حمله پاسداران رضا پهلوی به آقای حسن حبیبی و مجروح نمودن او با میله آهنی، در تظاهرات بروکسل سازماندهی شده بود. و ادامه مرگ بر چپی مرگ بر مجاهد است
وقتی رضا پهلوی میگوید من با همین پاسدار و بسیجی نظم جامعه را تأمین میکنم، دقیقاً این نمونهای از همان نظم است.
این سنخ حملات تکراری در لندن، سوئد، لسآنجلس، پاریس، بروکسل، به مخالفان رژیم، البته برای اعتراض به حکومت آخوندی نیست.
سردسته اوباش رضا پهلوی، آقای حسن حبیبی را به چند تن دیگر از شعبان بیمخها نشان میدهد تا او را محاصره و به زیر ضرب تخت شلاق منتظرالسلطنته ببرند.
همچنین حمله به یک خانم کرد بنام مهناز عرب در تظاهرات بیستم فوریه در تاریخ جنبش آزادیخواهانه مردم ایران ماندگار خواهد شد.
در ایران پاسداران و بسیجیهای حزب الهی میزنند و میکشند، در خارج ساواکیهای رضا پهلوی..
پلاکارد در دست آقای حسن حبیبی نه شاه و نه شیخ.، نه تاج و نه عمامه بوده است.
ولی گویا، این تظاهرات، مراسم تاجگذاری بچه پینوشه را تدارک میدیده.
ناگفته نماند "پادشاهی مسخره انتخابی": که رضا پهلوی از آن دم میزند از همین رقم میباشد.
شاه و شیخ هر دو میگویند: از ما تعریف کنید آزاد هستید، اگر مخالفت کنید اغتشاشگر هستید!
تعریف آزادی رضا پهلوی برای فردای ایران از نوع تخت شلاقهای پرویز ثابتی شکنجهگر است.
این نوع حکومت شاه و شیخ در ایران قرنها بوده و انقلاب ۱۴۰۱ برای آزادی از ظلم شاه و شیخ است.
این رفتار وحشیانه همانند حمله پاسداران به مردم در تهران و کردستان تا زاهدان است.
دستهای ناپاک"نایاک"، پشت پرده چماقداران و اوباش را ، باید به پای میز محاکمه کشاند.
حسین اخوان توحیدی
پاریس
۲ اسفند ۱۴۰۱