سیدعلی و "تنگی قافیه"!
به تازگی معلوم شده که سیدعلی هم اهل شعر گفتن است.
من نگویم شعر تا شاعر شوم
بلکه تا در قصه ها ظاهر شوم
من نگویم شعر تا مالی برم
بلکه تا از "قافیه" حالی برم
من که هستم رهبر مستضعفین
شعرهایم می رود تا هند و چین
رهبر چین می کند تعریف من
گرچه دارد نقشه بهر کیف من
چونکه میداند که این اشعار ما
هست توجیهِ طناب دار ما
شعر بنده بهتر از شعر "عمام"!
هست بهر حفظ ارکان نظام
من بسیجی را باهاش خر می کنم
مجتبی را باش رهبر می کنم
من که خود استاد علم موشکم
در امور شعر و واکسن هم تکم
شعرهایم جمله دارد قافیه
شعر نو گفتن خودش علافیه
گرچه وقتی قافیه گردیده تنگ
نیست ما را چاره ای جز امر جنگ
می کنم جنگی به پا من در یمن
تا بریزد سود آن در جیب من
یا به سوریه فرستم من فشنگ
قافیه چون تنگ شد منما درنگ
یا که سرکوبی که دائم می کنم
اختناقی را که حاکم می کنم
اینهمه باشد ز تنگ قافیه
کِش نده پویا که دیگر کافیه
حسین پویا.۶ اردیبهشت ۱۴۰۳