دیکتاتوری مفلوک ولیفقیه بهاشتباه براین باور بود که با اِعمال سیاست انقباض و گرسنه نگهداشتن عامدانه جامعه، بحران سرنگونی را پشت سر خواهد گذاشت، اما این بار برخلاف دوران کرونا و سوءاستفادههای ضد انسانی رژیم از آن بحران، قضایا روند منطقی دیگری به خود گرفته و به خیزش، قیام و شورش علیه نظام آخوندی تبدیل گردیده است.
دراین راستا شاهد هستیم که تنها طی شب گذشته بخشهای بزرگی از کشور دستخوش اعتراضات بهحق از سوی اقشار ضربه خورده میباشند. خیز جوانان دلیر جونقان با الگوبرداری از کانونهای شورشی و با به آتش کشیدن نمادهای حکومتی مانند پایگاه بسیج، وسایل نقلیه دولتی و درگیری شجاعانه با نیروهای سرکوبگر رژیم، ترجمان این واقعیت است که جامعه دردمند ایران بههیچوجه سر سازش با این دیکتاتوری عنانگسیخته را ندارد.
در نمونهای دیگر جوانان و مردم دلیر در شهرکرد، ضمن اعتراض به تورم، گرانی و فقر معیشتی با شعارهای «مرگ بر خامنهای»، «رئیسی دروغگو، حاصل وعدههات کو»، «رئیسی بی ناموس مملکت و رها کن»، «ننگ ما ننگ ما دولت الدنگ ما»، به تظاهرات پرداختهاند.
ابعاد اعتراضات بهحق که تا تهیه این مطلب حداقل «شش استان» کشور ازجمله خوزستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و همچنین شهر فشافویه در استان تهران و یا شهرهای «اهواز، ایذه، شهرکرد، دو رود، ماهشهر، جونقان، کرمانشاه، کازرون، تهران و اندیمشک» را در برگرفته، ترجمان این حقیقت است که ولیفقیه طلسم شکسته اکنون در حال درو کردن توفان میباشد.
گرانیهای عامدانه از سوی دولت نحس آخوند رئیسی که با هیچکدام از دادههای حکومتی بهویژه درزمینهٔ درآمدهای سرشار از صادرات نفت همخوانی ندارد، بهیقین باهدف منکوب و درگیر نمودن جامعه از فردای ویروس کرونا میباشد. بدینسان خامنهای تلاش دارد تا جامعه را برای حلوفصل سادهترین نیازمندیها درگیر، خسته و به محاق بکشد. این وضعیت در حالی است که ولیفقیه بهعمد از اعطاء بودجههای ضربتی برای حلوفصل بحران معیشت در کشور خودداری میکند.
در حالیکه مردم روزانه با گرانی سرسامآور و تضعیقات حکومتی روبرو میباشند، شاهد هستیم که رژیم آخوندی چگونه دست به افزایش بودجه نیروهای سرکوبگر، بسیج ضد مردمی، صداوسیمای خامنهای و یا هزینههای جنگافروزی و ساخت سلاح اتمی زده است.
همچنین باید اذعان نمود که طی این دور از قیامها، نوکتیز اشعار ضد حکومتی از سوی مردم بهجانآمده بهسوی شخص خامنهای و دولت دستنشانده وی نشانه رفته است. مردم بهخوبی دریافتهاند، این شخص خامنهای است که برای «سیر تا پیاز» نظام آخوندی تصمیمگیری میکند و دولت آخوند رئیسی را نیز صرفاً نقش «غلام حلقه بگوش» وی را بازی مینماید.
بدینسان جامعه اکنون به این واقعیت پی برده که ولیفقیه مسبب اصلی برای تمامی درد و آلام مردم محروم میهنمان میباشد. این سخن بدان معنا است که به دلیل یکدست بودن حکومت و با حذف باندهای مقابل از ارگانهای اجرایی و قانونگذاری، دیگر برای ولیفقیه طلسم شکسته هیچ عذر و یا بهانهای باهدف سرپوش گذاشتن بر نقش بلامنازع خود باقی نمانده است.
دیگر مقالات «گزیده ها» را در اینجا بخوانید