تازه‌ترین داده‌ها از بازار ارز سخن از ادامه سقوط دوباره ریال در مقابل ارزهای خارجی به‌ویژه دلار آمریکا رادارند.

برای نمونه در حالیکه پیش از بروی کار آوردن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی، دلار در کانال «24 هزار تومان» خریدوفروش می‌گردید، اما طی روزهای گذشته شاهد هستم که در پی سقوط ارزش پول ملی، قیمت این «کالای گران‌بها» از مرز «۲۸ هزار و ۵۰۰» تومان نیز گذشته است.

در این رابطه سایت حکومتی دنیای اقتصاد (۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱) اعتراف کرده است: «قیمت دلار در بازار متشکل نسبت به‌روز گذشته افزایش را تجربه کرد و با رشدی که داشت، ۲۵، ۵۸۱ (بیست‌وپنج هزار و پانصد و هشتادویک) تومان معامله شد».

سخن از وجود ابر بحران مالی برای دیکتاتوری ولی‌فقیه می‌باشد که وضعیت آن به‌مانند «پنیر سوئیسی» سوراخ، سوراخ شده و امکان ترمیم آن به‌هیچ‌وجه میسر نیست. یک دلیل برای رشد و نمو این وضعیت را باید در وجود حجم عظیمی از نقدینگی و یا سیاست‌های عامدانه رژیم برای چپاول سرمایه‌های مردم جستجو نمود.
بدین‌سان دولت نحس سیزدهم نیز به‌مانند اسلاف خود، با تزریق پول بدون پشتوانه به بازار و دست‌کاری‌های عامدانه در بهای ارزهای خارجی و یا حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، تلاش دارد تا صندوق ورشکسته حکومتی را قدری‌ترمیم نماید.

همچنین سقوط ارزش پول ملی نیز تابع مستقیمی از تورم افسارگسیخته می‌باشد که اکنون به یک سیاست راهبردی برای دیکتاتوری ولی‌فقیه تبدیل گردیده است.
این وضعیت در حالی است که بنابرداده های حکومتی، رژیم آخوندی طی ماه‌های اخیر به میزان «یک و نیم میلیون» بشکه نفت صادر کرده است. بدین‌سان مشخص می‌شود که به دلیل وجود این حجم عظیم از درآمدهای نفتی، ضربات وارده به ارزش ریال اساساً ربطی به ورود ارزهای خارجی نداشته بلکه تابع مستقیم از خروجی آن یعنی «هزینه‌های سنگین» حکومت می‌باشد.

در این راستا باید به هزینه‌های کمرشکن برای سیاست‌های مخرب رژیم درزمینهٔ صدور بنیادگرایی، تروریسم، حمایت از گروه‌های دست‌نشانده در منطقه، پروژه‌های اتمی، موشکی و یا جنگ ضد میهنی اشاره نمود تا دلایل بروز فقر و فلاکت، رکود اقتصادی و یا سقوط ارزش پول ملی روشن‌تر گردد.
بدین‌سان طی چهار دهه گذشته شاهد هستیم که نرخ ارزهای خارجی به‌ویژه دلار در برابر ریال به میزان «۴۰۷۰ درصد» رشد را به ثبت رسانده، در حالیکه دیکتاتوری ولی‌فقیه طی همین مدت‌زمان بیش از «۱۸۰۰ میلیارد دلار» نفت به خارج صادر کرده است.

مضافاً براین واقعیت باید به شرایط و چشم‌انداز وخیم سیاسی و اقتصادی در ایران آخوند زده اشاره نمود که به‌یقین به دلیل وجود نارضایتی عمومی و پشت کردن سرمایه‌گذاران داخلی به حکومت، تأثیرات مستقیم خود را بر نرخ برابری ریال برجا گذاشته است.
سخن از رکود اقتصادی و تولیدی در کشوری بروی منابع عظیم نفت و گاز و ثروت می‌باشد که در خلاء هرگونه عرق ملی از سوی حکومت و یا سرمایه‌گذاری، رشد و نمو داشته است.

دیگر مقالات «گزیده ها» را در اینجا بخوانید