حسین یعقوبی: از زمینه سازی برای ترور تا نقش آفرینی در آن

 

 در نوروز ۱۴۰۱ مسعود رجوی، رهبر مقاومت ایران، جلاد ۶۷ را «برآمد و بارزترین شاخص دوران سرنگونی» خواند. پیشتر از آن اما، خامنه ای ولی فقیه درمانده نظام، انتخاب رئیسی را یکی از حوادث شیرین سال خوانده بود. 
 در این بین موتور مقاومت سازمان یافته در همه عرصه های نبرد با توان و شتابی چشمگیر و متناسب با نیازهای دوران سرنگونی در حال پیشروی است و سمت و سوی بردارهای همه اعتراضات مردمی، سرنگونی رژیم را نشانه گرفته است. خامنه ای با خراطی باندهای رقیب و یک پایه کردن نظام و گماشتن رئیسی جلاد در مسند ریاست جمهوری درتکاپوی مهار بحران و شرایط عینی انفجاری جامعه است. در صدر اولویت های راهبردی نظام تک پایه متکی بر پاسداران، سد بستن در مقابل اعتراضات و قیام های توده های عاصی و جلوگیری از پیوند آنها با نیروی پیشتاز رهبری کننده یعنی کانونهای شورشی (عنصر ذهنی) به هر قیمت ممکن است.
تشبثات تروریستی رژیم آخوندی در آستانه کهکشان مقاومت ایران نشان داد که دیکتاتوری مذهبی برای پیشبرد راهبرد انهدام مقاومت، بیش از گذشته به دو ابزار شیطان سازی و تروریسم نیازمند است؛ آن هم در شرایطی که بلوغ تعارض مردم با حاکمیت دیگر جایی برای کرامات اصلاح طلبان قلابی بسود حفظ نظام باقی نگذاشته است. 


کارکرد بریده مزدوران از زمینه سازی برای ترور تا نقش آفرینی در آن
بعد از استقرار مجاهدین خلق در اشرف۳، وزارت اطلاعات آخوندی در پناه سیاست ننگین مماشات و با صرف هزینه های نجومی دور جدیدی از شیطان سازی از مجاهدین را با کمک “خبرنگاران دوست” و بریده مزدورانی که به استخدام خود درآورده است، کلید زد. 
در این راستا، منجمله لوئیزا هومریش، یک خبرنگار آموزش دیده در ایران بطور حیرت آوری دروغ‌های شاخداری را از قول یک دوجین مأمور مزدبگیر وزارت اطلاعات از جمله حسن حیرانی و غلامرضا شکری تحت عنوان اعضای سابق مجاهدین در مجلاتی چون اشپیگل و دی سایت منتشر کرد. خوانندگان این مقالات بیاد دارند که به عنوان نمونه لوئیزا هومریش با وقاحتی بی مانند حتی از انتشار دروغ بیشرمانه و مجرمانه ای مانند اینکه «گفته میشود که سه بار در هفته بسیاری از آنها (مجاهدین) تمرین میکنند که گلوها را با چاقو از هم بدرند، دستها را بشکنند، چشم ها را با انگشت از حدقه در بیاورند و دهانها را پاره کنند. این چیزها را حداقل جداشدگان از گروه شرح میدهند» و یا اینکه مجاهدین دستان غلامرضا شکری را با سیگار سوزانده اند، در مجله معتبری چون اشپیگل ابایی نداشت! بگذریم که دادگاه اشپیگل را مجبورکرد که بخشهایی از این مقاله را حذف کند.

