان جوهر آزادی ست. من حق ندارم برای خودم و خانوادهام بترسم. من باید نگران اوکراین و آینده آن باشم.» و یا در جای دیگر اعلام نمود «تا زمانی که چشمانمان سیاهی برود خواهیم جنگید زیرا ما رزمآوران روشنایی هستیم، ما به مبارزهمان ادامه میدهیم. ما از کشور حفاظت خواهیم کرد. ما سرزمینمان را آزاد خواهیم کرد.» و سرانجام وی تصریح نمود که: «ما امروز برای اینکه مرز زندگی و بردگی کجا کشیده میشود میجنگیم.»
ازاینرو مقاومت سراسری مردمی باعث برانگیختن حمایتهای جهانی گردید و وجدانهای بشری را در حمایت از آنها بیدار نمود. فراموش نکردیم که سالها پیش در شرایط محاصره اشرف، رهبر مقاومت گفت «اگر اشرف بایستد، جهان خواهد ایستاد.» در آنجا نیز با مقاومت اشرفیها (بهعنوان مبنا) جهان به حمایت برخاست و راه خروج مجاهدین بهصورت متشکل و سازمانیافته از عراق فراهم گردید.
در اوکراین نیز مقاومت سراسری مردمی بهویژه شرکت زنان و دختران و کودکان جامعه جهانی را به حمایت از آنها برانگیخت. از مادر ۸۲ سالهای که سلاح به دست گرفت و گفت میخواهد به نوههایش راه دفاع از آزادی را نشان دهد تا دختر جوانی که گفت «ما تا آخر ایستادهایم، برادران و خواهران ما قوی هستند.» و یا زن جوان دیگری که ابراز داشت «برای آزادی باید خون داد» و تا «مادران و پدران و خانوادههایی که برای شرکت در نبرد، کودکان خود را به دیگران سپردند.»
نمونههایی که یادآور مقاومت مادران ما همچون مادر ذاکری و مادر کبیری و دیگر مادران قهرمان ما، دوشبهدوش فرزندان خود درنبرد علیه فاشیسم دینی آخوندی است. فراموش نکردیم که خواهر جوان و مجاهد ما صبا هفتبرادران در واپسین لحظات حیاتش که براثر تهاجم وحشیانه مزدوران آخوندی در شرف پرکشیدن بود، تمام توان خود را بکار گرفت و گفت: «ما تا آخرش میایستیم» و یا صدها و هزاران خواهری که برای دفاع از شرف و نام و راه مجاهد به دژخیم نه گفتند و به چوبههای دار بوسه زدند.
سخن از مقاومت شورانگیز خلق به پا خاسته ایست که با دستهای خالی در جلو ستون زرهی نیروهای اشغالگر سینه سپر کرد و مانع پیشروی آنها گردید. صحنههای غرورانگیزی که یادآور مقاومت مجاهدین در مقابل تهاجم وحشیانه مزدوران عراقی آخوندها در اشرف، در ۱۹ فروردین سال ۹۰ میباشد. در همین رابطه مسعود رجوی در ۲۷ فروردین ۱۳۹۰ گفته بود «میتوان با دستهای خالی هم در برابر زرهیها و تیربارها و چرخهای هاموی صف بست و تهاجم دشمن ضد بشری را متوقف کرد و طرح و برنامه او را بر سر خودش شکست.» و نیز خطاب به رزمندگان مجاهد گفته بود: «با دستهای خالی به زرهیهای دشمن بیا بیا گفتید و درسهای جدیدی به بشریت معاصر عرضه کردید که بینظیر است. درسهایی که وجدان بشریت را تکان داد و بیدار کرد.»
در نمونهای دیگر افسر جوانی برای ممانعت از عبور نیروهای روسی از یک پل استراتژیک خود را به همراه پل منفجر نمود و با این عمل انتحاری، ضربهای سنگین به دشمن اشغالگر وارد نمود. رویکردی که یادآور عملیات فدایی قهرمانان خلق و به درک فرستادن آیت الشیطان ها و یا دژخیمان و شکنجهگرانی چون کچویی و لاجوردی قصاب اوین میباشد.
میبینید که در مقاومت قهرمانانه و یکپارچه مردم اوکراین، بعد از گذشت چند دهه از پایان جنگ جهانی دوم و انقلابات تودهای پس از آن (همچون انقلاب الجزایر و ...) چگونه از ارزش مقاومت و خیزش یکپارچه مردمی غبارزدایی شده است. تاکتیکها، شیوهها و سنتهای مبارزاتی بکار گرفته شده توسط نیروهای مقاومت مورد تحسین همگان قرارگرفته است. در اینجا دیگر از لزوم مبارزه غیر خشونتآمیز که دستپخت مشترک ارتجاع و استعمار است سخنی شنیده نمیشود. بکار گرفتن کودکان و نونهالان برای ساختن کوکتل مولوتف و سایر نیازمندیهای جنگ با برچسب «کودک سرباز» مخدوش نمیشود. از جدایی زنان و مردان برای شرکت تمامعیار درنبرد مرگ و زندگی با عناوینی چون طلاق و جدایی اجباری مورد چالش قرار نمیگیرد. مادرانی که فرزندان خود را به دیگران سپرده تا هم امنیت آنها تأمین گردیده و خود نیز به نیروهای آزادیبخش ملحق شوند، دیگر متهم به زیر پا گذاشتن عواطف مادری نمیشوند. همچنانکه انجام عملیات قهرمانانه انتحاری برای نابودی دشمن با عناوینی چون اقدام کورکورانه و ابلهانه محکوم نشده و انجام دهندگان آن متهم به مغزشویی نمیشوند و از سکت هم سخنی شنیده نمیشود. شیوهها و روشهایی که مقاومت خونبار مردم ایران، طی سالیان طولانی، آنها را علیه دشمن ضد بشری بکار گرفت و متقابلاً رژیم و جیرهخوارانش آنها را به ابزاری در راستای شیطان سازی از مجاهدین تبدیل نمودند.
در قیام و مقاومت سراسری مردم اوکراین همه چیز باعث غرور و افتخار ملی و تحسینبرانگیز است. نبرد مرگ و زندگی برای دفاع از شرف و عزت و آب و خاک و میهن است و همانطور که رئیسجمهور آن گفت: «برای کشیدن مرز بین زندگی و بردگی است.»
ازاینرو خانم رجوی در اجلاس بینالمللی روز جهانی زن که در ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ بهصورت آنلاین برگزار شد، ضمن انگشت گذاشتن بر شرکت گسترده و میلیونی زنان و دختران اوکراین در نبرد برای آزادی تأکید نمود که: «مقاومت مردم اوکراین نه فقط حماسهای در دفاع از شرف و موجودیت کشور، بلکه نقطه عطفی در احیای فرهنگ ایستادگی و مقاومت در جهان امروز است. آنها ایستادند و مماشات و انفعال کشورهای غرب را به چالش کشیدند. ایستادند و جهان را به حمایت برانگیختند.»
در خاتمه با وام گرفتن از یک سروده شاعر عرب این یاداشت را به پایان میبرم: «اذا الشعب یوما اراد الحیاه»
هرگاه ملتی برای حیات و زندگانی خود به نبرد بپردازد، پس سرنوشت و تقدیر ناگزیر باید پاسخ بدهد. شب ظلمانی و تیرهوتار باید که کوچ کرده و برود. و قیدوبندها و زنجیرهای اسارتبار باید که گسسته شوند.