۱-قیام ۱۴۰۱ ویژگیها و هدف و استراتژی آن
قیام ۱۴۰۱ گرچه به دنبال قتل ژینا امینی جرقه خورد و علیه گشت ارشاد بود ولی بهسرعت به قیام علیه رژیم ولایتفقیه و تمامیت یک حاکمیت ضدمردمی، سرکوبگر و غارتگر تبدیل شد و مدار آن بر قله رفیع انقلاب بسته شد.
مردم ایران از همان آغاز با شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر اصل ولایتفقیه بنا را بر سرنگونی رژیم نهادند و قیام را بهطور سراسری و در تمام استانها و شهرها در مدت کوتاهی گسترش دادند. آنها در مبارزات متجاوز از چهل سال خود به این یقین و باور رسیدهاند که این رژیم دشمنترین دشمنانشان است. رادیکالیسم قیام تا آنجا بود که حتی اپوزیسیون نمایان نیز به رأیالعین دیدند که مردم ایران یک انقلاب دموکراتیک و آزادیخواهانه را برای سرنگونی رژیم در برنامه خود دارند. انقلابی که در رهبری آن نسل جوان، نسل انقلابی و جوانان شورشی قرار دارند و زنان و دختران شورشی آن را بهپیش میبرند و خواست این پیشتازان آزادی، استقلال، حاکمیت مردم و برابری است.
۲- آتش جواب آتش
وقتی رژیم دست به سرکوب اعتراضات، تظاهرات، اعتصابات و قیام سراسری مردم زد و به روی آنان آتش گشود، وقتی رژیم در مراسم یادبود مهسا (ژینا) امینی در سقز دست به سرکوب زد. وقتی در زاهدان خلق بلوچ پس از نماز جمعه اعتراضات خود را به خیابانها کشاندند و رژیم دست به قتلعام و دستگیری خلق بلوچ زد و خشونت را به اوج برد، برای نسل انقلاب و شورشگر و برای جوانان و زنان به ستوه آمده راهی جز این نماند که با آتش در برابر آتش رژیم جنایتکار از خود دفاع کنند و به مراکز سرکوب رژیم مانند بسیج و سپاه و به مراکز جهل و جنایت و قساوت رژیم مانند دادسراها و مراکز قوه قضاییه، و به حوزههای جهل و جنایت رژیم حمله کنند.
۳- آلترناتیو ارتجاعی و استعماری
با استمرار قیام، ارتجاع و استعمار که چشمانداز سرنگونی رژیم را دیدند درصدد مقابله با این شرایط انقلابی برآمدند و تلاش کردند که با ایجاد یک آلترناتیو ارتجاعی استعماری دستساز و با شعارها و گفتمانهای پوشالی قیام مردم را به انحراف بکشانند و مردم را دلسرد و پاسیو کنند.
با پیشرفت قیام ارتجاع از ترس سرنگونی در چشمانداز و استعمار از سر بیجانشینی به خیال خام تکرار نمایش 28 مرداد و از گور درآوردن رضاخان دوم افتادند. پرده اول را به دانشگاه جرج تاون سپردند و به دنبالش پردههای وکالت و کنفرانس مونیخ با گدایی حمایت نکردن از مجاهدین به صحنه آمد. اینها افاقه نکرد و پرده بعدی به چماقداران و شعبان بیمخها و شکنجه گران ساواک سپرده شد. به تظاهرات دیگران حمله کردند و دستوپا شکستند و تابلو «ثابتی کابوس تروریستها» بلند کردند.
آلترناتیو ارتجاعی و استعماری جوانان شورشی و قیام آفرین را متهم به خشونتطلبی کرد و با شعار بی هزینگی و فعالیت مدنی و با تبلیغات گسترده رسانههای ارتجاعی و استعماری را علیه قیام به صحنه آورد.
رسانههای وابسته به ارتجاع و استعمار سیاست سنگینترین بایکوت علیه مجاهدین و کانونهای شورشی را در پیش گرفتند، از تلاشهای گسترده آنان حتی کمترین گزارش ندادند، عملیات اختناق شکن آنها را در داخل کشور بایکوت کردند و کارزارهای بینالمللی، تظاهرات و اعتراضات جهانی را با سکوت برگزار کردند و از فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک مقاومت در سطح بینالمللی در جهت جلب حمایت و پشتیبانی از قیام و انقلاب در داخل کشور کمترین انعکاسی ندادند. در نقطه مقابل از کوچکترین اقدام آلترناتیو ارتجاعی و استعماری را با تبلیغات دروغین و گسترده از کاه کوه ساختند. تا توانستند در بادکنک یک ملاقات غیرسیاسی با رئیسجمهور فرانسه دمیدند، موش کوه کنفرانس مونیخ را فیل عرضه کردند و سفرهای اروپایی بیمایه و جلسه کساد پارلمان اروپا و گردش تفریحی به اسرائیل را تا توانستند حلوا حلوا کردند. اما از هیچیک از این بندبازیها آبی برای وکیل الدوله و زینتالمجالسهایش گرم که نشد هیچ، منشورشان در پاشوره فاضلاب تاریخ افتاد.