برای وزارت بدنام، عضوگیری از خائنان مزدور در کمپین شیطان سازی از جهت فریب مردم بسیار حائز اهمیت بود، چرا که بدلیل تنفر عمومی از رژیم، اساسا مردم  به چرندیات سردمداران رژیم و دستگاههای امنیتی و تبلیغاتی آنها بر علیه مجاهدین وقعی نمی گذارند. اگرچه در نتیجه روشنگری ها و تلاش‌های حقوقی مقاومت ایران، در بسیاری از موارد کمپین شیطان سازی رژیم در عرصه رسانه های خارجی به شکست انجامید؛ اما تحقیقات ۴ ساله پلیس آلبانی و حکم دادگاه ویژه  مبارزه با فساد و جرائم سازمان یافته که منجر به دستگیری و بازجویی ده ساعته از ۱۱ تن از این افراد گردید، اکنون جای هیچ شبهه ای در مزدوری این افراد برای وزارت بدنام اطلاعات در قبال دریافت پول باقی نمی گذارد. بر طبق این حکم، دادگاه به پلیس اجازه می دهد تا محل انجمن دست ساز وزارت اطلاعات با نام “آسیلا” و مکان‌های اقامت حسن حیرانی، غلام شکری، مصطفی بهشتی و سایر مزدوران را مورد تفتیش قرار دهد، از آن‌ها بازجویی کرده و کلیه دستگاه‌های الکترونیکی و تلفن‌های همراه و کامپیوترها و دستگاههای ضبط و پخش و اسناد و پول و هرگونه سلاح یا مواد مخدر که یافت شود را ضبط کند. حکم دادگاه هدف از این اقدامات را جلوگیری از «هرگونه حمله احتمالی تروریستی» اعلام می کند. این افراد «متهم هستند که توسط سرویس‌های مخفی ایران، سپاه، قدس یا سپاه پاسداران ایران برای به دست آوردن اطلاعات در مورد سازمان مجاهدین در آلبانی پول دریافت می‌کنند.»
علاوه بر این آنها مأموریت داشتند، جهت ایجاد کمپین گسترده شیطان سازی از مجاهدین در رسانه‌های آلبانی نفوذ کنند.

تلویزیون تاپ چنل در ۲ اوت ۲۰۲۲ به نقل از یک منبع اطلاعاتی آلبانی اعلام کرد: “یک واحد اطلاعات عملیات مخفی قدس در خارج از ایران، علاوه بر حمله سایبری در آلبانی، با اعزام مأموران مخفی به عملیات بدنام کردن اعضای مجاهدین خلق نیز اشتغال داشته است.این واحد برای تحقق این امر تلاش کرده است تا در رسانه های آلبانی نیز نفوذ کند.”
از سوی دیگر نیوز۲۴ گزارش داد که: «علاوه بر مکان‌های فیزیکی مجاهدین خلق، آرام (نام مستعار علیرضا نقاش زاده مزدور مقیم اتریش) و تیم او بر کسب اطلاعات در مورد مریم رجوی، صدیقه حسینی، جواد خراسان و حسن نایب آقا متمرکز بود.» و بالکان وب می نویسد: «مهدی ابریشمچی یک هدف حمله اخیر بود.»
  
تشبثات تروریستی رژیم و تحقیقات پلیس و مراجع حقوقی آلبانی بر دو حقیقت انکار ناپذیر صحه می گذارند: 
- حقیقت نخست اینکه برخلاف همه دعاوی رژیم و حامیانش مبنی بر عدم پایگاه اجتماعی مجاهدین در بین مردم، مجاهدین جدی ترین آلترناتیو و تهدید سرنگونی دیکتاتوری مذهبی بوده و رژیم برای انهدام آنها حاضر به پذیرش هر ریسکی، حتی موشکباران و حملات پهبادی بر علیه آنها در خاک کشوری که عضو ناتو است، می باشد.
- بعد از تحقیقات پلیس آلبانی اکنون نباید ذره ای تردید داشت که مزدورانی چون حسن حیرانی، غلامرضا شکری، علیرضا نقاش زاده  و باندهای مرتبط با آنها، آنگونه که تاکنون تصور می شد، نه در زمینه سازی عملیات تروریستی که خود در طراحی و اجرای آن نقش آفرینی می کنند.
افشای این مزدوران اجیرشده توسط  نیروی تروریستی قدس وظیفه هر انسان آزادیخواهی است که  با رژیم ضدبشری حاکم بر ایران مرزبندی دارد.