محمد قرایی: نگاهی به پیام نوروزی جان جانان

 

نوروز پیروز ۱۴۰۳ با صدای گرم و دلنشین مسعود، جان جانان! نوید بهاران آزادی محتوم را مژده داد. پیشاپیش، کانونهای قهرمان شورشی، طلایه داران ارتش رهایی، نشانه های رسیدن لهیب شعله های خروشان مردم به بیت العنکبوت را داده بودند. این روزها فضای مجازی و دیوار شهرها مملو از شعار سال هزار و چهارصد و سه، آتش به بیت میرسه! است.

بخاطر دارم در بهاران نیم بند آزادی که شیطان سازی ها علیه مجاهدین آغاز و حمله و هجوم به ستادشان شروع شده بود، هواداران مجاهدین خطاب به مسعود فریاد زدند ستاد تو قلب ماست. اندک زمانی بعد خروشیدند که خلق جهان بداند مسعود معلم ماست. معلمی که تبیین جهان را تبیین و به نسل انقلاب و تشنه آزادی هدیه داده بود. نگاهی نو، فلسفی و علمی به هستی، تاریخ و انسان. هنگامی که خمینی ملعون درون مایه هیولایی و ضد بشری و ضد ایرانی خویش را برملا نمود، ملیشیا غرید که خلق جهان بداند مسعود رهبر ماست. این چنین بود که مبارزه تنگاتنگ، خون بار و مستمر «مسعود» با «خمینی» و بقایایش ادامه پیدا کرد و امروزه روز نیز با شدت و حدت در جریان است.

مقاومت آزادیستان ایران و ایرانی و در محورشان سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران و رهبری پاکبازشان، افزون بر رنج و شکنج و فدای بیکرانشان، به کلمات و جملات معنا بخشیده و در حال تطهیر شان از لوث وجود موجودات پلیدی بنام آخوند هستند.

پیام اول فروردین ۱۴۰۳ با صدای غرور انگیز شیر همیشه بیدار، مسعود رجوی همچنانکه برای دوستاران آزادی مردم ایران خوشایند است، تیری است بر قلب ارتجاع و از ما بهتران. همانها که چشم دیدن آلترناتیو مستقل و دموکراتیک را ندارند و آن را برای مردم ایران نمی پسندند. غارت گرانی که در طول تاریخ و سر بزنگاهها از راه رسیده و حاصل دسترنج انقلابیون را به یغما برده اند. نگاهی به جنبشهای یکصد سال گذشته از مشروطه تا جنبش جنگل و از جنبش ملی شدن نفت تا انقلاب بهمن 57 شاهد گویا و دردناک شاه و شیخ خور شدن رنج و شکنج آزادیخواهان به خون آغشته این مرز و بوم و خلق ستمدیده است.

به نظر می رسد این بار مردم ایران و مقاومت عادلانه اش با جمع بندی شکست ها و پیروزی‌های انقلابیون پیشین، راه نفوذ و شکافها را برای جماعت مفت خور! صاحبان تاج و عمامه به تمام و کمال بسته‌اند. مردم ایران و فرزندان رشیدش در طول تاریخ ایران همدستی آیت الله ها و ظل الله ها را علیه حق حاکمیت مردم محروم و زحمتکش بارها دیده و با تمام وجود لمس کرده‌اند. آنها ستار خان را در باغ شاه به گلوله بسته و انقلاب مشروطه را به شکست کشاندند. میرزا کوچک خان، رهبر فداکار جنبش جنگل را سر بریدند. پیشوای آزادی مردم ایران دکتر مصدق  را در قلعه احمد آباد زندانی و دق مرگش کردند.

شاید یکی از دلایل طولانی شدن درد و رنج مردم ایران در دوران ما، بازهم اتحاد شوم این جماعت نامشروع و ضد مردمی در سایه سار مماشات و استعمار گران باشد. مسعود رجوی برخلاف دجالان دین فروش حاکم برایران معنی کلمات و حرفهایشان را به تمام کمال می‌فهمند. رهبری این مقاومت برای معنا بخشیدن به کلمات، قیمتهای کلان داده‌اند. جملات زیر از پیام اول فروردین آقای رجوی بیانگر توصیف معضل و مشکل کنونی مردم ایران و راه حل هاست. ایشان در بخشهایی از این پیام روشنگرانه خطاب به ما و مردم ستمدیده ایران می‌گوید: « تبریک برای چهل و سومین بهار سرخ فام مقاومت!

بزرگترین، طولانی‌ترین، بغرنج ترین و خونین ترین مقاومت سازمان‌یافته تاریخ ایران با چراغ راهنمای «نه شاه، نه شیخ»

به باور من «طولانی‌ترین است» بخاطر اینکه مردم ایران پس از قرنها تصمیم گرفته اند همزمان پرونده شاه و شیخ را چونان انقلاب کبیر فرانسه برای همیشه مختومه اعلام نمایند.

«بغرنج ترین است» برای اینکه بقول سعدی سگ را گشاده اند و سنگ را بسته اند. پانزده سال تمام تنها بخاطر خوشایند عمامه بسران، دولتهای مدعی حقوق بشر و آزادی، بزرگترین و منسجم ترین تشکیلات دموکراتیک مردم ایران، یعنی مجاهدین خلق را در لیست سیاه خودشان قرار دادند و بیش از یکدهه برای ارتجاع هار حاکم برتهران فرجه بقاء خریدند. دستان خونین آخوندها را برای سرکوب در داخل و صدور تروریسم در منطقه و جهان باز گذاشتند.

 «خونین ترین است» به دلیل وجود هیولایی بنام خمینی دجال که به دستور او و در مدت کوتاهی بیش از سی هزار زندانی سیاسی سر به‌دار می شوند و ارباب لا مروت دنیا بازهم برای خوشایند ملاهای تهران باعث می شوند که جهان خبر دار نشود. در پیام رهبری مقاومت، تنگناهای نفس گیر ولی فقیه پوشالی رژیم، انزوای کم نظیر حاکمیت، فروپاشی کامل اقتصاد، اوج اعتبار بین المللی یگانه آلترناتیو، به رساترین صورت ترسیم شده است. راه حل نهایی برای برون رفت از شب تاریک و بیم موج و گرداب هایل، بوضوح نشان داده می شود. مطالعه کلمه به کلمه و خط به خط پیام «مسعود» راهگشا و چراغ راه نماست.

« خجسته باد سال شورش و قیام برای گسستن بند از بند نظام. قیام خلق با کانون‌ها و شهرهای شورشی همین را محقق می‌کند.»