۴- نقش و جایگاه نسل انقلاب و کانونهای شورشی
نسل انقلاب و جوانان شورشی بهویژه زنان و دختران قیامی، با آگاهی از ماهیت توطئههای رژیم و آلترناتیو ارتجاعی استعماری هشیاری خود را حفظ کرده و با عملیات ضد اختناق بر استمرار قیام اهتمام ورزیدند و شعار اصلی خود را بر سرنگونی و علیه نظام ولایتفقیه استوار کردند. آنها با شعار چه باحجاب و چه بیحجاب پیش بهسوی انقلاب، در تظاهرات خود در داخل و در خارج کشور هم علیه حجاب اجباری قیام کردند و هم همه زنان و دختران شورشی را در مسیر استمرار قیام به صحنه آوردند.
جوانان و زنان و مردان شورشی در تظاهرات و اعتراضات و خیزشهای خود با شعارهای مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر، نه تاج و نه عمامه-آخوند کارش تمامه، نه سلطنت، نه رهبری دموکراسی برابری، و با آتش جواب آتش قیام را از مسیر انحرافی به استراتژی اصولی خود برگرداندند.
در کردستان دلاور با شعار از کردستان تا تهران جانم فدای ایران و در بلوچستان قهرمان با شعار از زاهدان تا تهران جانم فدای ایران اتهام تجزیهطلبی را بر سر شیخ و شاه آوار کردند و زنان و مردان جانبرکف بلوچ هر هفته بعد از نماز جمعه با فریاد میکشم میکشم آنکه برادرم کشت استمرار قیام را تثبیت کردند. کارگران و کشاورزان و مردم استانها و شهرهای مختلف در سراسر کشور به اشکال مختلف برای نجات از شر نظام خامنهای دست به تظاهرات و تجمع و اعتصاب زدند.
۵- مبارزه یکساله مجاهدین و کانونهای شورشی و جوانان انقلابی در داخل و خارج کشور علیه آلترناتیو ارتجاعی و استعماری و در راستای تعمیق انقلاب و قیام، آلترناتیو ارتجاعی را با شکست مواجه ساخت و ثابت کرد که این تلاشها جز در خدمت به رژیم و در خیانت به مردم طراحی نشده و به اجرا درنیامده است. ثابت شد تکرار کودتای ننگین ۲۸ مرداد در تعادل قوای کنونی بین مقاومت و مردم ایران از یکسو با ارتجاع و استعمار از سوی دیگر خوابوخیالی است که هرگز تعبیر نخواهد شد. کارزارهای سیاسی و فعالیتهای بینالمللی و بهویژه برگزاری کهکشان کهکشانها علیرغم تبانی رژیم آخوندی با دولت فرانسه همراه با گسترش کانونهای شورشی و عملیات ضد اختناق آنها در داخل کشور توانست قیام و انقلاب مردم ایران را به مسیر واقعی و رو به رشد آن برگرداند بهطوریکه هر روز بیش از قبل ترس و هراس از قیام مجدد سرتاپای رژیم را فراگرفته و به نیروهای سرکوب هشدار و آمادهباش میدهد و روزی نیست که درباره مجاهدین و تواناییهای آنها تبلیغ نکند و خطر آن را برجسته نسازد.
در یککلام باید گفت:
-طی یک مبارزه قهرمانانه مجاهدین و مقاومت ایران و کانونهای شورشی، آلترناتیو ارتجاعی و استعماری از صحنه سیاسی ایران محو شد
-به اثبات رسید که شورای ملی مقاومت ایران با محوریت سازمان مجاهدین خلق تنها آلترناتیو واقعی و قدرتمند رژیم آخوندی است
-ثابت شد پاسخ سرنگونی این رژیم ارتش آزادیبخش و استراتژی کانونهای شورشی است.
۲۰ اگوست ۲۰۲۳